شانس متقابل قاضیزاده هاشمی و روحانی
محمدحسین نجاتی در مطلبی برای روزنامه شرق به مرور کارنامه وزیر بهداشت دولت یازدهم پرداخته و نوشته: افکار عمومی در حال حاضر از وزارت بهداشت به عنوان یکی از موفقترین وزارتخانههای دولت نهم یاد میکنند. رمز این موفقیت چیست؟ در نگاه اول میتوان گفت سیدحسن قاضیزادههاشمی شانس بزرگ دولت روحانی است و دولت روحانی و توجه او به نظام سلامت شانس بزرگ قاضیزادههاشمی؛ شانسی که کامران باقریلنکرانی و مرضیه وحیددستجری از آن محروم بودند. برای بسط این ادعا نیاز به کالبدشکافی اتفاقاتی است که طی هشتسال بر وزارت بهداشت در دولتهای نهم و دهم و دولت یازدهم گذشت:
1- شاید اصلیترین نقطه تفاوت وزارت بهداشت دولت یازدهم با وزارت بهداشت دولتهای نهم و دهم مربوط به نگاه دولت به مجموعه این وزارتخانه است؛ مسالهای که بر زبان مرضیه وحیددستجردی و کامران باقریلنکرانی بارها در خفا و پس از اتمام دوره مسوولیتشان جاری شد که سلامت در اولویت دولت نیست. حتی مرضیه وحیددستجردی گام بلندتری نسبت به کامران باقریلنکرانی برداشت و بیتوجهی دولت دهم نسبت به مسایل درمانی مردم را افشا کرد. او از واردات دستهبیل و غذای حیوانات بهجای دارو انتقاد و دولت دهم را که خود وزیری از آن کابینه بود متهم به بیتوجهی به برنامه پزشک خانواده کرد و از تاثیر این بیتوجهی بر شکست طرح پزشک خانواده سخن گفت، نسبت به واریز سهم وزارت بهداشت از محل صرفهجویی هدفمندی یارانهها به وزارت راهوترابری فریاد سر داد و دستآخر همه این بیتوجهیهای دولت دهم نسبت به وزارت بهداشت را افشا کرد و خود و محمود احمدینژاد را در معرض افکار عمومی قرار داد. این نکات نشان میدهد سلامت در اولویت دولت دهم نبود و حجم این بیتوجهی به حدی بود که وزیر بهداشت دولت دهم دست به افشاگری زد و عطای این وزارتخانه را به لقایش بخشید. اما در دولت یازدهم ماجرا کاملا متفاوتتر از دولت دهم است و سیدحسن قاضیزادههاشمی امروز بخش مهمی از عملکرد موفقش در وزارت بهداشت را مدیون نگاه ویژه دولت از نظر اعتباری و سایر موارد است.
2- نکته حایزاهمیت دیگر، نحوه فعالیت گروهی در وزارت بهداشت بدون درنظرگرفتن مسایل سیاسی است. آنچه از کامران باقریلنکرانی و مرضیه وحیددستجردی بهجا ماند تا حدودی متاثر از سیاستهای جاری دولتهای نهم و دهم بود. چراکه محمود احمدینژاد به دلیل برخی گرایشهای سیاسی، مانع حضور برخی افراد متخصص اما مغایر با منش سیاسی خود میشد. مصداق روشن این مساله حضور محمدباقر لاریجانی، در وزارت بهداشت در زمان مدیریت مرضیه وحیددستجردی و اصرار محمود احمدینژاد بر برکناری او بود. اصرار احمدینژاد بر برکناری محمدباقر لاریجانی در ابتدا باعث شد او سهسال بدون حکم ریاست و با حکم سرپرستی، رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران باشد و در نهایت این اصرار وحیددستجردی را در یک دوراهی سخت گذاشت: یا برکناری لاریجانی یا برکناری خود از وزارت بهداشت.
اما در وزارت بهداشت دولت تدبیروامید این نگاه سیاسی به انتصابات افراد متخصص نهتنها وجود ندارد بلکه میتواند مصداقی بر فعالیت گروهی نیروهای متخصص با رگههای سیاسی راست و چپ در کنار هم باشد. بهطوریکه بررسیهای ما نشان میدهد، نکته حایزاهمیت در رابطه با ستاد وزارتی سیدحسن قاضیزادههاشمی، حضور سه وزیر سابق در ستاد او است. چهرههایی همچون ایرج فاضل وزیر اسبق بهداشت، داوود دانشجعفری وزیر اسبق اقتصاد و امور دارایی و رضا ملکزاده وزیر اسبق بهداشت و درمان که هرکدام بهترتیب به سمتهایی همچون، نماینده وزیر بهداشت در شورایعالی سازمان نظام پزشکی، مشاورعالی وزیر در امور زیربنایی و تحول در نظام سلامت و معاون تحقیقات و فناوری منصوب شدهاند و آنها بهترتیب سابقه فعالیت در دولتهای سازندگی، دولت محمود احمدینژاد و دولت اصلاحات را داشتهاند.
3- در قدم سوم میتوان تاکید کرد دیگر تفاوت مهم و شاخص وزارت بهداشت در دولتهای نهم و دهم و دولت تدبیر و امید، همکاری بیسابقه مثلث خدمات درمانی کشور یعنی وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و سازمانهای بیمهگر با یکدیگر است. افکار عمومی از دعواهای لفظی میان مرضیه وحیددستجردی و شهابالدین صدر، رییس سابق سازمان نظام پزشکی آگاهند. افکارعمومی به یاد دارند که درست زمانیکه وزارت بهداشت بهدنبال اجرای برنامه پزشک خانواده بود، سازمان تامیناجتماعی بهعنوان اصلیترین نهاد زیرمجموعه وزارت رفاه، طرح موازی «پزشک امین» را کلید زد تا عرضاندامی مقابل وزارت بهداشت کرده باشد. مردم و اصحاب رسانه به یاد دارند که اعلام تعرفههای درمانی که طبق قانون، قبل از آغاز سال جدید باید اعلام شود در سال 1391 ششماه به تاخیر افتاد. در آخر وزارت بهداشت، سنگ بیمارستانهای دولتی، سازمان نظام پزشکی، سنگ پزشکان و سازمان تامیناجتماعی، و سازمانهای بیمهگر را به سینه زدند و درمجموع منافع هیچیک از این سازمانها نیز تامین نشد. اما آنچه امروز در دولت تدبیر و امید به چشم میآید همکاری بیسابقه این سهنهاد با یکدیگر است.
4- توجه به اولویتهای نظام بهداشت و درمان کشور، یکی دیگر از تفاوتهای مجموعه وزارت بهداشت در دولت یازدهم با دولتهای نهم و دهم است. حسن قاضیزادههاشمی در مجموعه تحتمدیریت خود در ابتدا بحرانی دارویی در کشور را سروسامان داد، پس از آن هزینههای درمانی را نشانه گرفت و کاهش داد و حالا با مشارکت بخش خصوصی سعی در تجهیز و ساخت بیمارستانهای دولتی دارد. اقدامی که در بهترین شرایط اقتصادی دولت از نظر درآمدی یعنی در سالهای 1385 تا 1390 رخ نداد و امکانات مالیای که به بخش سلامت اختصاص داده میشد، کافی نبود. این مساله باعث کمتحرکی وزرای بهداشت دولتهای نهم و دهم شد، اما همین کمبود اعتبارات، زمینه کمتحرکی با بهانه کمبود بودجه در دولت یازدهم را فراهم نکرد و مسوولان این وزارتخانه حالا بدونتوجه به کمبود بودجههای دولتی میخواهند با مشارکت بخش خصوصی، اقدام به تجهیز بیمارستانهای کشور کنند.
مجموعه این عوامل نشان میدهد، توجه به تخصیص منابع و در اولویت قرارگرفتن مسایل بهداشت و درمان از سوی دولت در کنار عملکرد موفق سیدحسن قاضیزادههاشمی، شانس متقابل حسن قاضیزادههاشمی و حسن روحانی است؛ همان نقطهای که وزارت بهداشت در دولتهای نهم و دهم از آن ضربه خوردند.
-----------------------------------
پایان