از سازمان بهزیستی فقط نام آن باقی مانده
رئیس انجمن علمی مددکاران ایران گفت: باید گفت این روزها از سازمان بهزیستی فقط نام آن باقی مانده و روزبهروز از قابلیتها و نیروی انسانی توانمند و متخصص این مجموعه کاسته میشود. از سوی دیگر، بودجه سازمان بهزیستی با توجه به فراگیربودن بخشهایی که تحت رسیدگی این سازمان قرار دارد بسیار محدود است. برای سازمانی نظیر کمیته امداد دولت سالانه دوهزار میلیارد بودجه تعیین میکند درحالی که، این کمیته قرار بود غیردولتی باشد و بودجه آن را مردم تامین کنند، اما سازمان بهزیستی با توجه به اینکه کمک دولتها به بخش آسیب دیده یا آسیبپذیر را تسریع میکند بودجهاش کمتر از این مقدار است.
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران در روزنامه آرمان نوشت: با توجه به انتخاب رئیس جدید سازمان بهزیستی توجه به این نکته لازم است که سیستم موفق سیستمی است که از درون خود آن برایش مدیرانتخاب شود. چطور میشود در بزرگترین سازمانی که مسئول رسیدگی به آسیبهای اجتماعی در کشور است از افرادی استفاده شود که از مسائل این سازمان کمترین اطلاعی ندارند و نمیدانند که چگونه باید آسیبها را برطرف کرد. در سازمان بهزیستی در بخش مددکاری اگر دو هزار پست مددکاری وجود دارد شاید 200نفر آن مددکار باشند و بقیه افراد جامعهشناس، روانشناس و صاحب تخصصهایی هستند که هیچ ارتباطی به این بخش ندارد و نتیجه این وضعیت این است که روزبهروز وضعیت سازمان بدتر میشود.
این وضعیت شبیه شرایطی است که شما وقتی برای بیماری دندان یا قلب خود به مرکز درمانی مراجعه میکنید یک روانپزشک یا متخصص اعصاب به کار شمارسیدگی کند و بدیهی است نتیجه این وضعیت و به کارگیری افراد در مشاغلی غیر از تخصص و سواد آنها
هرجو مرج و کاهش کارایی سیستم خواهد بود. همانطور که در فرمایشات رهبرمعظم انقلاب بر شایستهسالاری و پاسخگویی همه مسئولان تاکید شده است در طی این سالها کسی نپرسید مدیران قبلی چه دستاوردها و ضعفهایی داشتهاند تا حداقل برای مدیران بعدی تجربه شود. وضعیت فقدان نیروی انسانی و افراد متخصص در بعضی بخشهای این سازمان مثل شمال تهران تا حدی است که در کل زیرمجموعه تنها یک نیروی مددکار تخصصی وجود دارد درحالی که، 10 سال پیش حداقل 10 نیروی کارآمد دراین بخش کار میکردند.
وظیفه مدیر در هر مجموعه بهخصوص مجموعه حساسی نظیر بهزیستی که با آسیبها و مشکلات اجتماعی سر و کار دارد انتخاب افراد شایسته بدون در نظر داشتن روابط و ضوابط است. مدیر جدید بهتر است برای اینکه کارکرد مجموعه را بهبود بخشد به داخل مجموعه بهزیستی رفته و از همه افرادی که آنجا کار میکنند بپرسد که چه فردی برای تصدی پستهای مختلف مناسبتر است و برای این کار به روابط توجهی نکند. از زمانی که دکتر جزایری، مدیر اسبق سازمان بهزیستی از این سازمان رفت؛ وضعیت آن بدتر شد. پرسنل ناکافی، بازنشستگی نیرویهای متخصص و باتجربه، بودجه ناکافی و از نظارت خارج شدن بخش زیادی از ادارات استانها بخشی از مشکلات سالهای اخیر این سازمان بوده است.
باید گفت این روزها از سازمان بهزیستی فقط نام آن باقی مانده و روزبهروز از قابلیتها و نیروی انسانی توانمند و متخصص این مجموعه کاسته میشود. از سوی دیگر، بودجه سازمان بهزیستی با توجه به فراگیربودن بخشهایی که تحت رسیدگی این سازمان قرار دارد بسیار محدود است. برای سازمانی نظیر کمیته امداد دولت سالانه دوهزار میلیارد بودجه تعیین میکند درحالی که، این کمیته قرار بود غیردولتی باشد و بودجه آن را مردم تامین کنند، اما سازمان بهزیستی با توجه به اینکه کمک دولتها به بخش آسیب دیده یا آسیبپذیر را تسریع میکند بودجهاش کمتر از این مقدار است.
سازمان بهزیستی مظلومترین سازمان در کشور است زیرا، از سویی آزارش به هیچ نهاد و سازمان دیگری در کشور نمیرسد و از سوی دیگر، باید آسیبها و مشکلات اجتماعی ایجاد شده در اثر کارکرد و یا کمکاری سایر نهادها را نیز برطرف کند. درصورتی که حجم کار و فعالیت این سازمان تا این حد وسیع است امکانات لازم به آن داده نشده باید گفت با عوض کردن و جابهجایی افراد نباید انتظار داشت چیزی تغییر کند. مدیر جدید سازمان بهزیستی با توجه به اینکه در روزهای اول انتخاب خود بهسر میبرد باید در درجه اول پرسنل سازمان را تصحیح کند و از بین افراد متخصص آنها را انتخاب کند. یعنی برای هر شغل تخصص ویژه آن را به کار بگیرد. درحالی که در کشور ما سالانه 50 نفر در این رشته فارغالتحصیل میشوند 30 نفر از آنها نمیتوانند کار پیدا کنند. این درحالی است که درحال حاضر حدود دوهزار پست مددکاری خالی در کشور وجود دارد که با وجود تعداد زیاد مددکاران بیکار برای استخدام آنها آگهی داده نمیشود. وقتی مدیرکل سازمان بهزیستی از سازمان دیگری انتخاب میشود، نمیتوان انتظار داشت کارآیی لازم را داشته باشد درحالی که، اختیارات این مدیر هم بر اساس آنچه وزیر رفاه به او داده است بسیار کم است. ادغام سه وزارتخانه کلیدی کشور یعنی تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یکدیگر اقدامی کارشناسی نبود که هنوز هم تبعات آن به چشم میخورد. انتظار میرود با توجه به مشکلات اخیر سازمان مدیرجدید به شایستهسالاری و انتخاب افراد متخصص در سازمان اهتمام ویژه داشته باشد
---------------------
پایان