واگذاری زنان به خانه سالمندان افزایش یافته است
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: نه تنها سالمندی به سمت زنانه شدن میرود بلکه واگذاری زنان از سوی خانوادهها به مراکز نگهداری از سالمند نیز در حال افزایش است و شیب بالایی دارد که این امر نیاز به فرهنگسازی دارد تا خانوادهها را آموزش داد که بهترین جای سالمند در کنار خانواده است نه مراکز نگهداری از سالمند.
نگاهی به آمار و ارقام
در ایران براساس یافتهها 13/70 درصد سالمندان متأهل بوده (64 درصد مردان و 36درصد زنان).
48/0 درصد از سالمندان هرگز ازدواج نکرده اند و 89/82 درصد از سالمندان بدون همسرند.
تعداد سالمندان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 564770 نفر
تعداد مراکز روزانه سالمندان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 109 مرکز
تعداد سالمندان خدمتگیرنده از مراکز روزانه تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 4420 نفر
تعداد مراکز شبانهروزی سالمندان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 250 مرکز
تعداد سالمندان خدمتگیرنده از مراکز شبانهروزی تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 13878 نفر
تعداد فعالیتهای خدمت در منزل سالمندان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 114
تعداد سالمندان خدمتگیرنده در منزل تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور: 4428 نفر
تعداد سالمندان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) بیش از 000/500/1 نفر
تعداد بازنشستگان تأمین اجتماعی و بازنشستگان کشوری بیش از 000/500/2 نفر
احترام، سن وسال نمیشناسد از همان کودکی تا آخر، در هر سن وسالی چه مرد باشد چه زن احترام واجب است. هرچقدر سن بالا میرود عزت واحترام نیز باید بیشتر شود. به گذشته برمی گردیم که حرف، حرف پدربزرگها و مادر بزرگها بود و چه بسا خانوادههایی که به خاطر احترام از بسیاری از مسائل خوب یا بد میگذشتند اما حالا داستان فرق میکند. گاهی احترام که نیست هیچ، حتی وقتی پدرها و مادرها پا به سن میگذارند برخی از خانوادهها برای راحتی خود آنها را به مراکز نگهداری از سالمندان میسپارند انگار این مراکز شده حلال مشکلات برخی از خانوادهها و بلای جان و دغدغه پدران ومادران. به هر حال جامعه در حال رسیدن به مرز سالمندی است و قرار است در سال 1400 تعداد افراد سالمند نسبت به سایر افراد پیشی بگیرد وحداقل به 12 میلیون نفر برسد از اینرو باید برنامه داشت؛ برنامهای که تنها روی کاغذ نماند بلکه کارشناسی شودو بعد به اجرا درآید. شوخی هم ندارد وقتی زمانش رسید دیگر برای برنامه نوشتن دیر است. این را من نمیگویم خود مسئولان در حوزه سالمندی میگویند که جایگاه دبیرخانه شورای ملی سالمندان هنوزجا نیفتاده وهنوز مشکلات سالمندان شناسایی نشده وهنوز... آن وقت هر روز به جامعه سالمندان ما اضافه میشود و دست ما خالی است. هفته سالمندان را بهانه قرار دادیم و با دکتر فرید براتی سده رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان به گفتوگو نشستیم که میخوانید:
تقریباً یک سالی است که مسئولیت دبیرخانه شورای ملی سالمندان را عهده دار شدهاید در این مدت چه برنامههایی را تدوین کرده وبه اجرا درآوردهاید؟
شاید یکی از کارهای مهم من این بود که تلاش کردم وضعیت دبیرخانه را مشخص کنم چون قبلاً این دبیرخانه مسئول نداشت. وقتی مسئولیت پذیرفتم دبیرخانه هیچگونه بودجهای نداشت و هرگونه هزینهای که میشد از جاهای دیگر تأمین میشد. همچنین تعارضهایی بین دستگاهها و نهادها وجود داشت که سعی کردم آن را کاهش دهم در واقع همه را دور هم جمع کنم. از طرفی بحثهایی از گذشته مثل سند ملی راهبردی سالمندان کشور مطرح بود که باید انجام میشد. ما هم میخواستیم سند را ارائه دهیم منتهی در نشستی که با مسئولان امر داشتیم به این نتیجه رسیدیم که بهتر است سندها هماهنگ شود و در قالب یک سند واحد در مورد سالمندان به هیأت دولت برود یا هر جایی که لازم است بنابراین مسئولیت این کار را به بنده سپردند. ما با وزارت بهداشت مکاتبه کردیم و دو نفر را به عنوان نماینده تامالاختیار معرفی کردند.
یعنی پس از سالها باید دوباره از صفر شروع کرد؟
نه، سندها آماده است منتهی بحث اصلی مسأله متولی است یعنی چه کسی میخواهد این کار را انجام دهد. اگر این مشخص شود بقیه کارها حل میشود. مثلاً اگر بخواهیم به هیأت دولت ببریم شاید وزارت بهداشت مخالفت کند یا نهاد دیگر اما سند ملی راهبردی سالمندان آماده است وقرار است به وزارت تعاون، رفاه، کار و امور اجتماعی فرستاده شود.
از طرفی من تلاش کردم منابع مالی فراهم کنم. رقم اعتبار ما امسال نسبت به سال گذشته سه برابر شده است. الان هم شاخصهای سالمندی را با کمک دانشگاه علوم بهزیستی، مرکز آمار و صندوق جمعیت سازمان ملل و سایر نهادها و با کمک متخصصان مرتبط تدوین میکنیم که اگر آماده شود آن وقت میدانیم که جایگاه ما در برابر سالمندان کجا قرار دارد و وضعیت موجود را نسبت به سایر کشورها میسنجیم.
مثلاً در حال حاضر در 23 کشور دنیا محیط دوستدار سالمند وجود دارد که ما نداریم در حالی که لازم است ما هم داشته باشیم. حتی در مباحث دینی سالمندان باید کار کنیم اینها کارهایی است که انجام میدهیم. پیگیر هستیم تا ردیف اعتباری به عنوان حمایت از سالمند بگیریم.
ما در استانها چیزی بهنام بنیادهای فرزانگان داریم که این بنیادها برای سالمندان برنامهریزی میکنند. همچنین سعی کردیم اعتبار آنها را افزایش دهیم. حتی در برخی از استانها آنها را توسعه نیز دادیم. توانستیم با NGOها هم ارتباط خوبی برقرار کنیم اما مشکلاتی هم هست. اول اینکه باید جایگاه دبیرخانه مشخص شود. متأسفانه پراکندگی کار وجود دارد یعنی گاهی برخی از دستگاهها که کارشان حمایت از ماست خودشان جزیرهای عمل میکنند که این مشکل ایجاد میکند. در حالی که کار آنها اجرا نیست سیاستگذاری است. از طرفی دبیرخانه کار اجرایی نمیکند. کار ما بیشتر تدوین برنامه است تا اجرا. اگر کاری نشده کم کاری از سوی ما نبوده است.
چرا تاکنون جایگاه دبیرخانه مشخص نشده است؟ فکر نمیکنید برای مسأله به این مهمی کمی دیر است؟
چرا ولی مشکلی که پیش آمد، دو تا بود یکی اینکه برای این دبیرخانه در برنامه سوم و چهارم توسعه جایگاهی در نظر گرفته شده بود که در برنامه پنجم توسعه به آن اشاره نشده بود، بنابراین دستگاههای دیگر موضوع را جدی نگرفتند مثل وزارت بهداشت. در حالی که دلیل نمیشود که چون در برنامه پنجم نیامده اجرایی نشود. مشکل دیگر این بود که دبیرخانه در ذیل توانبخشی بود ولی زیر نظر ریاست سازمان بهزیستی درآمد البته من مخالفم که دوباره به توانبخشی واگذار شود چون اگر به توانبخشی برگردد ما باید تنها به سالمند معلول خدمات دهیم که کار درستی نیست. اینها همه باعث شد که جایگاه دبیرخانه تا الان تثبیت نشود. اگر بتوانیم در برنامه ششم جایگاه دبیرخانه را تثبیت کنیم، خیلی به ما کمک میکند.
چقدر به آینده این طرح امیدوارید؟
من همیشه امیدوار و پیگیر هستم. به هر حال با توجه به وضعیت سالمندان در کشور در جایی از سیستم تصمیمگیری به وضعیت سالمندان توجه خواهد شد اما اینکه کجاست مهم است. من به دو دلیل موافق نیستم در ذیل وزارت بهداشت و توانبخشی باشد چون همه مشکلات سالمندان فقط سلامت و توانبخشی نیست بلکه تنها بخشی از چالشهای سالمند است. به هر حال ما مسائل دیگر مثل مراقبت از سالمند و... داریم که کار وزارت بهداشت و حوزه توانبخشی نیست.
پس اگر ذیل این دو بخش قرار گیرد، ما تقلیل گری کردیم. مسأله دیگر که مهم است این است که همه سالمندان مشکل سلامتی ندارند بلکه تعداد سالمند سالم بیشتراست حتی دیدگاهی که در دنیا درباره سالمندان وجود دارد مثبت است و ما باید با این دیدگاه برای همه سالمندان کشور عمل کنیم و آن را رواج دهیم. دیدگاهی که سالمندان را تهدید نمیداند، بلکه سالمند را فردی میداند که میتواند در کشور مفید واقع شود.
به نظر شما سند ملی راهبردی سالمندان چقدر میتواند در حل مشکل سالمندان مفید باشد؟
شاید ما هنوز وارد مشکل وچالش سالمند نشدهایم حتی در بحث آسیبها هم جدی وارد نشدیم اما تردید نیست که ما نیاز داریم برنامهریزی کنیم و در این زمینه برنامه داشته باشیم اینکه چه کاری میتوان برای سالمند انجام داد مهم است. البته همه اینها نیاز به این دارد که اول باید ببینیم نیاز سالمند چیست ولی ما هنوز این را هم نمیدانیم.
چرا تاکنون نیازها شناسایی نشده؟
چه کسی باید این کار را کند؟ ما تقاضا دادیم که این کار را انجام دهیم ولی بودجه میخواهد حتی پیشنهاد دادیم امسال بررسی وضعیت رضایت از زندگی سالمندان انجام دهیم که مرکز آمار بودجه زیادی خواست که ما بودجه لازم را نداشتیم و نتوانستیم انجام دهیم. بنابراین مسکوت ماند ولی معتقدم که باید نیازسنجی شود ولی چه کسی بودجه کار را فراهم میکند؟
یعنی تنها مشکل بودجه است؟
قدر مسلم بودجه است غیر از این نیست.
یعنی هنوز نمیدانید مشکلات سالمندان به تفکیک چیست؟
نه هنوز مشخص نشده البته خودمان ارزیابیهایی داریم ولی هنوز مشکلات سالمندان را به تفکیک نداریم. درگذشته هم مطالعاتی انجام دادهاند ولی کافی نیست. من معتقدم که اینها نیازسنجی نیست نیازسنجی این است که ما در کشور بگردیم و مشکلات را استخراج کنیم.
گویا سالمندی هم مثل برخی از موضوعات، زنانه شده است برای این مسأله برنامه دارید؟
نه هنوز برنامه نداریم ولی معتقد هستیم که این موضوع مهم است ومسئولان باید نسبت به این موضوع حساس شوند. به معاونت زنان اطلاع دادیم تا در رابطه با این موضوع همکاری کنند. چندی پیش مشاوران امور بانوان دستگاهها را دعوت کردیم تا آنها را نیز به زنانه شدن سالمندان حساس کنیم البته نه تنها سالمندی به سمت زنانه شدن میرود بلکه واگذاری زنان از سوی خانوادهها به مراکز نگهداری از سالمند نیز در حال افزایش است و شیب بالایی دارد که این امر نیاز به فرهنگسازی دارد تا خانوادهها را آموزش داد که بهترین جای سالمند در کنار خانواده است نه مراکز نگهداری از سالمند. همه اینها برنامهریزی میخواهد و ما منتظر اعتبار هستیم.
برای این مسأله میخواهیم طرحی را با عنوان تشکیل گروههای اجتماع محور و ارائه آموزش به مردم محلات و خانوادهها برای ارائه خدمات به سالمندان انجام دهیم.
زنانه شدن شاید پدیده خاص کشور ما باشد البته امید به زندگی خانمها در همه جا بیشتر است شاید جهانی هم باشد. به نظر میرسد تعداد زنان بین 65 تا 75 سال بیشتر باشد.
چه باید کرد؟
چند مسأله مهم وجود دارد. یکی اینکه درصد بالایی از سالمندان ما در دهک اول هستند یعنی نزدیک به 30 درصد از سالمندان آسیبپذیر هستند و نیاز به حمایت فوری دارند. مسأله دوم بحث واگذاری والدین از سوی خانوادههاست که از والدین خود فاصله گرفتند که لازم است برای این کار آموزش و آگاهسازی شود. البته در سیاستهای کلی جمعیت به این موضوع اشاره شده است.
کار دیگر آییننامه شورای ملی سالمندان است که براساس آن در هر استان شورایی به عنوان شورای ساماندهی سالمندان که رئیس آنها استاندارها هستند باید تشکیل شود که در برخی جاها تشکیل شده است. اینها مسائل اصلی ما در بحث سالمندی است که اگر نتوانیم دستگاهها را پای کار بیاوریم نمیتوانیم مانور بدهیم و درواقع حرفهای ما جنبه شعاری پیدا میکند تا عمل.
توجه به این نکته لازم است که زنان سالمند بیشتر از مردان آسیب پذیر هستند؟
بله واقعاً اینطور است به خاطر همین است که ما نگران هستیم چون خانوادهها بیشتر تمایل دارند زنان سالمند را نسبت به مردان به مراکز واگذار کنند. براساس آمار حتی نرخ آلزایمر خانمها در کشور بیشتر از آقایان است.
با توجه به شرایط موجود نگاه نظام درباره پدیده سالمندی چیست؟
در سیاست کلی جمعیت (بند7) مربوط به سالمندان است، در آن به چند نکته تأکید شده است: اول فرهنگسازی و رعایتشان و منزلت سالمندان، بعد تلاش برای مراقبت سالمندان در منزل و در نهایت استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای سالمندان به شکل و طریق مناسب. ما در سالهای آینده سالمند کم سواد نخواهیم داشت بلکه اکثر آنها با سوادند آن وقت نمیشود به فردی که 60 سال دارد و باسواد است بگوییم در خانه بنشیند بنابراین نیاز به برنامهریزی دارد وباید برنامهریزی کرد.
باید سن بازنشستگی را از 60 سالگی بالا ببرند چون درکشور ما سن بازنشستگی نسبت به کشورهای دیگر پایینتر است. این دیدگاه خیلی علمی نیست چون 60 سالگی تازه اول تجربه فرد است. الان صندوقهای بازنشستگی ما چون افزایش سالمند داشتیم با مشکل روبهرو شدند.
فکر میکنید نگاه مسئولان به سالمندی مثل پدیدهها وبحرانهای دیگر جامعه است یا نه؟
سالمندی بحران نیست ولی به نظر می رسد مسئولان هنوز خیلی به این قضیه حساس نشده اند. چون تا جامعه سالمند 20 سال زمان داریم بنابراین خیلی توجه نمیکنند. برخی شاید نگاه دیگری دارند چون سالمندی حرمت خاصی دارد البته نیاز به برنامه و قانون نداریم چون وقتی پای قانون و... وسط میآید بحث دولتی میشود وکار را مشکل میکند. به هرحال تا 15 سال آینده جمعیت سالمندی ما دو برابر میشود که اگر برای 12 میلیون سالمند برنامه نداشته باشیم، آن وقت با مشکل روبهرو میشویم و موضوع تبدیل به بحران میشود و در اوج بحران نمیشود برنامه نوشت.
یعنی چه سالی؟
سال 1400 آغاز شروع مشکل سالمندی است پس باید در برنامه ششم برنامهای برای سالمندان داشته باشیم البته هنوز دیر نیست.
قرار است با اجرای سند راهبردی چه اتفاقی در جامعه سالمندی روی دهد؟
این سند راهبردی است و تنها راهبردها را مشخص میکند یعنی وضعیت موجود را بررسی میکند و راهبردها را ارائه میدهد بعد راهبردها تبدیل به برنامه میشود. ولی باید سند تثبیت شود تا ضمانت اجرایی پیدا کند.
از آمار سالمندان بگویید که در حال حاضر در چه وضعیتی قرار داریم؟
براساس سرشماری سال 90، تعداد سالمندان 6 میلیون و 100هزار نفر بود که به نظر میرسد در چند سال اخیر افزایش پیدا کرده و به 6میلیون و 400 نفر رسیده از این تعداد 3میلیون و 100هزار نفر زن هستند یعنی (90/50درصد زن) و3میلیون و 22هزار نفر مرد یعنی(49 درصد) مرد.
در حال حاضر تعداد زنان 60 تا 64ساله 981هزار نفر و تعداد مردان در این سن 880هزار نفراست. همچنین تعداد زن 65 تا 69 ساله 700 هزار نفر و مرد 442هزار نفراست.
تعداد زن 70 تا 74 ساله، 558 هزار نفر ومردان در این سن 561هزارنفر است.
تعداد زن 75 تا 79 ساله، 436هزار نفر و مرد 470 هزار نفر است.
80 به بالا هم 459 هزار زن و 459هزار مرد سالمند تشکیل میدهد.
از طرفی از هر 100 سالمند 13نفر تنها زندگی میکنند که این آمار افزایش پیدا میکند. البته نسبت به جمعیت سالمندی 5 درصد مردان سالمند و21 درصد زنان سالمند تنها هستند. بیشتر زنان تنها در استانهای محروم ایلام، کرمانشاه و لرستان زندگی میکنند و بیشترمردان سالمند گیلان هم تنها هستند.
تعداد زنان بدون همسر به 100هزار نفر جمعیت 60 سال و بالاتر است که در استان ایلام 53 نفر به ازای هر 100 نفر است. درحالی که تعداد مردان بدون همسر 5/13نفر است.
سالمندان 36 درصد تختهای بیمارستانی را اشغال کردهاند
مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران ضمن تاکید بر لزوم برنامهریزی برای سالمندان در کشور گفت: باید در پرداختی به سالمندان تجدیدنظر کنیم.
دکتر احمد دلبری با بیان اینکه مطمئن هستم که با تعاملات سازنده وزارت رفاه و بهداشت شاهد ارتقای کیفیت زندگی سالمندان خواهیم بود افزود: تاکنون از سالمندی به عنوان یک چالش یاد میشد این در حالی است که اگر درست آن را مدیریت کنیم، سالمندی نه تنها چالش نیست بلکه به عنوان یک فرصت تلقی میشود.
وی ادامه داد: چراکه فردی که به سالمندی رسیده است حتما موفقیتی در زندگی داشته، زیرا بسیاری از افراد قبل از رسیدن به سالمندی از بین رفتهاند. در سال 1345، 10.8 درصد سالمندان ما کهنسال بودهاند و اکنون این میزان به 14.9 درصد رسیده است. در حال حاضر ما شاهد زنانه شدن سالمندی هستیم، چراکه درصد سالمندان زن نسبت به قبل افزایش یافته است.
وی با تاکید بر لزوم حمایت از سالمندان گفت: بخش اصلی حمایتی برای سالمندان خانواده است و خانواده باید بار اصلی حمایت از آنها را به دوش گیرد.
مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران ادامه داد: خوشبختانه سیستم بهداشت و درمان کشور اقدامات خوبی را در زمینه امید به زندگی انجام داده اما این کافی نیست و درست نیست که سالمندی به سن 70 سالگی برسد و تعداد زیادی بیماری آزاردهنده را به همراه داشته باشد بنابراین ما باید در کنار افزایش عمر افراد به زندگی آنها حیات ببخشیم.
دلبری با تاکید بر اینکه لزوم رسیدن به یک سالمندی سالم، فعال و پویا از طریق رصد کردن سلامت سالمندان و سبک زندگی آنها افزود: باید به جایی برسیم که سالمند با حداقل وابستگی بتواند در فعالیتهای اجتماعی مشارکت کند.
وی یکی از بحثهای مهم در زمینه سالمندی را امنیت مالی سالمندان و مراقبین آنها عنوان کرد و آن را بزرگترین دغدغه افراد سالمند خواند و ادامه داد: سالمندی الزاما همراه با ناتوانی نیست اما در ذهن ما سالمندی را با ضعف و ناتوانی متصور میشویم و به محض اینکه صحبت از سالمندی میشود، عصا و کمر خم در خاطر افراد یادآوری میشود.
مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران با بیان اینکه مساله کسب درآمد برای سالمندان استرسزا بوده و وابستگی آنها را افزایش میدهد، گفت: در بحث درآمد باید به دنبال منابع درآمدی و تامین زندگی سالمندان باشیم. حرکتهایی در این زمینه انجام شده اما کافی نیست. برای مثال یکی از موضوعاتی که باید در زمینه درآمدی سالمندان بازنگری شود، یارانهای است که با سالمند تعلق میگیرد. ما ماهانه به سالمندان حدود 60 هزار تومان یارانه میدهیم اما همین که سالمند وارد سرای سالمندان میشود، یارانهای که به او پرداخت میشود به بیش از 400 هزار تومان افزایش مییابد و این باعث شده که متاسفانه تعداد مجهولالهویهها در سرای سالمندان افزایش یابد بنابراین باید در این پرداختها تجدیدنظر کنیم.
دلبری افزود: در کشورهای توسعه یافته افرادی که از سالمندان نگهداری میکنند، بخشی از مالیاتشان به خودشان برمیگردد و میتوانیم این برنامه را به عنوان پیشنهادی در کشور ارائه کنیم. با توجه به مشکلات و بیماری سالمندان باید برای آنها مستمریهای موقتی ایجاد شود تا در زمان بیماری بتوانند از آن استفاده کنند. یکی دیگر از مواردی که در روند خدماترسانی به سالمندان باید در نظر گرفته شود، مراقبت از سالمندان و مراقبان آنهاست. هر سالمندی نیاز به مراقبت ندارد و کمتر از سه درصد سالمندان ما در کشور نیازمند مراقبت هستند اما این مراقبتها باید انجام شده و مورد بازنگری قرار گیرد. بهترین مراقبت از سالمند مراقبت در محل و خانواده است و ما به دنبال این هستیم که این موضوع را با کمک خانوادهها عملی کنیم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر 64 آسایشگاه شبانهروزی در سطح استان تهران داریم، گفت: این آسایشگاهها 4500 سالمند را نگهداری میکند و از این تعداد 900 نفر آنها مجهولالهویه هستند بنابراین باید نگران این موضوع باشیم.
ایجاد کمتر از 10 مرکز روزانه سالمندان در تهران
مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران از آغاز فعالیت کمتر از 10 مرکز روزانه برای سالمندان خبر داد و گفت: آماده افزایش این مراکز در تهران هستیم. به این صورت که سالمندان را در روز نگهداری کنند و بعد به خانواده بازگردانند.
دلبری افزود: در حال حاضر 8000 سالمند در تهران تحت حمایت ما هستند که ماهانه 60 هزار تومان به آنها پرداخت میکنیم اما حجم نیاز در این حوزه بسیار زیاد است و سازمانهای دولتی نمیتوانند به تنهایی این بخش را حمایت کنند بنابراین خیرین و بخش خصوصی نیز باید در این زمینه کمک کنند.
وی تاکید کرد: در تاسیس مراکز روزانه به دنبال تخصصی بودن در دسترس بودن و ارزان بودن خدمات هستیم. یکی از برنامههای ما در تهران استفاده از ظرفیت سراهای محله است. در تهران 354 سرای محله داریم و به دنبال آن هستیم که در 22 منطقه تهران 22 سرای سالمندان ایجادکنیم تا خدمات اجتماعی را به سالمندان ارائه دهیم.
زنگ خطر سالمندی به صدا در آمده است
مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران با بیان اینکه در ایران زنگ خطر سالمندی به صدا در آمده است گفت: مسوولان باید برای این موضوع برنامهریزی کنند و از الان به فکر سالمندان باشند. براساس آمار سالهای گذشته در کشور 7.3 درصد سالمند وجود داشت و 36 درصد تختهای بیمارستانی را سالمندان پر کرده بودند حال اگر این میزان افزایش یابد چه اتفاقی میافتد؟ بنابراین باید از هماکنون برای سالمندان برنامهریزی کنیم.
انفجار جمعیت سالمند و دنیایی که پیر میشود...
بنابر اعلام کارشناسان، طی 50 سال آینده، جمعیت سالمندان جهان به دو میلیارد نفر افزایش مییابد و پیش بینی می شود که سال 2050 یک پنجم جمعیت جهان سالمند باشد...
باید توجه داشت که زنان سالمند بیش از مردان آسیب پذیرند و علت این امر اغلب به دلیل معلولیت، بیوگی، دسترسی کمتر به منابع، تحصیلات کمتر، حمایت اجتماعی کمتر، چالش های موجود و باورهای غلط است. سالمندان تحریک پذیر و عصبی بیش از سالمندان مطیع و فرمانبردار و سالمندان بیمار و معلول بیش از سالمندان سالم، گرفتار آزار میشوند.
دکتر حسین فخرزاده، رییس مرکز تحقیقات سالمندان در همین راستا با بیان اینکه طی 50 سال آینده، جمعیت سالمندان جهان از حدود 600 میلیون نفر به دو میلیارد نفر افزایش می یابد به ایسنا گفت: بر طبق تحقیقات انجام شده، پیش بینی می شود که در سال 2050 یک پنجم و در سال 2150 یک سوم جمعیت جهان سالمند خواهند بود که به علت تغییرات هرم جمعیتی در کشورهای جهان است.
رییس مرکز تحقیقات سلامت سالمندان با اشاره به اینکه ایران هم اکنون با دارا بودن هفت تا 14 درصد جمعیت سالمند، وارد مرحله نخست سالمندی شده است، اضافه کرد: در طی 30 سال اخیر جمعیت ایران سه برابر شده است و این در حالی است که جمعیت سالمندان چهار برابر افزایش یافته است. پیش بینی می شود که تا 30 سال آینده ایران وارد مرحله فوق سالمندی شود که یعنی بیش از 21 درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد.
وی تصریح کرد: کاهش باروری مهم ترین علت کوچک شدن پایه هرم جمعیتی می شود و در کنار این موضوع، افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر سالمندان در جوامع، سبب پهن شدن نوک هرم سنی می شود. باید توجه داشت که این وضعیت در اکثر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه اجتناب ناپذیر است.
فخرزاده با تاکید بر اینکه تا سال 2050 جمعیت سالمندان ایران به 28 میلیون نفر افزایش می یابد، خاطرنشان کرد: این انفجار جمعیت سالمندان باعث افزایش بیش از حد هزینههای بهداشتی و درمانی در جامعه می شود؛ به صورتی که در سال 2000 در کشور آمریکا هزینه های درمان سالمندان بیش از 5 برابر کل هزینه های درمانی سایر گروه های جمعیتی بوده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، تاکید کرد: افزایش بیش از پیش جمعیت سالمندان و جهت یافتن جامعه به سوی افزایش سن، لزوم برنامه ریزی جامع در جهت تدوین راه حل های مربوط به رفع معضلات سالمندان و مدیریت بار بیماری های سالمندان در کشور را مورد تاکید قرار می دهد.
رییس مرکز تحقیقات سلامت سالمندان، ایجاد دوره دستیاری طب سالمندی و دکترای تخصصی سالمندشناسی در کشور طی سال های اخیر را ارزشمند و ضروری دانست و گفت: مرکز تحقیقات سلامت سالمندان دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز دوره بازآموزی مدون طب سالمندی را به منظور آشنایی پزشکان و پیراپزشکان با بیماری های شایع سالمندان و نحوه مراقبت از آن ها را در دستور کار خود قرار داده است و آن را اجرا می کند.
دکتر فرشاد شریفی، دکترای تخصصی طب سالمندی نیز با بیان اینکه سندروم آسیب پذیری یکی از مهم ترین سندروم های دوران سالمندی است که با افزایش سن، شیوع آن افزایش می یابد، افزود: آسیب پذیری سندرومی کلینیکی است که با اختلال در سیستم های تولید انرژی و سایر سیستم های فیزیولوژیک بدن رخ می دهد که موجب کاهش ظرفیت های ذخیره ای بدن می شود و فرد را با کوچک ترین تنشها مستعد عدم حفظ تعادل درونی بدن می کند.
این دکترای تخصصی طب سالمندی تصریح کرد: کاهش بیش از 4.5 کیلوگرم وزن در یک سال اخیر بدون وجود قصدی برای کاهش وزن، افزایش خستگی و عدم توانایی در انجام کار بدون علتی برای آن، کند شدن حرکت به صورتی که زمان لازم برای پیمودن پنج متر بر اساس جنس و قد از حد مشخصی بیشتر باشد و میزان کیلوکالری مصرفی از فعالیت فیزیکی به کمتر از 270 کالری در هفته برسد از جمله مشکلات سلامت است که در فرد سالمند نشانه ای برای ابتلا به آسیب پذیری است.
وی یادآور شد: افزایش میزان دریافتی پروتئین و ریزمغزی ها، انجام ورزش های قدرتی، هوازی و تعادلی، باعث افزایش توان عضلانی فرد سالمند میشود که می توان از پیشرفت آسیب پذیری جلوگیری کرد و حتی در مراحل ابتدایی سیر پیشرفت بیماری را معکوس کرد.
این عضو مرکز تحقیقات سلامت سالمندان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به اینکه ارزیابی جامع سالمندی، فرآیندی بین تخصصی است، خاطرنشان کرد: متخصصان مختلف از جمله پزشک متخصص طب سالمندی، پرستار، مددکار، متخصص تغذیه، کاردرمانگر، روان شناس و روان پزشک برای تشخیص و درمان سالمندان مبتلا به آسیب پذیری، با مشخص کردن توانایی و ظرفیت های پزشکی، روانی، اجتماعی و عملکردی فرد سالمند، باهمکاری هم یک برنامه هماهنگ و جامع برای درمان، توانبخشی و ارتقا سلامت ارائه میدهند.
شریفی تاکید کرد: سن بالای 80 سال، همراهی دو یا موارد بیشتری از مشکلات سلامت، داشتن مشکلات جدی اقتصادی و اجتماعی، ناتوانی در عملکرد روزمره زندگی و نیازمندی دریافت خدمات سلامت با حجم بالا از ویژگی هایی است که فرد را مشمول انجام ارزیابی جامع سالمندی می کند. بنابراین این روش ارزیابی درمانی با جمع آوری داده ها، تبادل دادهها بین اعضای تیم، ارائه طرح درمان و توانبخشی، اجرایی کردن این طرح درمان، پیگیری سالمند از نظر پاسخگویی به طرح درمان و بازنگری آن، باید برای تمامی سالمندان اجرا شود.
دکتر مریم نوروزیان، مدیر گروه طب سالمندی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در این باره گفت: برای اولین بار در کشور دانشگاه علوم پزشکی تهران در یکی از بیمارستانهای تابع خود یعنی بیمارستان ضیاییان، موفق به راه اندازی بخش سالمندان شده که در آن متخصصان و کارشناسان متناسب با بیماری های سالمندان به خدمت گذاری می پردازند. این بخش مرکز جذب نیروهای متخصص در این زمینه خواهد شد تا پیشرفت های چشمگیری در زمینه مطالعات و پژوهش ارائه کند
لزوم توجه مدیریت شهری در ایران به مفهوم «شهرهای دوستدار سالمندان»
امروزه اغلب کشورهای جهان با مسأله افزايش قابل توجه نسبت به جمعيت سالمندان به کل جمعيت روبهرو هستند. طبق پیشبینیهای سازمان ملل متحد (٢٠١٤)، در حال حاضر جمعیت سالمند جهان حدود ٦٠٠میلیون نفر است که در سال ٢٠٢٥ به ٢ برابر یعنی ٢/١میلیارد نفر و در سال ٢٠٥٠ به حدود ٢میلیارد نفر خواهد رسید. در اين ميان، نکته قابل تأمل اینکه براساس همین گزارش، ٨٠درصد افراد سالمند دركشورهاي در حال توسعه زندگي خواهند کرد؛ كشورهايي كه آمادگي لازم براي رويارويي با پدیده سالمندي و پيامدهاي بهداشتي و اجتماعي و اقتصادي آن را ندارند. كشور ما نيز از اين قاعده مستثنا نیست. پديده سالمندي مسأله قرن چهاردهم شمسي ايران خواهد بود.
ضرورت و اهميت پرداختن به مسأله شهرهای دوستدار سالمند در كشور ما نيز از اهميت ویژهای برخوردار است. چون درصد بالاي جمعيت جوان امروز گوياي بالا بودن نرخ رشد جمعيت سالمند در سالهای آتي خواهد بود. درواقع براساس آخرين نتايج سرشماري كشور هماکنون حدود یکمیلیون سالمند در تهران زندگي میکنند و طبق برآوردها، در ٥٠سال آينده ٢٠درصد افراد جامعه را سالمندان تشكيل خواهند داد. بر این اساس طي ٥٠سال آينده بيش از ٢٦ ميليون سالمند بالاي ٦٠سال دركشور وجود خواهد داشت. لذا توجه ويژه به نيازهاي سالمندان در فضاهاي شهري از جنبههای گوناگون اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي از اهميت ویژهای برخوردار است. اين عنصر، سرمایهای كارآ در ايجاد و حفظ انسجام اجتماعي و در نتیجه رشد و توسعهیافتگی محسوب میشود.
اما توجه به سالمندان به لحاظ اخلاقی و کرامت انسانی نیز بسیار دارای اهمیت است. سالمندی، دوران هجوم بیماریها و عارضههای گوناگون است؛ چنانکه میتوان گفت سالخوردگی، آشیانه بسیاری از مرضها و زمینههای نامناسب زندگی و هجوم بیماریهای گوناگون است. زوال جوانی و فرو افتادن آدمی در پیری و سالمندی بهصورت ناگهانی و یکباره نیست، بلکه به صورت تدریجی اتفاق میافتد. آنها آهستهآهسته وارد این مرحله میشوند و روز به روز بر ضعفشان افزوده میشود. همچنین در صورت عدم توجه جامعه به نیازهای سالمندان، امکان هجوم بسیاری از بیماریهای روحی به سوی این منابع انسانی ارزشمند وجود دارد.
در دین مبین اسلام جایگاه رفیعی برای سالمندان در نظر گرفته شده است و علاوه بر توصیههای مکرر خداوند متعال در قرآن مجید، درخصوص احترام و تکریم والدین و سالمندان که از نظر جایگاه انسانی و اعتقادی و درجات معنوی پس از عبادت پروردگار قرار دارد، پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) و ائمه اطهار همگی بر توجه خاص، نیکی به والدین و احترام به سالخوردگان و پیران تأکید فراوان کردهاند .درواقع در اسلام سالخوردگی نشانه و نماد تجربه و دانایی است و سالخوردگان از مقام اجتماعی شگفتی برخوردارند، بهویژه از آن جهت که آنها گنجینهای از دانش، تجربه، معلومات و اندیشهها بهحساب میآیند. از اینرو باید مورد دلجویی، محبت و احترام قرار گیرند و شخصیتشان گرامی داشته شود.
ایرانیان نیز از عهد باستان تاکنون جزو نخستین مردمانی بودهاند که برای ادای احترام، بزرگداشت و سپاسگزاری از جایگاه و ارزش سالخوردگان روز مشخصی را در سال تعیین کرده بودند. روز ٢٥ شهریورماه هر سال که به آن «اشیش وانگ» (asisvang) میگفتند درواقع روزی برای گرامیداشت سالمندان محسوب میشد. قدمت این رسم به روایتی به ٣٠٠٠سال قبل برمیگردد.
ویژگیها و مولفههای برنامهریزی برای تکریم سالمندان در شهرها
سالمندي و شهرنشيني به دليل تأثير متقابل بر يكديگر، يكي از محورهاي مهم مطالعه و برنامهریزی براي افزايش كيفيت زندگي سالمندان در شهر محسوب میشود. در این راستا سازمان بهداشت جهاني «سالمندي فعال» را برای رفع نیازهای زیستی سالمندان پيشنهاد كرده است. منظور از سالمندي فعال فرآيندي است كه در آن سطح سلامت، مشاركت و امنيت افراد سالمند براي رسيدن به كيفيت زندگي بالاتر ارتقا يابد. به همين منظور و جهت استفاده بهينه جمعيت در حال پير شدن از امكانات شهري، سازمان بهداشت جهاني «راهنماي جهاني شهرهاي دوستدار سالمند» را منتشر و مولفههای آن را براي ايجاد ارتباط و همكاري بين آنها طراحي كرده است.براساس رويكرد اين سازمان، شهرهاي دوستدار سالمند، شامل آن دسته از شهرهایي هستند كه توزيع خدمات عمومي در آنها بهگونهاي برنامهریزیشده كه داراي حداکثر تناسب با نيازها و محدوديتهاي افراد سالمند باشد.
خدمات حملونقل، امور اداري، شبكههاي ارتباطی و رسانهاي، ساختوساز اماكن، طراحي و معماري شهري، خدمات فرهنگي و بهداشتي به شكلي ارایه ميشود كه افراد سالمند، بدون وابستگي يا با دريافت حداقل كمك از سوي ديگران، بتوانند از آنها بهرهمند شوند. در کلانشهرهای کشور ما زيرساختهاي موجود به لحاظ ارایه خدمات شهري، بهرهمندي از امكانات فرهنگي، تأمين اجتماعي، بهداشت عمومي و... پاسخگوي نياز سالمندان نيست. بسياري از شهرهاي ما، حتي از كمترين امكانات نيز براي استفاده مطلوب سالمندان برخوردار نيستند و سطح خدمات موجود با معيارهاي جهاني فاصله بسيار دارد.در سال ٢٠٠٦ سازمان بهداشت جهانی با همکاری موسسه تحقیقاتی سالمندان در دانشگاه ایالت پورتلند (Portland) آمریکا خصوصیات شهرهای دوستدار سالمند را در هفت شاخص تعیین کردند.
همچنین سازمان بهداشت جهانی شهر نیوهیون (واقع در ایالت کنتیکت آمریکا) را بهعنوان شهر محرک (نماینده) توسعه شهرهای دوستدار سالمند انتخاب کرد و مسئولان و مدیران شهری نیوهیون مسئولیت بزرگی را در جهت مناسبسازی محیط شهری و همچنین ایجاد و اصلاح ساختارهای اداری، قوانین و مصوبات به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز تلاشهای قابل تقدیری را در راستای مناسبسازی محیط اجتماعی برای ایجاد شهر دوستدار سالمند به اجرا گذاشتند. در حال حاضر از شهر نیوهیون بهعنوان شهری موفق در ایجاد فضای شهری دوستدار سالمند یاد میشود و الگوی شهرهای جهان در این زمینه است. در سطح جهان برای مناسبسازی شهرهای دوستدار سالمند، اصلاح و ایجاد ساختارها ٢ مولفه اصلی یعنی مولفه مناسبسازی محیط کالبدی شهرها و مولفه ارتقای ساختارهای اجتماعی- اقتصادی مورد توجه است اما اینکه چرا در کنار مولفههای کالبدی به مولفه ساختارهای اجتماعی - اقتصادی اشاره شده این است که توجه صرف به محیط کالبدی بدون اصلاح ساختارهای اجتماعی - اقتصادی توان حل مشکلات شهرها در راستای رسیدن به شهرهای مطلوب زندگی تمامی شهروندان و بهویژه سالمندان را نخواهد داشت.
٢ مولفه اصلی شهرهای دوستدار سالمند عبارتند از:
١- مولفه مناسبسازی محیط کالبدی شهرها:
مناسبسازی محیط کالبدی در این موارد انجام میشود که شامل: ایجاد و اصلاح ساختارهای شهری در راستای دسترسی به حملونقل مناسب، دسترسی به مسکن مناسب و دسترسی به فضاهای عمومی مناسب زندگی سالمندان و افراد خاص (معلولان، روشندلان و ...) در محیط کالبدی شهرها عمدهترین مشکلات سالمندان عبارتند از: ١- مشكلات شناختي (گم شدن در فضای هندسی شهر و دشواری مسیریابی) ٢- مشکلات مربوط به حفظ تعادل در محیط ٣- دسترسی به امکانات و خدمات شهری. درواقع نظام برنامهریزی شهری باید حداکثر توجه خود را در طراحیهای محیط کالبدی برای ایجاد فضای شهری مناسب همه شهروندان بهویژه افراد سالمند و افراد خاص (جانبازان، معلولان و روشندلان) به کار گیرد. مشكلات سالمندان در فضای شهری، اغلب ایجادکننده عمدهترین نوع احساسات منفي شامل احساس ترس، دلهره، سردرگمي، شرمندگي و تنهايي است که در صورت عدم توجه به آنها این افراد دچار صدمات شدید روحی و جسمی میشوند.
٢- ارتقای ساختارهای اجتماعی - اقتصادی:
منظور از ارتقای ساختارهای اجتماعی- اقتصادی این است که قوانین موجود طوری اصلاح شوند که حداکثر حقوق افراد سالمند و افراد خاص در آن رعایت شود که درنتیجه آن، محیط جامعه آماده پذیرش سالمندان بوده و از انزوای اجتماعی و تنهایی فردی جلوگیری کرده و همچنین تأمین مالی در دوران بازنشستگی، بیماری و کسالت را تضمین نماید. مواردی که در زمینه ارتقای ساختارهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: توجه به تأمین اجتماعی و بهداشت سالمندان، دسترسی به اطلاعات و ارتباطات جمعی، فرصت اشتغال، فرصتهای فعالیتهای داوطلبانه و مشارکتجمعی، احترام و منزلت اجتماعی.
نکته پایانی
يك شهر دوستدار سالمند با حملونقل و مسکن مناسب، برآورده کردن نیازهای عمومی فردی، تأمین اجتماعی، منزلت اجتماعی، بهداشت، مشاركت، امنيت و... موجب ارتقاي كيفيت زندگي سالمندان شده و سالمندي فعال را ترغيب میکند. در شهر دوستدار سالمندان، ساختار و خدمات به گونهای ساماندهي میشوند كه براي تمامی سالمندان، با نيازها و تواناییهای متفاوت، قابل استفاده و
در دسترس باشد. در حقيقت، شهر دوستدار سالمندان به معني شهر دوستدار سالمندان، كودكان و خانوادهها و درواقع شهر دوستدار مردم است. مواردی که در این یادداشت آمد، در مجموع نااميدي و دلسردي سالمندان و از دست رفتن اعتماد به نفس آنها را از بین میبرد و میتواند گامی در جهت عدالت اجتماعی، تکریم سالمندان و گروههای خاص (جانبازان، معلولان و روشندلان و...) نیز باشد.
سالمندان عصای پیری را مهمترین کمک خود بدانند
موضوع زمین خوردن سالمندان و آسیبهای ناشی از آن بسیار اهمیت دارد از اینرو بررسی عوامل مؤثر و راهکارهای کاهش آسیبها بسیار مهم است. آمار نشان داده حدود ده درصد از افراد بالای شصت و پنج سال از عصا و نزدیک پنج درصد هم از واکر استفاده میکنند. استفاده از این وسایل هنگام راه رفتن برای حفظ تحرک و استقلال بسیاری از سالمندان مهم است اما آیا در پیشگیری از سقوط و افتادن هم کمککننده است؟
پروفسور کامران آزما متخصص طب فیزیکی و توانبخشی استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه ایران میگوید: در بحث آسیبهای ناشی از زمین خوردگی سالمندان، اگرچه میتوان از طریق برطرف کردن فاکتورها و خطرات محیطی تا حدود زیادی از سقوطها پیشگیری کرد، ولی باید بدانیم، سقوط و زمین خوردن یک سالمند میتواند علامت غیر اختصاصی از وجود یک بیماری حاد مانند عفونت ریه، مجاری ادرار یا حتی سکته قلبی بوده یا نشانهای از تشدید یک بیماری مزمن باشد. بنابراین با وجود اینکه 25 تا 45 درصد از زمین خوردگیهای سالمندان ناشی از عوامل محیطی مانند سطوح لغزنده و فضای تاریکی است، بازهم سالمندانی که دچار زمین خوردگی میشوند بخصوص آن دستهای که دچار سقوطهای مکرر و بیش از دو بار میشوند بهتر است از نظر وجود بیماریهای زمینهای و درمان پذیر مورد ارزیابی قرار گیرند.
این متخصص طب فیزیکی در ادامه میگوید: احتمال سقوط در افراد با ضعف عضلات اندام تحتانی تا چهار برابر و افراد با اختلال در راه رفتن ناشی از عدم تعادل تا سه برابر افزایش مییابد اما آنچه مسلم است این است که در بیشتر موارد عوامل متعددی به طور همزمان در زمین خوردگی نقش دارند که جهت پیشگیری مؤثر از سقوط مجدد پرداختن به همه آنها و همچنین تعیین علت اصلی لازم و ضروری است.
پروفسور آزما در ادامه میافزاید: استفاده از وسایل کمکی میتواند به بهبود تعادل و بالانس بدن و افزایش سطح فعالیت و استقلال سالمند کمک کند. در واقع اگر علت اصلی زمین خوردگی ضعف عضلانی و عدم تعادل باشد، وسایل کمکی به عنوان پیشگیری ثانویه، در جلوگیری از سقوط مجدد مناسب است. ولی متأسفانه در اکثر موارد شاهد استفاده سالمندان از وسایل نامطلوب و با ارتفاع نامناسب و گاهی هم وسایل صدمه دیده هستیم که این موضوع درکنار استفاده نادرست از آن میتواند احتمال سقوط را افزایش دهد!!
وی در ادامه با اشاره به انواع وسایل کمک حرکتی سالمندان تصریح میکند: عصا به عنوان یک وسیله کمک حرکتی در انواع مختلفی یافت میشود. بیشتر عصاهای موجود از جنس چوب یا آلومینیوم بوده و در انواع تک پایه، سه پایه و چهار پایه یافت میشود. اما در میان آنها عصاهای آلومینیومی ازمزیت تنظیم بلندی برخوردار هستند که این یک مزیت محسوب میشود. عصا با ارتفاع مناسب به عصایی گفته میشود که هنگامی که دستها در کنار بدن آویزان است به خط چین مچ برسد و همچنین در هنگام گرفتن دسته آن، آرنج مقدار کمی خمیده باشد.
البته توصیه میشود هنگامی که عامل ناپایداری یک طرفه باشد، عصا با دست مقابل گرفته شود.
این متخصص طب فیزیکی و توانبخشی با اشاره به اینکه میزان ناتوانی سالمند تعیینکننده نوع عصا است، میگوید: برای سالمندانی که در حفظ تعادل و بالانس دچار مشکلات خفیف تا متوسط هستند ممکن است تجویز یک عصای یک پایهای کافی باشد ولی در نواقص شدید تعادلی استفاده از عصای چهار پایه یا واکر مناسبتر است.
در دستهای دیگر از سالمندان که با ضعف در اندامهای تحتانی مواجه هستند استفاده از واکر با افزایش سطح حمایت و تحمل وزن میتواند به پایداری کمک کرده و مفید باشد.
در بازار واکرهای بدون چرخ، دو چرخ یا چهار چرخ موجود است. واکرهای چهار چرخ برای بیماران با اختلالات تعادلی شدید یا مشکلات شناختی مناسب نیست و ممکن است به طور غیر منتظرهای حرکت کند و احتمال زمین خوردن را افزایش دهد.
بنابراین در هنگام خرید یک وسیله کمکی مثل عصا یا واکر بهتر است در مورد مدل مناسب و نحوه استفاده با متخصص طب فیزیکی یا فیزوتراپ و کاردرمان مشورت شود.
به گفته پروفسور آزما، از آنجایی که استفاده از عصا یا واکر از نظر ذهنی برای تعدادی از سالمندان نشانهای از ناتوانی و علامتی آشکار از کاهش استقلال است، متقاعد کردن آنها برای استفاده از این وسایل بسیار مهم و ضروری است.
وی در خاتمه میافزاید: بررسیها نشان دادهاند، خطر سقوط در افرادی که از وسایل کمکی استفاده میکنند در مقایسه با افرادی که عصا و واکر بهکار نمیبرند، 25 درصد کاهش مییابد. بنابر این وسایل کمکی در پیشگیری اولیه از سقوط هم نقش دارند.
------------------
پایان