با آمبولانس خصوصی چطوری مسافر میزنند؟
آیدین سیار سریع درستون طنز روزنامه قانون نوشت:
من نمیدانم چرا اینقدر امید به زندگی در کشور ما بالاست. طرف نود و پنج سالشه، بیست و پنج بار سکته کرده، پنج بار مار افعی موکتی نیشش زده، سه بار هم طناب بانجی جامپینگ پاره شده با مغز خورده زمین با پررویی میگه من میخوام عروسی نتیجهام رو ببینم! خب چه میخواهید از جان این زندگی؟ این همه مشکلات در کشور داریم. این همه بلای طبیعی، آتش سوزی، جادههای ناامن، اتومبیلهای غیراستاندارد ... چرا اینقدر مقاومت میکنید؟ خوب نیست به خدا. در هر کشوری اگر نصف این مسائل بود تا الان خالی از سکنه شده بود. حالا من چرا دارم خودم را میکشم؟ علت دارد.
ایسنا گزارش داده که کار و کاسبی آمبولانسهای خصوصی این روزها به حدی کساد شده که این آمبولانسها به جای حمل بیمار یا جسد، مسافرکشی میکنند. همین را میخواستید؟ آمبولانس دارد مسافرکشی میکند. فردا بیمارستانهای خصوصی هم تختهایشان را اجاره میدهند و قبرستانها هم کم کم آن چالهها را آب میبندند و قزل آلا پرورش میدهند. البته مردم هم تقصیری ندارند. واقعا الان هزینههای بیمار شدن و به خصوص مردن بالاست. در شرایطی که این روزها آدم برای لوس کردن خودش جرات نمیکند حتی یک ویروس سرماخوردگی ساده بگیرد این که به مردم بگوییم به موقعش بمیرند هم واقعا انتظار نا بجایی است. طرف بمیرد شما هزینه سوم و هفتم و چهلمش را میدهید؟ ما میدهیم؟ هیچکس نمیدهد.
حالا حاشیه نرویم. هنوز برای ما سوال است که این حماسه آفرینان با آمبولانس خصوصی چطوری مسافر میزنند. مثلا تکیه میدهند به در آمبولانس و داد میزنند «صادقیه، دو تا جسد»؟ یا «یه سکتهای میخوام حرکت کنم»؟ آیا جدیدا آمبولانس که رد میشود مردم دست تکان میدهند؟ آیا ما هم دست تکان بدهیم آمبولانس امکان دارد بایستد؟ اینها خط مشخصی در آینده خواهند داشت؟ بعد مسافر چه جوری به آمبولانس میفهماند که میخواهد سوار شود؟ آمبولانس چه جوری میفهمد که طرف طالب است؟ چون به هرحال مسافر زدن آمبولانس خارج عرف و قوانین است و زشت است آدم سالم وسط خیابان یهو سوار آمبولانس شود.
فکر میکنم این عزیزانی که عجله دارند و میخواهند با آمبولانس سریعتر به مقصد برسند یهویی خودشان را وسط خیابان میاندازند و ادای تشنج کردهها را در میآورند که آمبولانسی که در آن نزدیکیهاست بیاید آنها را جمع کند و ببرد یا به صورتهای دیگر تمارض میکنند و خودشان را روی زمین میاندازند و بعد چشمکی هم به راننده آمبولانس میزنند که یعنی بیا وردار!
در پایان آفرین میگوییم به هموطنان عزیزمان که اینگونه هنرمندانه تهدید را تبدیل به فرصت و از بیکاریها، اشتغال زایی میکنند. پیشنهاد میکنیم فرغونها را مجهز به وسایل درمانی کنند و با آن مریض جا به جا کنند. در پیکان وانت باشگاه بدنسازی سیار تاسیس کنند (بدن ورزشکاران در این باشگاه با چرخاندن فرمان عضله میزند)، با هواپیما مصالح سر ساختمان برده شود، کامیونها هم به عنوان ماشین عروس اجاره داده شوند. مردم عزیز فراموش نکنند که خواستن توانستن است و ایرانی میتواند. درود بر شما
-----------------------
پایان