اسهال باكتريايي در بيمارستانهاي آمريكا
اسهال در بيمارستانهاي آمريكا بسيار شايعتر از حدي است كه تصور ميشد و تنها رعايت بهداشت دقيقتر و استفاده سنجيدهتر از آنتيبيوتيكها به رفع اين مشكل كمك خواهد كرد.
به گزارش خبرگزاري رويترز انجمن متخصصان كنترل عفونت و اپيدميولوژي آمريكا(APIC) اعلام كرد 13 نفر از هر 1000 بيمار بيمارستاني در اين كشور با كلستريديوم ديفيسيل دچار عفونت ميشوند.
به گفته اين گروه اين عفونت بيش از 20 بار از تخمينهاي سردستي گذشته شايعتر است، و تعداد بيماران مبتلا به اين عفونت را به 7000 نفر در روز ميرساند.
و دكتر ويليام جارويس متخصص اپيدميولوژي مراقبتهاي بهداشتي كه سرپرست اين تحقيق را به عهده داشته است، در اين باره گفت: "جمعيت آمريكا در حال پير شدن و نحيفتر شدن هستند، و به اين ترتيب تعداد بيشتري از افراد در معرض عفونت وخيم كلستريديوم ديفيسيل قرار ميگيرند كه ممكن است آنها را بكشد."
جارويس در اين باره گفت: "اين باكتري ممكن است طيفي از بيماريها را از يك اسهال ساده تا سوراخشدن روده كه نيازمند جراحي است به وجود آورد ... و ممكن است به شوك و مرگ بينجامد."
12000 عضو APIC كه دادهها در مورد بيماران تشخيصدادهشده كلستريديوم ديفيسيل را در يك روز بين ماه مه و آگوست 2008 در 648 بيمارستان جمعآوري كردند.
آنها در اين تحقيق 12.5 درصد از تاسيسات پزشكي آمريكا از جمله بيمارستانهاي مسئول مراقبتهاي حاد، سرطان، قلبي، كودكان و بازتواني را تحت پوشش قرار دادند. جرويس گفت اين نمونه نشاندهنده وجود شمار شگفتآوري از افراد مبتلا به اين عفونت است.
او گفت: "ما هنوز سعي ميكنيم كه بر اين مشكل غلبه كنيم. اين باكتري را مشكل بتوان در محيط كشت رشد داد، معمولا به همين خاطر است كه دكترها نميتوانند كه عفونت را در 25 درصد موارد تشخيص بدهند."و به اين علت كلستريديوم ديفيسيل بيماري قابلگزارش دادني نيست، و سوابق معدودي از آن موجود است.
جرويس افزود آنتيبيوتيكها باكتريهاي طبيعي را در روده ميكشند و به باكتريهاي مهاجمي مانند كلستريديوم ديفيسيل امكان رشد ميدهند. و اين باكتري اسپورهايي را توليدميكند كه بوسيله پاككنندههاي غيرسفيدكننده و محلولهاي ضدعفونيكننده الكلي نميتوانند كشته شوند.
او افزود: "آنتيبيوتيكها اين باكتري را از بين نميبرند و اغلب داروهاي ضدميكروب مورد استفاده براي تميزكردن محيط آنها را نميكشند. تنها محلولهاي سفيد كننده آنها را از بين ميبرند."
و در زماني كه بيماران تشخيص داده ميشوند، يك يا دو روز از عفونت آنها گذشته و اتاقهايشان و هر كسي كه با آنها در تماس بوده است، را آلوده كردهاند.
اين بررسي در ژورنال كنترل عفونت آمريكا منتشر خواهد شد.
ارقام دولت فدرال آمريكا در آوريل امسال نشان داد كه در فاصله سالهاي 2000 تا 2005 افزايش 200 درصدي در شمار بيماران بيمارستاني آلوده شده با كلستريديوم ديفيسيل رخ داده است.
بيشترين آنتيبيوتيك مورد استفاده براي درمان كلستريديوم ديفيسيل، مترونيدازول است، اما اشكال قوي و مقاوم به آنتيبيوتيك اين باكتري بايد با وانكومايسين درمان كرد.
سازمان حفاظت بهداشت انگليس در ماه جولاي اعلام كرد موارد ابتلا به كلستريديوم ديفيسيل در سه ماه اول سال 2008 تا 6 درصد افزايش يافته است.
ساير بررسيها نشان داده است كه ساير انواع عفونتهاي بيمارستاني در بسياري از كشورها در حال افزايش بودهاند، از جمله اشكال استافيلوكوك طلايي مقاوم به درمان.
عفونتهای بیمارستانی
بنا بر تخمين سازمان جهاني بهداشت، روزانه از هر ۱۰ بيماري كه در بيمارستان ها پذيرش مي شوند، يك نفر به عفونت بيمارستاني مبتلا مي شود و تقريباً ۱۰ درصد بيماران مبتلا جان خود را از دست مي دهند و هزينه اي كه اين بيماران جهت درمان متحمل مي شوند، سه برابر هزينه بيماراني است كه به عفونت بيمارستاني مبتلا نشده اند
عفونتهای بیمارستانی : به عفونتي گفته ميشود كه پس از پذيرش بيمار در بيمارستان (48 يا 72 ساعت بعد) يا طي دوره اي مشخص (10 تا30 روز) پس از ترخيص بيمار (25 تا 50% عفونتهاي زخم جراحي، پس از ترخيص بيمار ظاهر ميگردند) رخ دهد و در زمان پذيرش بيمار وجود نداشته و در دوره نهفتگي خود نيز نبايد قرار داشته باشد.
در صورتي كه بدنبال اعمال جراحي، در بدن بيماران جسم خارجي كار گذاشته شود ( Implant )، عفونت بيمارستاني ميتواند تا يكسال پس از اينگونه اعمال، به وقوع بپيوندد. عفونتهاي بيمارستاني ميتوانند علاوه بر بيماران، كاركنان و عيادت كنندگان را نيز مبتلا سازند. هر يك از اعضاي بدن انسان ميتواند در بيمارستان، دچار عفونت گردد ولي
سازمان بهداشت جهاني (1988) اعلام كردكه شايعترين عفونتهاي بيمارستان به ترتيب شامل :
عفونت مجاري ادراري (26%-28% كل عفونتها
، عفونت محل عمل (19%-22% كل عفونتها)،
عفونت دستگاه تنفسي تـحتاني (15%-18%)
و باكتريمي (8%-11% كل عفونتها)
عفونت ادراري، شايعترين و پنوموني كشنده ترين عفونتهاي بيمارستاني محسوب ميشوند .
عفونتهاي سطحي محل برش : به وقوع عفونت طي سي روز بعد از عمل جراحي كه محدود به پوست يا بافتهاي زيرجلدي محل برش يا انسزيون ميشود و حداقل با يكي از موارد زير همراه است:
1- تخليه چرك با يا بدون تأييد آزمايشگاه از محل برش سطحي.
.2 جدا شدن ميكروب از كشت يا بافت سطحي برش كه به طريق آسپتيك جمعآوري شده است.
• 3. وجود حداقل يكي از علائم يا نشانههاي عفونت همچون: درد، تندرنس، تورم موضعي، قرمزي يا گرمي محل انسزيون؛ مگر اينكه كشت منفي باشد
عفونت عمقي محل برش : وقوع عفونت طي سي روز بعد از عمل جراحي در مواردي كه در موضع پروتز كار گذاشته نشود و يا طي يكسال اگر پروتز در محل زخم وجود دارد و عفونت بافتهاي عمقي محل برش را گرفتار سازد و حداقل با يكي از موارد ذيل باشد:
• تخليه چرك از ناحيه برش عمقي و نه از عضو يـا فضاي عمل جراحي.
• باز شدن خود به خود يك انسزيون عمقي يا باز شدن عمقي آن توسط جراح كه حداقل با يكي از علائمي چون: درجه حرارت مساوي يا بيش از 38 درجه درد موضعي و حساسيت باشد، مگر اينكه كشت منفي گزارش شود.
• وجود آبسه يا ساير شواهد عفونت انسزيون عمقي در معاينه مستقيم جراح يا حين جراحي مجدد و يا از طريق بر رسيهاي راديولوژي و يا آزمايشات آسيبشناسي بافتي
عفونت گردش خون تاييد شده توسط آزمايشگاه كه در زمان پذيرش بيمار در بيمارستان وجود نداشته و در دوره نهفتگي آن نيز قرار نداشته و حين يا بعد از اقامت در بيمارستان رخ داده است، و يكي از مواردزير را دارا ميباشد جدا شدن پاتوژنهاي شناخته شده از كشت خون و عدم ارتباط پاتوژن با عفونت در كانون ديگر، يا جداشدن پاتوژن مرتبط با وسيله داخل عروقي (عفونت اوّليه گردش خون) يا مرتبط با عفونت بيمارستاني دركانون ديگر (عفونت ثانويه گردش خون). تب، لرز يا افت فشار خون و جدا شدن ارگانيسمي كه به طور شايع پوست را آلوده ميكند از دو نمونه كشت خون، يا از يك نمونه كشت خون در بيماري كه وسيله داخل عروقي دارد به شرط آنكه پزشك درمان مناسب با آنتي بيوتيك را براي وي شروع كند يا مثبت شدن آزمون آنتي ژن نمونه خون.
راه هاي انتقال ميكروارگانيسمها در بيمارستان
در بيمارستان ميكروارگانيسمها ميتوانند به طرق مختلف منتقل گردند (5) و گاهي يك ميكروب ميتواند از چند طريق منتقل شود. راه هاي انتقال ميكروارگانيسمها در بيمارستان عبارتند از :
1) انتقال از طريق تماس( Contact ) : تماس، شايعترين و مهمترين راه انتقال عفونتهاي بيمارستاني به شمار ميآيد و به سه زير گروه تقسيم ميشود :
· تماس مستقيم سطوح بدن و انتقال فيزيكي ميكروارگانيسمها بين ميزبان حساس و فرد دچار عفونت يا كلونيزه شده با ميكروب
· تماس غيرمستقيم ميزبان حساس باشيء واسطه آلوده (وسايل، سوزن، پانسمان، دستكش آلوده)
· قطره ( Droplet ) توليد شده توسط فرد حين عطسه، سرفه و صحبت كردن، حين ساكشن كردن يا برونكوسكوپي و مواجهه با ملتحمه، مخاط بيني يادهان
2) انتقال از طريق هوا ( Airborne )
3) انتقال از طريق وسيله مشترك آلوده مانند غذا، آب، داروها و تجهيزات و وسايل آلوده
4) انتقال از طريق ناقلين مانند پشه، مگس و موش كه اهميت چنداني در انتقال عفونتهاي بيمارستاني ندارد.
Coli شايعترين عامل عفونت دستگاه ادراري، استافيلوكوك آرئوس شايعترين عامل عفونت زخم جراحي، پسودومونا آئروژينوزا و استافيلوكوك آرئوس شايعترين باكتريهاي عفونتهاي دستگاه تنفسي تحتاني و كوكسيهاي گرم مثبت شايعترين ميكروارگانيسمها در ايجادباكتريمي اوليه بوده اند.
احتياطهاي استاندارد :
به منظور كاهش خطر انتقال ميكروارگانيسمها از منابع شناخته شده يا ناشناخته در بيمارستان، احتياطهاي استاندارد بكار ميروند. رعايت احتياطهاي استاندارد براي تمام بيماران ضروري است، بدون آنكه نوع بيماري آنها در نظر گرفته شود.
در مواقع مواجهه و تماس با هر يك از موارد ذيل بايد احتياطهاي استاندارد رعايت شوند :
· خون
· تمام مايعات، ترشحات، و مواد دفعي بدن به جز عرق بدون در نظرگرفتن وجود خون قابل رويت در آنها.
· پوست آسيب ديده · --- مخاطات
اصول احتياطهاي استاندارد :
I ـ شستن دستها : دستها بايد بلافاصله پس از دست زدن به خون، مايعات بدن، ترشحات، مواد دفعي و وسايل آلوده، بدون در نظر گرفتن اين نكته كه از دستكش استفاده شده است يا خير، شسته شوند. پس از در آوردن دستكش از دست، در فواصل تماس با بيماران و در ساير موارد لازم، دستها بايد شسته شوند تا از انتقال ميكروارگانيسمها به ساير بيماران، كاركنان يا محيط جلوگيري به عمل آيد. اگر براي يك بيمار اقدامات تهاجمي يا كارهاي مختلف صورت ميگيرد، در فواصل اين امور دستها بايد شسته شوند تا از انتقال آلودگي به قسمتهاي مختلف بدن بيمارجلوگيري شود.
II ـ دستكش :
· هنگام دست زدن به خون، مايعات، ترشحات، مواد دفعي بدن بيمار، وسايل آلوده و در زمان خونگيري و ساير اقدامات تهاجمي عروقي بايد دستكش تميز پوشيد.
· قبل از تماس با مخاطها و پوست آسيب ديده بايد دستكش تميز پوشيد.
· اگر براي يك بيمار كارهاي مختلف و اقدامات تهاجهي صورت ميگيرد دستكشها بايد در فواصل انجام اين امور تعويض شوند. همچنين بعد از تماس با ماده اي كه ممكن است حاوي غلظت زياد ميكروارگانيسم باشد، دستكشها بايد تعويض گردند.
بلافاصله پس از استفاده از دستكش، قبل از دست زدن به سطوح و وسايل غيرآلوده و قبل از تماس با بيمار ديگر، بايد دستكشها را از دستها خارج نمود.
III ـ ماسك، محافظ چشم، محافظ صورت : به منظور محافظت مخاط چشم، بيني و دهان حين انجام كارهاي تهاجمي يا فعاليتهاي مراقبت از بيمار كه احتمال پاشيده شدن خون، مايعات بدن، ترشحات و مواد دفعي وجود دارد بايد از ماسك و محافظ صورت يا چشم استفاده نمود.
IV ـ گان : حين انجام كارهاي تهاجمي يا فعاليتهاي مراقبت از بيمار كه احتمال پاشيده شدن خون، مايعات بدن، ترشحات و مواد دفعي وجود دارد، به منظور محافظت از پوست و جلوگيري از كثيف و آلوده شدن لباس بايد گان پوشيد.
V ـ تجهيزات و وسايل مراقبت از بيمار : جمع آوري و انتقال تجهيزات و وسايل مراقبت از بيمار كه با خون، مايعات بدن، ترشحات و يا مواد دفعي آلوده شده اند، بايد به گونه اي باشد كه از مواجهه پوست و مخاطها با آنها، آلوده شدن لباس و انتقال ميكروارگانيسمها به ساير بيماران و محيط جلوگيري به عمل آيد.
وسايلي كه قابل استفاده مجدد هستند و با پوست آسيب ديده، خون، مايعات بدن، يا مخاطات در تماس بوده اند، بايد قبل از استفاده براي بيمار ديگر، با ماده گندزداي مناسب بيمارستاني، پاك و تميز شوند. قبل از تميز كردن كامل اين وسايل، نبايد آنها را در اتاق بيماران ديگر يا مناطق تميز ديگر، قرار داد.
هر نوع وسيله مراقبت از بيمار كه از بخشهاي مختلف جهت تعمير يا سرويس فرستاده شده است، بايد با ماده گندزداي مناسب بيمارستاني پاك شود.
VI ـ ملحفه : جمع آوري و انتقال ملحفه آلوده به خون، مايعات بدن، ترشحات، يا مواد دفعي بايد به گونه اي باشد كه از مواجهه با پوست يا مخاط، آلودگي لباس و انتقال ميكروارگانيسمها به ساير بيماران و محيط جلوگيري به عمل آيد. هرگز نبايد ملحفه كثيف را روي زمين يا سطوح تميز قرار داد.
VII ـ سلامت شغلي و پاتوژنهاي منتقله از راه خون :
· به منظور جلوگيري از آسيب ديدگي حين جمع آوري و انتقال سوزن، اسكالپل و ساير وسايل نوك تيز بايد بسيار احتياط نمود و فورا آنها را در داخل ظروف مخصوص اشياي نوك تيز قرار داد.
· هرگز نبايد سرپوش سوزنها را مجددا روي سوزنهاي مصرف شده قرار داد يا از هيچ روشي كه باعث شود نوك سوزن يا اشياي تيز به طرف بدن قرار گيرد نبايد استفاده كرد. اگر در شرايط باليني، گذاشتن سرپوش روي سوزن ضرورت دارد، با يك دست و با استفاده از يك پنس مخصوص يا وسيله مكانيكي براي نگهداشتن غلاف سوزن اين كار انجام شود.· نبايد با دست، سوزن مصرف شده را از سرنگ يكبار مصرف جدا نمود.
سوزن مصرف شده را نبايد با دست خم كرد، آن را نبايد شكست يا دستكاري نمود. سرنگها، سوزنها يا وسايل تيز كه قابل استفاده مجدد هستند بايد در داخل ظروف مقاوم در مقابل سوراخ شدن كه روي آنها بر چسب و نشانه مخاطرات زيست محيطي وجود داشته باشد قرار گرفته و به محل مناسب جهت تميز و گندزدايي نمودن آنها حمل گردند.· براي احياي بيمار از كيف احياء، Mouthpiece يا ساير وسايل تنفسي، به عنوان وسايل جايگزين روش تنفس دهان به دهان استفاده شود.
به منظور جلوگيري از ابتلا به هپاتيت B ، پرسنل پزشكي واكسن هپاتيت B را تزريق نمايند.
· در صورت پاشيده شدن خون، يا ساير مواد بالقوه عفوني به مخاط چشم، دهان يا ساير مخاطهاي بدن و يا فرو رفتن سوزن يا اشياي نوك تيز به بدن، مواجهه بايد گزارش شود.
VIII ـ محل استقرار و مراقبت از بيمار :
اگر بيماري محيط را آلوده ميسازد يا در حفظ بهداشت يا كنترل محيط همكاري نميكند يا قادر به همكاري نيست، براي وي اتاق خصوصي فراهم شود.
علاوه بر رعايت احتياطهاي استاندارد، گاهي لازم است براساس نحوه انتقال عفونت يا ميكروب (هوا، قطرات، تماس)، احتياطهاي خاصي رعايت شوند مانند استفاده از اتاق خصوصي، تهويه هواي اتاق، استفاده از ماسك، گان، دستكش و شستن دستها با ماده ضد عفوني كننده و كاهش جابجايي بيمار در بيمارستان.
منبع : همشهري آنلاين +