بارها گفته شده که بیمارستانداری آن هم از نوع خصوصی آن ، نیازمند علم و تخصص و علاقه و البته توانایی مالی است . بدون هر یک از این شرایط ، بیمارستان هر جایی از کره خاکی که باشد ، بایستی همواره با انواع بحران ها دست و پنجه نرم کند............
در این میان اگر قرار است به مردمی که بایستی به این بیمارستانها مراجعه کنند احترام بگذاریم ، بهتر است با رعایت این پیش شرط ها ، مراقب عدم ایجاد بحران در بیمارستانها باشیم ، بخصوص بیمارستانهایی که در مناطقی غیربرخوردار فعالیت مینمایند و تقریبا جانشینی برای خروج از سرویس آن بیمارستانها ، در آن منطقه ، یافت نمیگردد............
از نگاهی دیگر ، صرف تشکیل هیئت موسس برای ایجاد یک بیمارستان جدید ، و صرف توانمندی مالی برای ابتیاع زمین مناسب و احداث ساختمان استاندارد ، و حتی توان مالی برای آوردن آخرین تجهیزات و تاسیسات بیمارستانی و.... نمیتواند تضمین یک ادامه کار مناسب و استاندارد و موفق باشد ، زیرا اساسا و به باور تمامی دست اندرکاران بیمارستانی ، بعد از کادر درمانی خوب ، قطعآ ، برای دهها موضوع پرسنلی ، دارویی، نگهداشت، پشتیبانی ها و از همه مهمتر تعویق دریافتهای بیمه ای و.... ، نقش سرمایه در گردش از بحث احداث و تجهیز بیمارستان ، بالاتر و همچنین برای ارایه یک خدمت مناسب به بیمار و حتی بستر فعالیت برای کادر درمانی ، مهمتر و اساسی تر و در مواقعی نیز ، حیاتی تر است...................
متاسفانه دردوره هایی ، بر خلاف اصول بالا ، مواردی مشاهده میشود که تیمی از پزشکان ، بدون تجربه و اطلاع از رموز بیمارستانداری و در سودای خدمت (انشاالله) و یا در مواقعی .....؟!؟! از وقت و انرژی و کار و مال خود زده و با فروش اموال و رفتن زیر بار انواع وامها و..... به این مسیر پرنشیب و فراز قدم مینهند ، بدون آنکه خودشان بر سرانجام کار ، دیدی واقعی داشته باشند ، و یا ارگان و مرکزی در حاکمیت ، توانمندی مالی ایشان را هم چک کرده باشد .....................
بهتر است با واقعیتهای موجود کمی شفاف تر مواجه شویم : بیمارستانی که موسسان آن برای تهیه زمین مناسب دنبال تبصره و وام میگردند .... و عملیات احداث آن ، با قرض و بدهی و فروش سهام ، کشان کشان و چند سال طول کشیده ..... ، چه تضمینی برای بکار گرفتن تجهیزات استاندارد از انبوه غیراستانداردها وووو رعایت دهها آیتم پر هزینه دیگر در راه اندازی دارد ...... وووو تازه بعد از افتتاح هم ، تجربه عینی و مصادیق موجود گواهی میدهند که همین نوع بیمارستانها هستند که دایما بدلیل مشکلات سرمایه ای ، هر کار ناباید و یا باید را ، میخواهند با تبصره های سیاسی و غیر سیاسی حل و فصل نمایند ...................
دیروز در خبرها آمده بود موسسان یک بیمارستان خصوصی در نقطه ای پرجمعیت و غیر برخوردار در مرکز کشور ، طرح یک بیمارستانی 200 تختخوابی را فقط در 2000 مترمربع آنهم در طول 10 سال کشان کشان دنبال مینمایند . تازه برای اینکار 30 میلیارد ریال از 90 میلیارد ریال وام را هم دریافت نموده اند و بغیر از فروش سهام ، در پدیده ای نادر ، جدیدآ منزل بزرگان شهر رفته و تقاضای پشتیبانی ایشان جهت تشویق خرید سهام توسط عموم مردم را هم دارند ؟؟؟؟؟ ...................
آیا سزاوار است برای منطقه ای که هر 4000 نفر یک تخت بیمارستانی دارند ، بیمارستانهایی اینچنینی پناهگاه مردم باشد ؟!؟!؟ آیا در هدر رفتن 10 سال انرژی و امکانات و سرمایه های این پزشکان و بانکها ، کسی از حاکمیت درمانی کشور که در روز اول هرگز توانمندی مالی ایشان را نه خود مدنظر قرار داده و نه به ایشان گوشزد کرده ، مسئول و مدیون نیست؟!؟!؟!.....................
میتوان تمامی موارد بالا را ناشی از یک خطای فراموشی یا نادیده گرفتن وجوه مختلف صلاحیتی برای موسسان بیمارستانها دانسته و امید داشت غیر از توانمندیهای علمی ، دیگر توانمندیها( اقتصادی،شخصیتی،مدیریتی و...) نیز منبعد با اعمال چند پیش شرط ، در موقع صدور این گونه مجوزها مدنظر قرار گیرد و....... خدا کند اینچنین گردد........