تقلب، دروغ و دهها مشکل دیگر هم كار آمريكاست؟
خیابانهای ایران نماد توسعه نیافتگی ماست
فرهنگ و قانونگرایی یکی از مهمترین ارکان توسعه هستند. بدون داشتن فرهنگ درست در همه زمینه ها، رشد همه جانبه و پایدار دور از دسترس خواهد بود. فرهنگ، قانون گرایی و احترام به آن، به عنوان یکی از عوامل مهم ثبات و امنیت در جامعه، یک شاخص مهم در توسعه یافتگی کشورها قلمداد ميگردد.
توسعه یافتگی با تقلید رفتار کشورهای توسعه یافته به دست نخواهد آمد بلکه ریشه در عملکرد همه افراد یک جامعه دارد. بدون رعایت قانون و فرهنگ صحیح، که ریشه در رفتارهای اجتماعی اشخاص دارد، حرکت به سمت توسعه تنها منجر به مصرف زدگی و تقلید رفتارهای غربی خواهد شد و جامعه بی هویتی را نمایان خواهد نمود. تنشهای اجتماعی، تقلب، دروغ و دهها مشکل دیگر که در جامعه با آن دست به گریبان هستیم، نه ناشی از تحریمها، اسرائیل و آمریکا و یا هر قدرت خارجی است، که ناشی از عملکرد فرد فرد ما ایرانیان است. شاید خیابانهای ایران را بتوان یکی از مهمترین نمادهای توسعه یافتگی و قانونمداری ما دانست.
سوال اساسی اینجاست که این كاستيها چگونه باید اصلاح شوند؟ آیا منجی باید این روند را اصلاح کند ؟ آیا این عدم تبعیت از قانون ناشی از تحریمهاست؟ و آیا اسرائیل با دستکاری سیستم آموزشی و اخلاقی جامعه ما عامل چنین رویدادهایی بوده است؟ قانون گریزی و ناهنجاریهای اجتماعی و فقر اقتصادی چهره مناسبی از ایران به دنیا عرضه نخواهد کرد. یک ایران با آزادیهای اجتماعی مبتنی بر قوانین اخلاقی و اجتماعی و حاکمیت فرهنگ رعایت حقوق یکدیگر، با وجود مردمانی شاد و به نسبت مرفه، اسلام حقیقی و اخلاقی را به دنیا عرضه خواهد نمود چرا که اصولا دین برای سعادت دنیا و به دنبال آن آخرت بشریت آمده است و به همین جهت بوده است که همه بزرگان دین و خیزشهای آنها ابتدا در جهت آزادی مردم از قیود بندگی و بردگی و رفاه اجتماعی طبقه مستمند بوده است و پس از آن در جهت اصلاح رفتاری و اخلاقی مردم گام برداشته اند.
اگر زمانی درهای کشور ما به روی توریستهای خارجی باز گردد، که برای فرار از وضعیت اسفناک اقتصادی راهی جز این نیز نداریم، به طور حتم وجود این صحنهها در خیابان شایسته ما ایرانیان نیست، ایرانیانی که زمانی نه چندان دور قانون را مکتوب نمودند و در پهنه گسترده ای از این کره خاکی آن را جاری ساختند. واقعیت آن است که ما فرزندان همان پدران هستیم ولی سوار بر دوش دستاوردهای آنها هیچ ارزشی به ما نخواهد افزود. پیشینه کهن ما ميتواند جوهره حرکت ما باشد نه افتخار ما به گذشتگان.
توسعه یافتگی با مقالات دانشگاهی، خودروی لوکس، مراکز خرید بزرگ و حتی سرعت اینترنت سنجیده نمی گردد، بلکه نماد توسعه را باید در رفتارهای اجتماعی ما جستجو نمود و میزان احترام و امنیتی که جامعه و افراد برای یکدیگر قائل هستند. قانون بعنوان عامل مهم توسعه و نظم در جوامع بشری است و جامعه بدون قانون، یک جامعه متمدن نیست و هر چه میزان رعایت قانون و احترام به حقوق یکدیگر در یک جامعه بیشتر شکل گیرد، رشد و توسعه آن جامعه بیشتر خواهد بود.
طرح هایی چون زوج و فرد و یا طرح ترافیک مشکلی از آلودگی شهرها حل نخواهد نمود، آنچنان که گران شدن تاثیری در کاهش مصرف ندارد. بلکه همه اینها الگوهایی آموزشی است که باید در سیستم آموزشی گنجانده شود. وقتی معلم تنها بعنوان یک سوادآموز کاهش درجه ميیابد و فیلترهای مناسبی برای بکارگیری در سیستم آموزش کشور وجود ندارد و حتی ميتوان گفت برنامه مشخصی برای تربیت و نه آموزش، حفظ کردن و مدرک گرفتن دیده نمی شود، نباید منتظر ایجاد نسلی قانونمدار باشیم چرا که به فرموده علی (ع): الناس علی دین ملوکهم.
عبور و مرور مبتنی بر تقابل و بدون رعایت قوانین یکی از عوامل مهم آلودگی هوا و همچنین آلودگی روان در کلانشهرهای ایران است. ضمن اینکه وجود خودروهایی که مردم در اثر الزام، انحصار و سیاستهای غلط مسئولین اقتصادی کشور سوارند خود عاملی مهم در آلودگی هستند. خودروهایی که به نام تولید ملی، ولی در جهت منافع عده ای خاص سالیانه هزینه های معنوی و ریالی بالایی را بر ملت تحمیل مينماید و مشخص نیست تا چه سالیان درازی نیز باید سایه انحصار بر سر صنعت خودرو کشور باشد و مردم خودروهای معمولی را بعنوان خودرو لوکس سوار شوند و پراید، قاتل جاده ها، در جاده های ایران حکمرانی نماید. صنعتی که باید خود نماد توسعه ایران باشد، بدلیل سیاستهای غلط دولتی كردن، تبدیل به عامل سرخوردگی داخلی شده و خودرو کره ای برای ایرانی به خودرو لوکس تبدیل شده است!
توسعه در کلام و حرف قابل دست یابی نیست بلکه توسعه را باید در برنامه و عمل جستجو نمود و تغییر فرهنگ شهروندی یکی از مهمترین نمادهای توسعه یافتگی است. تغییر فرهنگ شهروندی، جز با تغییر تفکر رهبران و مدیران امکان پذیر نخواهد بود. اگر توسعه و خصوصی سازی، همچنین انتقال و توزیع قدرت و ثروت به دغدغه اصلی مدیران کشور تبدیل گردد به طور حتم این در زمانی کوتاه اتفاق خواهد افتاد، اگر چه عزم و اراده اي راسخ برای این تحقق آن در حاكميت دیده نمیشود.
---------------------
پایان