تأثیر انسانشناسی پزشکی در درمان بیماریهای لوکس
یک پژوهشگر حوزهی انسانشناسی گفت: در بیمارستانهای هزارهی سوم، برای متخصصان «انسانشناسی پزشکی» نیز جایگاهی بهوجود خواهد آمد که موجب تحولاتی در درمان بیماران خواهد شد.
دکتر پیمان متین اظهار کرد: در دنیا، معدود بیمارستانهایی وجود دارد که در کنار تیم پزشکی، از خدمات و دانش متخصصان انسانشناسی پزشکی (مدیکال - آنتروپولوژی) هم بهره ببرند. از جمله بیمارستانهایی که انسانشناسی پزشکی در آنها وجود دارد، میتوان به بیمارستانهای دانشگاههای معروف آمریکا مانند هاروارد، پیتزبورگ و میشیگان اشاره کرد.
او ادامه داد: هرچند، این بیمارستانها نیز گهگاه از تجربه و دانش آنتروپولوژیستهایی استفاده می کنند که خود پزشک نبودهاند و نظام سلامت را مانند یک دانشآموختهی رشتهی پزشکی درک نکردهاند، ولی بیمارستانهایی هم هستند که با بهرهگیری از دانش پزشک آنتروپولوژیست، مرزهای نوآوری و دانش مدرن نسلهای جدید بیمارستانها را درمینوردند و از آن، تصویری ایدهآل و آرمانی ترسیم میکنند. این تصویر، پیشرفت، عظمت، نوآوری و ثروت را بهنمایش میگذارد و مانند یک فرصت سرمایهگذاری، افقهای روشنی را برای توسعهی بیمارستانها رقم میزند.
این پژوهشگر همچنین اظهار کرد: وجود پزشک آنتروپولوژیست در بیمارستان نشان میدهد که موسسان بیمارستان و پزشکان، آگاهانه به علوم روز و نقاط تلاقی آن با دانشها و علوم دیگر توجه کردهاند و نگاه سطحی و تکبعدی به پدیدهی بیمار و بیمارستان ندارند. ضمن اینکه اوضاع و زمینههای فرهنگی را فاکتوری مهم در ارتقای سطح سلامت و به هدف رسیدن تلاشهای تیم درمان در نظر میگیرند.
او گفت: در حال حاضر بیمارستانِ دانشگاه هاروارد در آمریکا از مشاوره و دانش تجربی و آکادمیک مدیکال - آنتروپولوژیستهایی مانند «پاول فارمر» برای ارتقای سطح خدماترسانی خود بهره میبرد و این کار را بهعنوان گامی در جهت تکمیل ابعاد درمان به دیگر بیمارستانهای جهان پیشنهاد میکند.
این پژوهشگر حوزهی انسانشناسی بیان کرد: واقعیت این است که اکنون سیستم پزشکی در بیشتر بیمارستانهای جهان بهصورت مشخص، از دستورالعملها، موازین و پروتکلهای معین غیرقابل انعطافی پیروی میکند که اندیشمندان علوم انسانی مانند «میشل فوکو» و «هانس بائر» از آن با اصطلاح «سیستمهای تکساحتی» یاد میکنند. این مدل و قالب از پیش تعیینشده، بدون توجه به خصوصیات فردی و اجتماعی بیماران، صرفا سلامت آنها را به شیوهی مکانیکی در نظر میگیرد و به زمینههای پیشین و پسین، بعد از اجرای پروتکل درمانی توجه نمیکند. بنابراین همواره ما با درصدی از خطا و شکست و انحراف در سیستم درمانی روبهرو میشویم که سالانه هزینههای هنگفتی را به مثابه خسران و هزینهی جبران به نظام سلامت تحمیل میکنند.
او ادامه داد: اگر سیستمهای درمانی با مشاورهای که از انسانشناسان پزشکی (مدیکال - آنتروپولوژیستها) برای همکاری با تیمهای درمانی میگیرند، منعطفتر شوند و بهصورت فرمال به پدیدهی بیماری ننگرند، بلکه آن را در یک زمینهی فرهنگی و متصل به عوامل دیگر مانند خانواده، نظامهای عرفی و فرهنگی، منش، بینش، جهانبینی، پایگاه و منزلت اجتماعی بدانند، آنگاه میتوان امیدوار بود که میزان موفقیت بالاتر رود.
متین همچنین اظهار کرد: بهترین نمونه در این زمینه، بیماریهای هپاتیت، دیابت، افسردگی، ایدز، سل و بیماریهای قلبی - عروقی هستند. هرچند حتا در بیماریها و جراحیهای لوکس هم ما با طیف وسیعی از زمینههای فرهنگی روبهرو هستیم که شناخت آنها میتواند بیمارستان و پزشکان را از پرداخت هزینههای جبرانی یا خسارتهای احتمالی رهایی بخشد و خوشنامی و نامآوری را برای آنها به ارمغان آورد.
او ادامه داد: برای پزشک آنتروپولوژیست در نسلهای نوین بیمارستانهای هزارهی سوم، جایگاهی در حال شکلگیری است و آن دسته از بیمارستانهایی که اهمیت این موضوع را زودتر درک کرده باشند، از توفیق بیشتری برخوردار خواهند شد.
متین بیان کرد: پزشک آنتروپولوژیست میتواند مانند روانشناس یا پزشک خانواده یا روانپزشک مشاور در تعیین اهداف درمان، شیوهی اجرا، برطرف کردن موانع و عوامل بازدارنده در موفقیت درمان، ایجاد رابطهی صمیمی و بدون تنش میان بیمار و پزشک و نشان دادن بیمارستان بهعنوان خانهی دوم هر فرد، کمکهای فراوان کند.
این پژوهشگر حوزهی انسانشناسی پزشکی اضافه کرد: نگرش بیمار به بیمارستان و پزشک، مسألهی مهمی است که گاه دشواریهای بسیاری را برای تیم درمان و بیمارستان بهوجود میآورد. نگرش بیماران معطوف به فضای زیستمحیطی، اقلیم و شرایط فرهنگی اجتماعی آنهاست. بنابراین تغییر و بهبود یا منطقی کردن نگرش بیماران، مسلما بیمارستان و کارکنان آن را از دشواریهای فراوان میرهاند و این امور محقق نمیشود مگر با کمک مدیکال آنتروپولوژیستها.
-------------------
پایان