بیمارستان فجر جایی که با وضو باید قدم نهاد
بیمارستان روانپزشکی ˈ فجر تبریز ˈ جایی که قدم نهادن در آن نیاز به وضو دارد و باید پاک و منزه به آن قدم نهاد، چرا که اینجا منزلگه عشاق سید الشهدا و امام راحل (ره) است و ...
بر اساس قرار قبلی که با مدیر این بیمارستان برای تهیه گزارش خبری و بازدید از بیمارستان داشتیم به همراه عکاس خبری ایرنا عازم این مرکز درمانی می شویم.
در طول مسیر افکار مختلفی در ذهنم گذر می کند، دوران دفاع مقدس، هشت سال جنگ تحمیلی و رزمندگان و ایثارگرانی که با جان و دل از نوامیس و آب و خاک این مرز و بوم دفاع کردند تا من در آرامش زیر سایه پرچم اسلام و ولایت زندگی کنم.
راستش تصویری که از بیمارستان به ذهنم می رسید تصویری نامناسب بود، ترسم از این بود که نکند با صحنه های نامناسب که در خور شان جانبازان عزیز ایران اسلامی نباشد، مواجه شوم.
در این افکار غوطه ور بودم که ماشین جلوی درب بیمارستان ترمز کرد، پس از معرفی خود با استقبال گرم نگهبان مواجه و به سمت اتاق کار مدیر بیمارستان راهنمایی شدیم.
با ˈ سعید کنعانی ˈ که مشغول گفت و گو با یکی از کارکنان بیمارستان است آشنا می شویم، وی که مدیر این مرکز درمانی است ما را به اتاق خود راهنمایی می کند، اکنون دیگر از تخیلات بیرون آمده و گفت و گوی رسمی خود را به عنوان خبرنگار با یکی از مسوولانی که در خدمت خانواده شهدا و جانبازان عزیزمان است، شروع می کنم.
کنعانی سخنانش را اینگونه آغاز می کند اینجا مکان مقدسی است و کسی که در اینجا خدمت می کند نه برای ارزش های مادی بلکه برای جلب رضای خدا و محبت اهل بیت (ع) است، چرا که اقشار هدف ما کسانی هستند که در راه اسلام و اهداف مقدس نظام جنگیدند.
وی ادامه داد: قبل از سال 1371 جانبازانی که در اثر جنگ تحمیلی دچار ناراحتی های اعصاب و روان و یا مشکلات روحی و روانی می شدند در بیمارستان رازی تبریز بستری می کردند.
وی اظهار کرد: برای ارایه خدمات اعصاب و روان مطلوب تر و در خور شان جانبازان در خیابان بهار جنب بیمارستان اسد آبادی تبریز مکانی را با 20 تخت به کمک استادان روانپزشکی برجسته کشور راه اندازی شد.
کنعانی با اشاره به روند افزایش تعداد جانبازان اعصاب و روان در شمالغرب کشور گفت: در سال 75 مجوز تاسیس این بیمارستان از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گرفته شد.
وی با بیان اینکه بیمارستان 36 تخت خوابی فجر تبریز در سال 80 به بهره برداری رسید، ادامه داد: خدمات مختلف اورژانس، الکترو شوک مغزی، نوار مغزی، درمانگاه، کاردرمانی و تفریح درمانی در این مرکز ارایه می شود.
وی اظهار کرد : خوشبختانه جزو مراکز نمونه سطح کشور در روند ارایه خدمات مناسب به جانبازان شمالغرب کشور هستیم که از استان های آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، اردبیل و زنجان به آن مراجعه می کنند.
مدیر بیمارستان روانپزشکی فجر تبریز با بیان اینکه اختلال در خواب جانبازان اعصاب و روان یکی از علایم اولیه حمله های عصبی است، افزود: زمان بستری بیمار در این مرکز 15 الی 25 روز است و پس از آن نیز مشاوران این مرکز بطور جدی پیگیر حال بیماران خود در بیرون از بیمارستان هستند.
وی گفت: بیماری که تحریک پذیر است هر لحظه احتمال آسیب به خود و دیگران را دارد و به همین منظور اتاق ایزوله مطابق با استانداردهای روز جهانی در بیمارستان تعبیه شده تا بیمار چند ساعتی را تا رسیدن به حالت عادی و آرام در آن بگذراند.
وی با اشاره به اینکه 15 متخصص روانپزشک، بیهوشی، داروساز و رزیدنت، 40 کادر درمانی و چهار نیروی قراردادی در این بیمارستان فعالیت می کنند، افزود: هر یک از افرادی که در این مرکز فعالیت می کنند با جان و دل و بدون هیچ چشم داشت مادی در خدمت جانبازان هستند.
کنعانی تاکید کرد: هر یک از این جانبازانی که در این مرکز بستری می شوند برای خود سردارانی هستند که باید برای دیدن آنها با وضو وارد شد، آنها شهیدان زنده هستند.
به این قسمت از صحبت ها که می رسیم تنم می لرزد، به صحبتهایش که فکر می کنم با خود می گویم آیا این حرف ها شعار است؟ آیا در عمل نیز اینگونه متواضع هستند؟
از وی می خواهم که از بیمارستان بازدید کنیم، با روی باز ما را همراهی می کند، به بخش پذیرش که می رویم مردی با دیدن کنعانی لبخند زنان به سمت وی می آید که همدیگر را در آغوش می گیرند و مرد می گوید حالم خوب است و ...
در قسمت پذیرش دو جانباز دیگر نیز ایستاده اند که به محض دیدن مدیر مرکز به سمت وی می آیند یکی از بهتر شدن حالات روانی خود می گوید و دیگری از افزایش قند خونش، صحبت ها آنقدر صمیمی است که لبخندی بر لبم جاری می شود.
سالنی که بیماران بستری می شوند در حال نظافت است و بیماران در حیاط بیمارستان در حال ورزش و گفت و گو هستند ابتدا می ترسم نزدیک شوم ترس از اینکه آنها بیمار روانی هستند ممکن است اتفاقی بیفتد می ایستم و از دور نگاه می کنم.
مدیر بیمارستان نزدیک می شود با آنها حرف می زند می بینم چگونه با مهربانی و از صمیم قلب با هم حرف می زنند، نزدیکتر که می شوم از افکار خودم شرمگین می شوم آنها به خاطر من و امسال من اکنون لقب جانباز اعصاب و روان را یدک می کشند.
لباس اکثر آنها خاکستری رنگ است و در این بین رنگ لباس تعدادی از آنها متفاوت بود وقتی جویا می شوم کنعانی می گوید: اینها بیماران کرونیک هستند که فقط چند لحظه جمله درست را به خاطر می آورند و سپس جملات نامرتبط با سخن اصلی به زبان می آورند.
وی با بیان اینکه شش بیمار کرونیک / مزمن / در این بیمارستان بستری است، ادامه داد: در طول سال 10 روز به منزل نزد اقوام خویش فرستاده می شوند و بقیه روزهای خود را در این مرکز سپری می کنند.
با ˈمجید احمد ˈ که یکی از بیماران کرونیک است صحبت می کنم، از وی می پرسم چند سال در جنگ بوده است، می گوید: 10 سال در سوله نهروان در اسارت رژیم بعث بودم ... که دیگر جملات وی نامرتبط با سوالم است.
از پنجره حیاط ˈبهرام حمدالهیˈ را می بینم که در تختش دراز کشیده است، جویای حال او از مدیر مرکز می شوم که می گوید: اهل هشترود بوده کسی را ندارد که به دیدنش بیاید او هم بیمار کرونیک است.
دلم می گیرد و در افکار خود فرو می روم که شاطرهای دوربین عکاسمان، من را به خود می آورد به سمت سوژه که بر می گردم پیرمردی سپید موی را مشاهده می کنم که با انرژی ورزش می کند و لبخند می زند، نزدیک می روم و از جنگ می پرسم.
رضا لطفی این جانباز جنگ با لبخندی بر لب می گوید: آذر ماه سال 63 به گروهان 199 تیپ 40 سراب ملحق و در نوروز سال 64 توسط راکت های هواپیمای رژیم بعثی مجروح می شوم.
وی ادامه داد: برای دفاع از ارزش های انقلاب و اسلام و دفاع از آب و خاک میهنم دوباره به جبهه بازگشتم که این بار در 12 آذر ماه سال 65 ترکش خورده و دچار موج گرفتگی شدم.
لطفی گفت: قبل از اینکه در بیمارستان بستری شوم دچار افسردگی شدید شده بودم و در این چند روزه حضور خود در این مرکز با کمک پزشکان و کادر بیمارستانی توانسته ام شور و نشاط خود را بازیابم.
وی که اکنون در پرونده خود برچسب جانباز 19 درصد را دارد، اضافه می کند: من با اینکه جانباز هستم هنوز هم آماده لبیک گویی به فرامین رهبر معظم انقلاب هستم و با باقیمانده جان خود از خاک ایران اسلامی دفاع می کنم.
وی تاکید کرد: دشمنان نظام از ایمان و ولایت مداری امت ایران اسلامی ترس دارند می دانند که اگر دوباره گزینه جنگی را مطرح کنند تمام ملت اعم از پیر و جوان برای حفظ ارزش ها و آرمان هایشان به میدان جنگ خواهند آمد.
در بخش بستری پیرمردی را می بینم که در حال راز و نیاز با خدای خویش است، منتظر می مانم عبادتش را به اتمام برساند، نزدیک می شوم خود را معرفی می کنم با لبخندی برلب و افتخاری غرور آمیز می گوید: ˈمحمد قرجه داغیˈ فرزند محمود و متولد 1338 ساکن تبریز هستم.
وی ادامه می دهد: در ابتدای انقلاب در کمیته خدمت می کردم و محافظ آیت الله قاضی طباطبایی بودم، سپس به سپاه رفته و از آنجا عازم جنگ در منطقه کردستان شدم.
وی که فرمانده تخریب لشگر 31 عاشورا بوده و در عملیات های مختلف حضور داشته است، اضافه می کند: یکی از افتخاراتم حضور در عملیات آزادسازی سوسنگرد است، در آن عملیات شهید توانا اظهار کردˈ طلسم شکست ˈ و پس از آن بود که رزمندگان ایران اسلامی در تمام عملیات ها به پیروزی دست یافتند.
قرجه داغی افزود: در لحظه به لحظه حضور خود در جبهه حضور امام زمان (عج) را حس می کردیم و رمز موفقیت رزمندگان ما عشق به اهل بیت و امام راحل (ره) بود، آنها برای دفاع از اسلام به صحنه آمده بودند.
وی گفت: دشمنان نظام اگر امروز اظهار می کنند تمام گزینه ها روی میز است ملت ایران نیز گزینه ایی زیر میز ندارند، این ملت همیشه آماده لبیک گویی به فرامین رهبر معظم انقلاب بوده و هستند.
از مشکلاتش که می پرسم، می گوید: از اینکه جانباز هستم نه تنها ناراحت نیستم بلکه افتخار می کنم و هم اکنون نیز آماده دفاع از آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم.
وی کمی فکر می کند و ادامه می دهد: در دوره دولت دهم استاندار وقت آذربایجان شرقی به دیدنم آمد خانه کلنگی ام را دید و قول مساعدت داد اما دیگر خبری نشد این را نه به خاطر خود که به خاطر همسر و دختر معلولی که دارم می خواهم.
وی با اشاره به دیدارهای رییس جمهوری از خانواده های شهدا و جانبازان گفت: امیدوارم دولت تدبیر و امید باری از غم های دل این رزمندگان اسلام بردارد و تنها به قول اکتفا نکند.
دیگر وقت نهار بیماران رسیده بود و آنها به سوی غذاخوری هدایت می شدند و با تک تک آنها خداحافظی می کنم.
جانبازان اعصاب و روان جنگ از مظلوم ترین طیف های این جامعه به شمار می روند، بهبود جانباز جسمی، با درمان و عمل جراحی اگر قرار به درمان قطعی باشد حاصل می شود اما بیماری روانی نوعا دارای درمان قطعی نیست.
نمی توان آنها را به عنوان بیمار شناخت آنها در مرزی به سر می برند که از طرفی بیمار و از طرف دیگر سالم هستند.
در راه برگشت به خبرگزاری به این افتخار می کنم که بیمارستانی در تبریز تاسیس شده که در خورشان این عزیزان بوده و هیچ گونه ناملایمتی و بی توجهی به این عزیزان در آن به چشم نمی خورد.
همه ما مدیون شهدا، جانبازان، ایثارگران و خانواده آنها هستیم، عظمت و استقلال ایران اسلامی در سایه ایثار و فداکاری شهدا و جانبازان بدست آمده و باید درس ایثار، فداکاری، خدمت به مردم و شجاعت در زندگی را از خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران بیاموزیم.
یادمان باشد، اگر اکنون در امنیت و آسایش به سر می بریم صد ها هزار شهید برای رفاه حال من و تو جان داده اند...
---------------------------
پایان