ارسال «طلسم و دعا» با پیک رایگان!
این روزها در خیابانهای پر تردد تهران آگهیهایی به دست مردم میرسد که برخی افراد به سودجوییهای کلان از مردم سادهلوح و زودباور میپردازند و هیچ مرجع و نهادی هم نیست که به شکایت مردم برسد. در این آگهیها گفته شده است که دعا و طلسم، حلال مشکلات است و بسیاری از مردم نیز تحت تاثیر آن قرار میگیرند. افرادی که فرقی نمیکند از بالای شهر باشند یا پایین شهر، ساکن خانههای تنگ و تاریک باشند یا صاحب کاخهای خیالی پایتخت، خود را مدرن بنامند یا هنوز به سنتها وفادار باشند ...
قانون با ذکر این مقدمه، گزارشی با عنوان «موج تازه خرافهگرایی در ایران» منتشر کرده که در پی میآید:
یک میلیون تومان، هزینه گشایش بخت!
آگهی سبز رنگ پر از کلماتی است که هر یک به شرط حقیقت، میتواند دوای درد بسیاری از مشکلات باشد. کلماتی که در وهله اول، وسوسهکننده و جذاب به نظر میرسند: «رزق و روزی، زبانبند، گشایش بخت، محبت، جدایی، شفاء، ابطال سحر و ...» بالای برگه این حدیث به نقل از حضرت علی (ع) آورده شده است: «سلاح مومن دعا است» و بلافاصله زیر این حدیث نوشته شده: «انجام تمامی امور دعانویسی!» همچنین تضمین داده که با یک تماس مشکل حل خواهد شد و خود را با نام «سید آذری» معرفی کرده.
خانمی بعد از اولین بوق گوشی را بر میدارد و میگوید هر آنچه در آگهی آمده 90 تا 95 درصد قابل انجام است و حاج آقا از ساعت 4 به بعد این کار را انجام میدهند. توضیح میدهد: «حاج آقا 4 موکل (جن) دارد. اگر طلسم محبت بخواهید موکلهای ایشان گوشتی را میخورند که انگار گوشت تن شخص مورد نظر شماست. بعد سراغ او میروند، روی ذهنش کار میکنند، او را بیقرار میکنند، او هم فکر میکند بیقرار شماست، مطیع کامل شما خواهد شد و جز شما هیچکس را نمیبیند!» میگوید دعای خالی کاغذی 50 هزار تومان است و 30 تا 35 روز تاثیر دارد. دعای محبت کاغذی 100 هزار تومانی است و ظرف 30 روز باطل میشود و باید یکی دیگر بگیرید. جادوی محبت اما دائمیاست، کافی است 400 هزار تومان بپردازید و یک لوح برنجی را همیشه به گردن بیندازید تا کسی را که میخواهید دست و پا بسته در اختیار داشته باشید. طلسم زبانبند دائمی هم 200 تا 300 هزار تومان قیمت دارد و با آویختن آن به گردن، کسی روی حرف شما حرف نخواهد زد. گشایش بخت اما بسته به میزان قدرت طلسم، 500 هزار تا یک میلیون تومان هزینه برمیدارد. حاج آقا سرکتاب باز میکنند و موکلهایشان شبانه از گوشه و کنار و به خصوص قبرستانها، هر آنچه به عنوان طلسم بستن بخت برای شما خاک شده در میآورند. همچنین لازم است دعایی را سر اذان بسوزانید و با خود به حمام برده در آب آن غسل کنید.
این خانم که گویا منشی حاج آقاست توضیح میدهد: «وقت اذان همه چیز از زمین میرود و فقط موکلها میمانند. دعا باید وقت اذان سوزانده شود که موکلها روی زمین تنها باشند!» وقتی میپرسیم چرا حاج آقا فقط ساعت 4 بعدازظهر به بعد حضور دارند و همین حالا نمیشود با ایشان صحبت کرد، به جواب جالبی میرسیم: «حاج آقا دبیر هستند و روزها در مدرسه تدریس میکنند!»
طلسم و دعا با پیک رایگان!
منشی حاج آقا در ادامه درباره اینکه چگونه دعا یا طلسم را به دست مردم میرساند، میگوید: «دفتر حاج آقا در هشتگرد است و ما پیک رایگان داریم و طلسم و دعا را با پیک ارسال میکنیم. برای پرداخت هزینه دعا و طلسم نیز شماره حساب میدهیم و پس از پرداخت وجه، از طریق بانک استعلام میکنیم و سپس دعا را ارسال میکنیم.»
اما به راستی چه میزان استقبال از این خرافهها میشود؟ منشی حاج آقا در اینباره میگوید: «مشتریهایمان زیاد است و باید از قبل وقت بگیرید. حاج آقا هم در ساعات و زمانهایی خاص دعا و طلسم میکنند و ... .»
دعا نویسان از اعتقادات مردم سوءاستفاده میکنند
«به طور کلی هر گاه افراد جامعه با مشکلات متعددی روبهرو باشند که توانایی برطرف کردن آن را نداشته باشند، به خیالپردازی و خرافه روی میآورند و در این راه، اغلب از افرادی کمک میگیرند که ادعای سحر و جادو دارند.»
امانالله قرایی مقدم جامعهشناس با بیان این مطلب میافزاید: «انسان از تبیین حوادثی که بر او وارد میشود عاجز و ناتوان است و در طول تاریخ در هر جسمی اعم از سنگ و درخت و حیوان و با هر شبه نیرویی از قبیل جادو و سحر به دنبال آنچه از او تواناتر باشد، گشته است.»
وی ریشه پیدایش جادوگران و رجوع مردم به آنها را در همین ناتوانی میداند و با بیان اینکه ساحران همواره با ادعای در اختیار داشتن نیروهای خیر و شر اعتماد مردم را جلب میکردند، میگوید: «دعانویسها، رمالها و فالگیرها ادامهدهنده راه همان جادوگران هستند. این افراد از اعتقادات مذهبی مردم سوءاستفاده میکنند و بعضا حتی با توسل به نام قرآن، سعی میکنند فریب خود را حقیقت جلوه دهند. جالب اینجاست که اکثر مردم این را میدانند. این روزها کمتر کسی است که از فریبکاری دعانویسان بیخبر باشد، با این حال نمیخواهند بپذیرند و همچنان اعتماد میکنند.»
قرایی مقدم با بیان اینکه بسیاری از زنان و دختران جوان در جریان اعتماد به این افراد مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، میافزاید: «نه تنها از این افراد مشکلی حل نشده، بلکه مشکلی بر مشکلاتشان افزوده شده است. همه این اخبار را بارها و بارها شنیدهایم و تاسف خوردهایم؛ با این حال باز هم جهالت به خرج داده و اعتماد میکنیم.»
چرا مردم به دعانویسان اعتماد میکنند؟
قرایی مقدم با بیان اینکه زمانی سطح سواد را عامل ترویج خرافهگرایی میدانستیم، ادامه میدهد: «مردم خرافهگرا در آن دوران معتقد بودند زمین روی شاخ گاو است. با این مثل به زلزله اشاره میکردند و نمیدانستند عامل آن در واقع انرژی ذخیرهشده زمین است. امروزه علم پیشرفت کرده اما با این حال همچنان مردمی خرافهپرست هستیم چرا که خرافه در پرورش اجتماعی ما ریشه گرفته است.»
این جامعهشناس، باور خانواده را ریشه تمایل به خرافه در فرزندان میداند و با تاکید بر اینکه فرقی نمیکند شمال شهر زندگی کنی یا جنوب شهر، میافزاید: «خرافه، خرافه است و فقیر و ثروتمند نمیشناسد. دختری که شاهد است مادرش هر روز از ترس دعا و طلسم خانه را میگردد و دعانویس و فالگیر جزو لاینفک زندگی اوست، ناخواسته در مواجهه با اولین مشکل دست به دامان جادو خواهد شد. بچهای که از وقتی به یاد داشته دعا به گردنش انداختهاند یا به هر وسیلهای متوسل شدهاند تا از چشمزخم در امان باشد، هرگز آنچه را دیده فراموش نمیکند. شاید در آینده به کذب بودن آن واقف شود اما در زمان درماندگی، به آن پناه میبرد.»
خرافهپرستی، یکی از شاخصهای عقبماندگی در کشورها
صرف هزینههای هنگفت و بیبازگشت، القای افکار نادرست، رواج پوچگرایی و نفی زندگی، سلب اراده و قدرت از انسان و تقدیم آن به افراد دیگر به اسم نیروهای فراانسانی، تنزل سطح فرهنگی و اجتماعی و تاثیرات مخرب در این زمینه و صدمات روحی و روانی، نشانهای از عقبماندگی جامعه، تبعات منفی و آسیبهایی است که جامعه به لحاظ ترویج خرافه با آن مواجه خواهد شد.
قرایی مقدم، خرافهگرایی را در تمام دنیا، کم یا زیاد رایج میداند و تاکید دارد که در بزریل افرادی را دیده که جنگل میپرستیدهاند و بد و خوب زندگی را به خشم یا خوشایند جنگل مرتبط میدانستهاند. در آمریکا نعل اسب را خوش یمن میدانند و در انگلیس نیز خرافات همچنان وجود دارد و مردم هنوز احضار روح میکنند و این در حالی است که خرافهپرستی، یکی از شاخصههای عقبماندگی در کشورهاست.
-----------------------
پایان