اهمیت فضای سبز و رابطة آن با محیط زیست
توسعه سریع تكنولوژی وصنعت بشر سبب رشد سریع و بی رویه شهرها و توسعه حومه سازی و تخریب فضای سبز گردید، امروزه بیشترجمعیت ما در شهرها زندگی می كنند. این امر سببب ازبین رفتن طبیعت بكرو محیط های روستائی و جایگزینی آن ها با شهرهائی باكیفیت متوسط شده است. بالنتیجه، زیبائی این جوامع روستائی به ناموزونی وزشتی جوامع صنعتی مبدل شده است. كسانی كه موافق حفظ منابع طبیعی و محیط زیست هستند فرصت طلب می كنند تا نظری عمیق تر به طبیعت و انسان بیافكنند ولی تكنوكرات ها كه خیال می كنند تمام مشكلات جوامع بشری به كمك صنعت و ماشین های مختلف نوظهور حل می گردد با این امر مخالف هستند، هدف طراح باغ سنجیدن و ارزیابی امكانات كاربردی فضای سبز و شناخت و رفع نیازهای افراد جامعه است. به عبارت دیگر طراح هنر و كاربرد را به هم آمیخته و با در نظر داشتن حفظ منابع طبیعی محیطی مناسب زیست ایجاد می نماید.
امروزه محك كیفیت فضای سبز فیزیكی ما براساس رابطه ای است كه بین سه عامل اولیه برقرار می گردد. این سه عامل عبارتنداز:
مستحدثات( ساختمان ها، خیابان ها، جاده ها، بزرگ راه ها، پاركینگ ها، سیم های برق و غیره)
فضای باز مخصوص افراد پیاده.
طبیعت (پستی، بلندی، سنگ ها، گیاهان و آب)
از نتیجه كار حومه سازان كاملاً مشهود است كه در مراحل و سال های حومه سازی، حداكثر عامل اول و حداقل عامل دوم را به كار برده و عامل سوم را به كلی حذف و فراموش كرده اند. این موضوع حاكی از عدم توجه به آینده نگری، كنترل و نظم طبیعی می باشد.
در بین موجودات زنده بشر مهم ترین عامل موثر در وضع محیط زیست خود است. انسان به كمك عقل و هوش خود محیط را مطابق نیاز تغییر داده و برآن مسلط می شود.
مناظر زیبای ساخته دست انسان كه درنهایت و تربیت ایجاد می شود حاكی از بی نظمی شدیدی است كه بشر در محیط خود فراهم ساخته و نظم و تعادلی را كه در طبیعت بكر وجود داشته برهم زده است تا بتواند حداكثر استفاده را از منابع طبیعی بنماید. برای را از بین برده و پستی و بلندی طبیعی آن را برهم زده و خاك روئی را خراب می كنند به زبان ساده تعادل طبیعی آن منطقه را بر هم می زنند.
تغییراتی كه بشر در محیط زیست خود به وجود آورده تدریجی بوده و این تحول تدریجی است كه بشر را قادر ساخته كه در زمین های بایركشت و زرع كرده و گیاه و میوه خارج از فصل به بازار آورد و مسیر رودخانه ها را تغییر داده و با احداث سدها آب را ذخیره كرده تا بتواند به موقع از آن استفاده نماید.
درطی تاریخ وسیر تدریجی تمدن، ارتباط انسان را با محیط زیست او می توان به چهار مرحله تقسیم نمود
.مرحله اول: در این مرحله بشر از میوه درختان تغذیه كرده و از شاخه و برگ و الیاف گیاهی برای ساختن پناه گاههای و پوشاك خود استفاده می كرد. انسان های بدوی محیط زیست را تغییر ندادند، بلكه از فرآورده های طبیعی استفاده می كردند و از پدیده های طبیعی مانند رعد و برق و طوفان وحشت داشتند.ولی بشر هنوز در این مرحله قدرت رام نشده طبیعت را به عنوان نظامی مسلم قبول می كرد.
مرحله دوم:در این مرحله انسان تسلط بیشتری برطبیعت پیدا كرد. برای رفع گرسنگی حیوانات را شكار كرده و ماهیگیری می كرد، به علاوه به پرورش واهلی كردن حیوانات پرداخته و با تخریب جنگل ها ومراقع، چراگاه های مورد نیاز خود را می ساخت. اجتماعات بدوی هم زیستی مسالمت آمیز با طبیعت داشتند.
مرحله سوم:این مرحله شامل مدت زمانی است كه اجتماعات بشری با پیشرفت تكنولوژی وصنعت به تخریب محیط زیست پرداخته و از منابع طبیعی سوء استفاده كرده و جنگل ها را از بین برده و محیط زیست را سخت آلوده ساخته است. در این مرحله آگاهی به رابطه انسان و طبیعت بسیار ضعیف بوده و بشر چیرگی كامل بر طبیعت یافت.
مرحله چهارم: این مرحله به آینده مربوط می شود. این دوران را می توان دوران مسئولیت و وحدت دانست. در این جا است كه بی توجهی به منابع طبیعی و فنانمودن آن به خاطر انسان تبدیل به درك و فهم تازه ای از طبیعت شده و افراد این اجتماع سعی می كنند كه طبیعت را از بین نبرده ، بلكه از آن بهتر حفاظت نمایند.
براساس این طبقه بندی و شواهد موجود، افراد جامعه ما در اوایل مرحله چهارم قرار می گیرند. جامعه بشری به دورانی از آگاهی و قدردانی از طبیعت و محیط قدم گذاشته و آسایش و تندرستی خود را در رابطه با محیط زیست خود می جوید.
دیگر معنای سلامت و تندرستی فقط كاهش امراض نیست بلكه طبق توصیف سازمان بهداشت جهانی« سلامت و بهداشت محیط عبارتست از سلامت فیزیكی و روحی و اجتماعی افراد یك جامعه» لذا جوامع مترقی امروزی سعی در ایجاد محیط زیستی سالم دارد. برای نیل به این هدف آشنائی و شناخت نیازهای بنیادی بشر ضروری است.
نیازهای بشر را به طور كلی به دودسته احتیاجات فیزیولوژیكی و احتیاجات روانی تقسیم كرده اند. نیازهای فیزیولوژیكی انسان را می توان به سهولت تعیین نمود. مجموع این نیازها نتیجه اعمال متقابل شرایط درونی فرد با محیط زیست اوست. برای مثال، مردم به غذا و آب و ورزش و محفوظ بودن از سرما و گرمای فوق العاده احتیاج دارند. نیازهای نام برده را می توان به كمك اغذیه مغذی، هوای پاك و آب پاكیزه و محیطی پاكیزه و محفوظ برطرف ساخت، بدیهی است محیطی كه سلامت فرد را به خطراندزه می تواند باعث تشویش و بالاخره باعث ایجاد فشارهای روحی گردد. لذا بشر در محیط زیست خود خواهان دست یافتن به امنیت فیزیكی می باشد.
هر فرد برای سلامت جسم و روح به مقداری فضای سبز یا فضای بازنیازدارد. سال ها است كه متخصصین و مسئولان می كوشند تا رقمی ثابت برای فضای باز مورد نیاز هر فرد پیدا كنند. ولی چون نیازهای فیزیولوژیكی افراد در رابطه با طبیعت به منغیرهای گوناگون از قبیل سن، طبقه اجتماعی و فرهنگ و تجریبات هدف های افراد بستگی دارد، هنوز موفقی با یافتن این رقم نشده اند.در كوششی كه سازمان های مختلف تفریحات و بهداشت برای استاندارد كردن فضای لازم برای هر فرد و هم چنین برای یافتن رقمی مناسب و استاندارد دراحداث قسمت های مختلف پارك ها نموده اند، توانسته اند ارامی چند كنند. البته این ارقام كلی است و با توجه به متغیرهای هر محل فرق می كند. مثلا مساحت مورد نیاز پارك در اقالیم مختلف تفاوت دارد. در اقالیم گرم و خشك فضای وسیع تری را به فضای سبز اختصاص می دهند. تابتوانند بیشتر درخت غرس كرده و سایه بیشتری داشته باشند.
حد متوسط یك پارك شهری را هشت هزار 8000 متر مربع تخمین زده اند. به طور كلی هر هشتصد نفر به معادل 4048 متر مربع یا هر فرد به پنج متر مربع فضای باز احتیاج دارد. اگر چه با ازدیاد جمعیت نسبی یك منطقه، فضای نام برده بیشتر می شود.
در شهری با جمعیت 000/100 نفر باید اقلاً 000/500/3 مترمربع را به فضای باز و پارك اختصاص داد.جمعیت جهان با سرعت زیاد و بی تناسب افزایش یافته است. افزایش سرسام آور و هجوم روستانشینان به شهرهای بزرگ باعث تراكم جمعیت و ایجاد محیطی آلوده گشته است. بیشتر زمین های مرغوب زراعی كه در اطراف شهرهای بزرگ قرار داشته و كارخانه های عظیم صنعتی و اماكن مسكونی تبدیل گشته است.
مفهوم و هدف طراحی پارك ها و پردیس سازی
در سال های اخیر طرز زندگی ونوع تفریجات و نیازهای اجتماعی مردم تغییرفراوان كرده و توسعه سریع شهرها و ایجاد غول شهرها و كلان شهرها وغیره دگرگونی در محیط زیست به وجود آورده است كه به نوبه خود باعث تغییر شكل یافتن نوع تفریحات مردم گشته است. احیتاجات اجتماعی نیز تحت تأثیر سیستم اقتصادی و صنعتی قرار گرفته و فرم تازه ای یافته است.
در سال های اخیر مسئولیت ایجاد فضای سبز مناسب به دوگروه واگذار شده است: اشخاصی كه طرح را پیاده كرده و نگاه داری پارك را برعهده می گیرند.: طراحان باغ و برنامه ریزها.
طراحان نیازهای روحی و جسمی و اجتماعی سنین مختلف مردم هر منطقه را در نظر گرفته و مطابق این احتیاجات طراحی می كند. احیتاجات روانی افراد از محیط زیست به متغیرهای گوناگونی از قبیل سن، طبقه اجتماعی، فرهنگ، تجربیات گذشته، هدف ها و روش زندگی روزانه مردم بستگی دارد.
احتیاجات فردی و گروهی متاثر از عوامل فوق الذكر می باشد. به این ترتیب احتیاجات یك كودك و یك نوجوان و یك فرد بالغ، با یكدیگر تفاوت دارد.
منبع : نامشخص (سایت های اینترنتی )