دخمههايي به اسم مهدکودک براي درآمدزايي
چرا اينقدر ساعتهاي كاري كم است؟»، «هر 6 ماه يكبار شهريه را زياد ميكنند»، «بچه را چرا به زور ميخوابانند»، «مربيها اصلا طرز رفتار با بچه را نميدانند». كافي است سري به مهدكودكهاي سطح شهر بزنيد و بگوييد براي تهيه گزارش آمدهايد تا سفره دل مادران باز شود و هر چه گلايه از مهدكودك بچهشان در دل نگهداشتهاند، روي داريه بريزند. به زعم مادران، هيچ مهدكودكي كارش را به خوبي انجام نميدهد و در ازاي پولي كه ميگيرند، خدمات مناسبي ارائه نميكنند.
داستان شكايت از مهدهاي كودك داستان جديدي نيست. بارزترين آن خبر كودك آزاري در مهدكودكي در اردبيل است كه در تيرماه سال گذشته جنجال بسيار زيادي به پا كرد. مربي مهد، كودكي را با كتك وادار به غذا خوردن ميكرد و او را از موهايش بلند ميكرد. جالب اينكه اين مهد جزو مهدهاي سهستاره اردبيل بوده! ستارههايي كه براي كيفيت و رضايتمندي بيشتر به اين مهد داده بودند. اما يك روز بعد از اين ماجرا اين مهد پلمب شد. با گشتي در شهر و سر زدن به مهدهاي مختلف ميفهميد كه اوضاع در اكثر مهدها چندان گل و بلبل نيست. شايد اتفاقي به بزرگي اتفاق مهد كودك اردبيل رخ ندهد اما در اطرافمان هستند كودكاني كه با برخوردهاي بد مربيان مهدكودك، عطاي رفتن به مهد را براي هميشه به لقايش بخشيدهاند. ما هم تصميم گرفتيم سري به شهر بزنيم تا ببينيم در مهدهاي كودك چه ميگذرد.
دخمههايي به اسم مهدكودك
مركز شهر، خيابان طالقاني، نرسيده به پل حافظ. ته كوچه ديواري گل گلي به چشم ميخورد. عين دخمه ميماند. بالايش تابلوي بزرگي زده و نوشته مهد كودك. راهرويي بسيار باريك و حياطي بسيار كوچك و پر از نرده. از دفتر مهد صداي جر و بحث ميآيد. در باز است و خانمي عصباني تند تند حرف ميزند: «بچهام ديگر نميخواهد بيايد مهد. معلوم نيست مربي باهاش چه كار كرده.» «خانم حتما اشتباه شده. بچه را بياوريد ببينيم مشكل چيست». پرواضح است كه بحث بين مادر يكي از بچهها و مدير مهدكودك است. مدير كاملا سپرش را انداخته و دستپاچه حرف ميزند. مربي مذكور هم گوشهاي ايستاده و خيلي بيحوصله ماجرا را تماشا ميكند. زيربار هم نميرود. بيرون در مادر دوبچه ديگر هم ايستادهاند؛ «اين مربي قبلا هم شاكي داشته. نميدونم چرا بيرونش نميكنند». عوامل مهد جمع شدهاند و دارند دعوا را تماشا ميكنند، پس ميشود يواشكي به طبقات سرك كشيد، بچه ها دارند از سر و كول هم بالا ميروند. ساعت 11 است و هنوز كلاسهايشان تمام نشده. اما يك سوال؛ چرا مهد كودك كه پر از بچههاي كوچك و حتي شيرخوار است بايد اينقدر تو در تو و طبقه طبقه باشد. براساس دستورالعمل بهداشتي مهدهاي كودك؛ «ساختمان مهد كودك حتيالمقدور بايد يك طبقه داشته باشد و داراي محوطه با فضاي آزاد باشد تا براي بازي اطفال مورد استفاده قرار گيرد. اگر از طبقه دوم براي مهد كودك استفاده ميشود حتما پنجرهها داراي حفاظ آهني باشد و پلهها نيز حفاظ داشته باشد.» ولي راهپلههاي اين مهد حفاظي ندارد! چند درصد از مهدهاي كودك سطح شهر با آن چيزي كه در دستورالعمل آمده، مطابقت دارند؟ براي اين گزارش به مهدهايي در مركز شهر، بالاي شهر و حتي پايين شهر سر زدهايم. اكثر مهدها در اماكن چند طبقه بنا شدهاند. با وجود اظهارات مسئولان بهزيستي كه مسئول مستقيم رسيدگي به مهدهاي كودك هستند، به نظر ميرسد به اين بخش از شرايط مهدكودك توجه چنداني نميشود. تنها بعضي از مهدهاي خصوصي كه در بالاي شهر هستند با شهريههاي سنگين، محوطههايي بزرگتر و ايمنتر دارند.
مربياني بدون آموزش
«مربيها از شوق و علاقه در مهدها مشغول به كار نيستند و انگار فقط براي كسب درآمد به مهد ميآيند. انگار مدير مهد اقوامش را آورده تا با هم پول دربياورند!» اينها صحبتهاي يكي از مادرهايي است كه بيرون ايستاده و منتظر است بچهاش را آماده كنند تا ببرد. يكي ديگر ميگويد: «مربي مهد بايد تحملش زياد باشد اما تحمل وجود ندارد. من خودم بارها ديدهام كه سر بچهها داد ميزنند. روحيه بچه حساس است. چرا بايد اين رفتار با بچه شود؟ ما بچههايمان را ميآوريم تا چيز ياد بگيرند نه اينكه روحيهشان خراب شود.» بيشتر مادران شاكي هستند از اينكه مشاوران و مربيهاي مهدها تخصص لازم را ندارند و درصد بسيار كمشان كه تجربه زيادي به عنوان مربي دارند، ميتوانند رفتار درستي داشته باشند و آموزشهاي خوبي بدهند. «وقتهاي بيكاري بچهها برنامهريزي ندارند و بچهها صرفا بازي ميكنند. يعني ساعتهاي بازي بچهها خيلي بيشتر از آموزششان است.» اين را مادري ميگويد كه بچهاش را به هواي آموزش بيشتر و رشد بهتر به مهد سپرده. وقتي با مادران صحبت ميكني متوجه ميشوي كه اگر بخواهي بچهات آموزشهاي بهتري ببيند و بهتر رشد كند بايد به مهدهاي گرانتر برود كه شهريهشان بنا به آموزش و ساعت كاريشان بيشتر از يك ميليون تومان ميشود. در سالهاي اخير تعداد مهدهاي كودك در ايران بيشتر شده و بسياري از دختران جوان كه فارغ التحصيل دانشگاه بودند و نميدانستند بايد كجا سر كار بروند به عنوان مربي در مهدها مشغول به كار شدهاند. مربياني كه بدون آموزشهاي اوليه، مسئول مستقيم آموزش نونهالان ما شدند.
هركه هرچه بخواهد پول ميگيرد
«وقتي ميخواهيم اسم بچه را بنويسيم يك منوي بسيار جذاب ارائه ميدهند كه فلان برنامه را داريم و بهمان برنامه و بهتر از جاهاي ديگر هستيم. پول بيشتري هم ميگيرند اما بعد ميبينيم دارند كم كاري ميكنند.» شكايت بسياري ميشود از شهريهاي كه مهدها مي گيرند. در بهزيستي شهريهها بر اساس درجهبندي و ارتقاي كيفيت خدمات مهدهاي كودك، شهريه مهدهاي كودك يك ستاره 10 درصد، دوستاره 20 درصد و سهستاره 30 درصد بيشتر از شهريه پايه در نظر گرفته شده است. اين شهريه با احتساب ميانوعده و لوازم بهداشتي مصرفي مهدكودك (مثل مايع دستشويي، دستمال كاغذي) است. در دستورالعمل سازمان بهزيستي ذكر شده كه اگر مهد، ناهار هم به بچهها بدهد ميتواند 50 هزار تومان در ازايش از والدين دريافت كند. هرمهدكودك ميتواند با بهكارگيري مربيان داراي مهارت و كارت مربيگري حداكثر 5 فعاليت فوقبرنامه را در قالب يكي از فعاليتهاي زير در مهدكودك اجرا كند: فعاليتهاي ورزشي و فعاليتهاي هنري (نمايش خلاق، نقاشي، سفالگري و...)، فعاليتهاي فرهنگي (آموزش ويژه مفاهيم ديني، آموزش فقط يك زبان خارجي). ضمن اينكه شركت كودكان در فعاليتهاي فوقبرنامه كاملا اختياري بوده و بايد با رضايت كتبي والدين باشد. مهدكودك به ازاي هر فعاليت فوقبرنامه صرفا مجاز به اخذ 5 درصد شهريه نهايي است. علاوه بر آن؛ هزينه سرويس اياب و ذهاب كودكان با توافق والدين و مهدكودك بهطور جداگانه دريافت ميشود. همچنين مهدكودك مجاز به دريافت هيچگونه وجهي بابت لوازمالتحرير از والدين نيست ودر صورت لزوم ليست لوازمالتحرير مورد نياز در اختيار والدين قرار گرفته تا توسط اوليا تهيه شود. دريافت هرگونه وجهي با هر عنوان در قالب قرارداد با والدين به منظور ارائه خدمات ويژه و تخصصي و يا اخذ رضايت از والدين با اين عنوان يا به هر شكل ديگري ممنوع است. با وجود چنين دستورالعملي اما باز شهريهها دل به خواه تعيين ميشود و بعضي مهدها با رقمهاي نجومي فعاليت ميكنند. اصلا آنقدر اين شكايتها زياد شد كه رئيس سازمان بهزيستي دوسال پيش شماره پيامك 30008530 را اعلام كرد تا مردم شكايات خود را به اطلاع بازرسان سازمان بهزیستی برسانند.
----------------------
پایان