ایمنی تخلیه اضطراری در برج های تهران
از روزی که زمینهای تهران دهن باز کردند و برجهای بیقاعده را در دلشان جای دادند تا زیر سقف آسمانش، بالا و بالاتر بروند، ریسک زندگی در دههامتر فراتر از زمین مزیدی شد بر علت. علت نگرانی مردم، از ایمنی در زمان مخاطراتطبیعی یا انسانساز.
ساختوساز ساختمانهای بلندمرتبه، حالا دیگر سالهاست شکلوشمایل ظاهری پایتخت را عوض کرده و شهر را هر روز، بهسمت بیهویت نزدیک میکند؛ اما اینکه این ساختمانهای مرتفع و انبوه از نظر ایمنی هم توانستهاند همپای همزادانشان در جهان پیش بروند؛ چالشی است که باید بیش از پیش به آن اهمیت داد. حوادث طبیعی و غیرطبیعی، عواملی جدی برای وقوع بحرانهای مخاطرهآمیزند. حادثههایی که میتواند برجهای غیراستاندارد را پس از وقوع، با فاجعهای بزرگ مواجه کند.
بلندمرتبههای پایتخت؛ ساختمانهایی که گروهی از کارشناسان از آنها بهعنوان «کلید حل مشکل اسکان، در برابر رشد شتابان جمعیت» یاد میکنند و ٣سال پیش دکتر محمدتقي احمدی، رئيس انجمن مهندسي زلزله، ٦٠درصد برجها را در برابر زلزله «آسيبپذير» خواند؛ ملغمهای است از آنچه که خوبوبدش تنها پس از چالشهای بحرانی نمایان خواهد شد. بحرانی شاید بهقیمت جان آدمها.
ساختمانهای بلندمرتبه از دیدگاه سازمانها
اگرچه پروژههای ساختمانهای بلندمرتبه مسکونی، اداری و تجاری ساختهشده یا درحال احداث تهران آنقدر زیاد است که برای بررسی، فقط میتوان سراغ بزرگترینها یا مشهورترینهایشان رفت؛ اما حالا همهشان برای گرفتن پایانکار میبایست تاییدیه سازمان آتشنشانی را داشتهباشند. با این حال هر سازمانی تعریفی خاص از ساختمانهای بلند یا پرترددی دارد که در زمان حادثه تجمع انسانیاش خطری بزرگ محسوبمیشود. مهندس محمود قدیری، معاونت حفاظت و پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران دراینباره به«شهروند» میگوید: «در سازمان آتشنشانی ساختمانهای ٢٣متر بالاتر از سطح ورودیشان، ساختمانهای بلندمرتبه یا برج نامیده میشوند. در این سازهها نگاه مسئولان و سازمانهایی که مجوز ساخت یا پایانکار را به ساختمانهای بلند میدهند، نگاهی سختگیرانه است اما با این حال گاهی برخی جوانب ایمنی موردتوجه سازندگان و مهندسان قرار نمیگیرد؛ بخشی که شاید پس از پایانکار ساکنان ساختمان هم با آن بیگانه باشند.»
اما سازمان مدیریت بحران براساس دستورالعملهایی که در اختیار ستادهای بحران در مناطق ٢٢گانه تهران قرار داده است، ساختمانهایی را که تعداد ساکنانش از ٢٥ نفر بالاتر باشند همتراز با ساختمانهای بلندمرتبه میداند. آمنه اشتریماهینی، کارشناس آموزش طرح مشارکت مردمی سازمان مدیریت بحران با تأکید بر اینکه در زمان حادثه مکانهای پرتردد عمق فاجعه را دوچندان خواهند کرد، به«شهروند» میگوید: «در نقشههای مدیریت بحران مراکزی که در آنها افراد بیشتری تجمع کردهاند مشخص میشود. این موضوع از این نظر حایز اهمیت است که اگر حادثهای در سطح وسیع رخداد، بدانیم تجمع جمعیتی در کدام نقطه بیشتر است تا اگر این حادثه مرگبار بود تلفات جانی را به حداقل برسانیم. به همین خاطر علاوهبر ساختمانهایی که تعداد طبقاتشان بیشتر از ٦طبقه است، ساختمانهایی که ساکنان آن یا ترددکنندگان در آنجا بیشتر از ٢٥ نفر باشند، اماکنی همردیف با برجها محسوبمیشوند؛ مثل مراکز خرید یا ادارات که ممکن است در طول روز بیشترین فراوانی را در تجمعات انسانی داشته باشند.»
ایمنی و تخلیه اضطراری برجها
ساختمانهای مرتفع پایتخت که در بعضی خیابانها، تنگ بههم چسبیدهاند، هرکدام به نسبت مساحت و زیربنا، ایمنی خاص خودشان را دارند. «قدیری» درباره تجهیزات ایمنی و تخلیه اضطراری این ساختمانها میگوید: «از سال ٨٠ به بعد، سازندگان برجها به تاییدیه سازمان آتشنشانی نیازمند شدند. در استانداردهای این سازمان یکی از مسائل پایهای و اساسی، موضوع تخلیه اضطراری و ایمنی است. ساختمانهای بلندمرتبه برای داشتن این تاییدیه باید استانداردهای مطابق با سازمان آتشنشانی را رعایت کنند. یکی از این موارد داشتن ٢مسیر خروجی امن و مستقل از هم در ساختمان است، بهطوریکه در این مسیرهای پلکانی، مواد قابلاشتعال نفوذ نکنند تا زمان حریق مردم برای فرار امنیت داشته باشند. این پلههای اضطراری چسبیده به دیوارهای برشی هستند که در زمان وقوع زلزله نیز به نسبت سایر قسمتهای ساختمان مقاومت بیشتری دارند. در ساختمانهای تازهساز براساس میزان مساحت و کاربری، این پلهها در نقاط مختلف ساختمان طراحی و تعبیه میشوند. به غیراز راهپلههای اضطراری یکی دیگر از راههای تخلیه اضطراری در ساختمانهای بلندمرتبه بهخصوص آنهایی که عمر بیشتری دارند و در گذشته استانداردهای ایمنی امروزه در سازههایشان رعایت نشده، نصب «شوتنجات» است. این سیستم تخلیه اضطراری، یک تونل پارچهای است که در داخل یا نمای ساختمان نصب میشود. در زمان وقوع آتشسوزی دود زیاد حاصل از حریق و شعلهور شدن آتش گاهی موجب بستهشدن مسیرهای فرار میشود، هنگام زلزله نیز با از بین رفتن درهای خروجی و پلههای اضطراری، حادثهدیدگان میتوانند با استفاده از این دستگاه نجات پیدا کنند. تمام اجزای «شوتنجات» از پارچههایی ساخته شده که در برابر حریق و آب مقاوم هستند. سرعت فرود افراد در تونل ١٠/٢متر بر ثانیه است و در یک دقیقه ١٠نفر میتوانند وارد آن شوند. ساختار مارپیچی تونل باعث شده فاصله افراد در این مسیر حفظ شود. نصب آسانسورهایی مخصوص در نمای بیرونی برجها نیز یکی دیگر از راههای تجهیزکردن ساختمانهایی است که راههای خروج اضطراری در آنها طراحی نشده است. به همین خاطر ریلهای آسانسور در نمای ساختمان نصب میشوند و کابین این بالابر در زمان وقوع حادثه در مقابل پنجرههای طبقات توقف میکند.»
با این حال بررسیهای میدانی نشان میدهد برجهای قدیمی و فرسوده کلانشهر تهران که در سالهای قبل ازسال ٨٠ با ضوابط آسانتری آجرهایشان روی هم چیده شده و بحث ایمنی و تخلیه اضطراریشان شاید فقط به پلههای فلزی ختم شده که آنها هم توسط ساکنان ساختمان بهعنوان محلی برای انبارکردن وسایل اضافی خانههایشان تبدیل شده است، همین هم عاملی شده است که ساختمانهای بلندمرتبه قدیمی با چالش ناایمنبودن روبهرو باشند. ساختمانهای مرتفعی که تعدادشان هم کم نیست. علی افشار، دکترای معماری و استاد دانشگاه که تاکنون چندین ساختمان بلندمرتبه را در تهران ساخته است در اینباره به «شهروند» میگوید: «همه برجهایی که در سالهای اخیر در تهران ساخته شده یا درحالاحداث هستند قطعا باید جوانب ایمنی را چه در بحث پلهفرار و چه در بحث سیستم اعلام و اطفای حریق رعایت کنند اما این موضوعی نیست که شامل ساختمانهای قدیمی شهر نیز شده باشد. خود من شخصا هیچ ساختمان قدیمی را ندیدهام که در نمای ساختمان از «شوت نجات» یا « آسانسور» استفاده کند. البته این مشکلی نیست که تنها منحصر به برجهای قدیمی پایتخت باشد، بسیاری از کشورهای جهان نیز با این پدیده روبهرو هستند. اما اینکه راهکارهای کاهش خطر در برجهای ناایمن در این کشورها چیست نیاز به یک تحقیق همهجانبه دارد. این یک واقعیت است که ساختمانهای مرتفع قدیمی را که صدها مالک، ساکن یا مستاجر دارند را نمیتوان به شکل امکانات ایمنی امروزی برجها درآورد.»
ایمنی در گرو مشارکت مردمی
مهمتر از فرار در زمان وقوع حادثه، آموزش مردم درباره طرح فرار است. موضوعی که سازمان مدیریت بحران بسیار به آن اهمیت میدهد. همین است که ستادهای این سازمان درقالب گروههای واکنش اضطراری در همه مناطق تهران مستقر هستند تا از خودِ مردم برای ایمنی و کاهش آسیب پذیری در زمان حادثه کمک بگیرند. اشتریماهینی درباره این طرح میگوید: «اماکنی که بالای ٦طبقه و ٢٥ساکن یا ترددکننده داشته یا ساختمانهایی که اگر به آنها آسیب وارد شود ساختمانهای مجاور آنها نیز درگیر حادثه میشوند در دستورکار گروههای مدیریت بحران قرار میگیرند. بدینشکل که نیروهای سازمان درقالب گروههای واکنشاضطراری، با برگزاری ١٠ساعت کلاس آموزشی داوطلبانه، ساکنان و افراد ساختمان را در مواجهه با وقوع حادثه آموزش میدهند. این آموزش نیازمند چند اقدام پیشگیرانه نیز است: ١)شناسایی مسیرهای تخلیه و نصب نشانگرهایی که روی دیوار طبقات نصب میشود تا مسیرخروج مشخص باشد. ٢) بررسی پارکینگها و انباریها برای اطمینانخاطر از اینکه مواد قابلاشتعال در آنها ذخیره نشده باشد، مثلا ممکن است برخی افراد در انباری خانههایشان بنزین ذخیره کنند و این مواد آتشزا در کنار مواد قابل اشتعال قرار گرفته باشند که این موضوع در زمان وقوع حادثه بسیار خطرناک است. ٣) عناصر غیرسازهای که در مسیرهای مشاع ساختمان قرار دارند، شناسایی شوند. مانند شیشهها، لوسترها یا وسایل اضافی ساکنان هر واحد از ساختمان. ٤) بررسی سیستمهای اعلام و اطفای حریق، هرچند ساختمانهای بلندمرتبه دارای چنین سیستمی هستند اما بههردلیل امکان دارد که از کار افتاده باشند، بنابراین لازم است که به صورت دورهای کپسولهای حریق شارژ و سیستم اعلامحریق کنترل شود. ٥) وظایف گروه اطلاعات کلی و کلیدی از ساکنان ساختمان است. این اطلاعات محرمانه بوده و امکان دارد که تنها در اختیار سازمان آتشنشانی قرار بگیرد اما دانستن اینکه چند نفر از ساکنان ساختمان دچار معلولیت یا بیماریهای خاص و از این قبیل مشکلات هستند در زمان امدادرسانی لازم است. ٦)تجهیزات اولیه کمکرسانی در زمان وقوع حادثه باید در این ساختمانها وجود داشته باشد. مثلا بلندگو که در صورت قطعشدن برق بتوان با آن اطلاعرسانی کرد یا ابزارهای دستی مثل آچار، اره آهنبُر و تبر. همه این وسایل باید در یک صندوق و در محلی مشخص نگهداری شوند تا در زمان حادثه، دسترسی به آنها راحت باشد. ٧) مخزن ذخیره آب ٢ تا ٣هزار لیتری باید در محوطه یا قسمتی از ساختمان وجود داشته باشد.
همه این اقدامات پیشگیرانه مستلزم این است که گروههای داوطلب ساختمان با نیروهای ستاد مدیریت بحران مناطق همکاری کنند.» این کارشناس آموزش طرح مشارکت مردمی سازمان مدیریت بحران در پاسخ به این سوال که آیا این آموزشها برای ساکنان برجها اجباری است یا خیر؟ میگوید: «چون این کار یک موضوع مشارکتی است و ایمنی برای برخی از مردم اولویت اول نیست، تاکنون اجباری برای کسی وجود نداشته است. با این حال ما در تلاش هستیم تا در آینده با همکاری شورای شهر قانونی مبنیبر سیستم تنبیه و تشویق مالکان و ساکنان این ساختمانها را تصویب کنیم. بهطورکلی در سیستم تنبیه قرار است به ساختمانهایی که گروههای آموزشدیده در مواقع بحرانی را ندارند پایانکار داده نشود یا به ساختمانهای ساختهشده حقشارژ بیشتری تعلق گیرد و در عوض برای ساختمانهایی که با ستادهای مدیریت بحران همکاری میکنند از طرف شهرداری امکاناتی از قبیل سیستم نورپردازی و فضایسبز در اطراف ساختمان و... طراحی شود.»
نقش رسانه در آگاهی مردم
رسانهها باید کمک کنند تا فرهنگ ایمنی و اقدامات پیشگیرانه برای مردم نهادینه شود. اینکه مردم ایمنی را در همه ابعاد زندگیشان مهم نمیدانند، یک واقعیت است. واقعیت این است که وقتی آگاهی و انتظار ما از ایمنی محل زندگیمان پایین باشد یا اصلا آشنایی با آن نداشته باشیم، فرصت را به بساز و بندازهایی میدهیم تا از این ناآگاهی به نفع خودشان بهره ببرند. معاونت حفاظت و پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران درباره تاثیرگذاری تبلیغات و آموزش از طریق رسانهها درجهت بالابردن سطح آگاهی مردم در برابر ایمنی محل زندگیشان میگوید: «سالها پیش وقتی یکی از سازندگان برج در تهران برای گرفتن تاییدیه با سختگیریهای سازمان روبهرو شد، اظهار ناراحتی کرد. اما مدتی بعد وقتی قرار شده بود چند واحد از برج را به خانوادهای اروپایی که به ایران مهاجرت کرده بودند، بفروشد متوجه شد که این اولویتاول این خریدار، ایمنی و تجهیزات تخلیهاضطراری ساختمان است. این موضوع نشان میدهد که در غرب فرهنگ ایمنی محل سکونت برای مردم نهادینه شده و بسیار حایز اهمیت است. به همین خاطر رسانهها بهخصوص تلویزیون میبایست در ساعتهای پر بیننده برنامههایی تبلیغاتی و آموزشی پخش کنند تا مردم درک خطر پیدا کنند و خودشان خواهان فرهنگ زندگی در ساختمانهای ایمن شوند.»
چالش امداد هوایی در برجهای پایتخت
براساس آمار ارایه شده از سوی شورای شهر تهران تاکنون مجوز ساخت ١٢٤ پَد بالگرد در تهران صادر شده است که از این تعداد ٤٩ پَد ساخته شده و ٧٥مورد دیگر باقی مانده یا درحال احداث است. اما نکته مهم در این موضوع این است که طبق یک محاسبه فنی، بسیاری از پدهای بالگرد غیراستاندارد ساخته شدهاند. درواقع این پدهای فرود که مخصوص بالگردهای امدادی طراحی و ساختهشدهاند، از لحاظ ابعاد و سازه قابل بهرهبرداری نیستند. با این حال «قدیری» با اشاره به اینکه در حوادث بحرانی که مسیردسترسی پایین ساختمان مسدود شده باشد، ممکن است به دلایل مختلفی بالگرد امداد نیز نتواند از مسیر هوایی کمکرسانی کند، میگوید: «در بسیاری از آتشسوزیها نمیتوان از بالگرد برای خاموشکردن حریق استفاده کرد. زیرا بادی که بالگرد در زمان فرود تولید میکند باعث گستردهشدن آتش میشود. همچنین در زمان وقوع زلزله اگر ساختمانها حتی دچار ترک شده باشند، نمیتوان ریسک کرد و وزن بالگرد را به ساختمان افزود، در این صورت امکان فرو ریختن ساختمان وجود دارد.»
نگرانی سازمان آتشنشانی فقط برجها نیست
قوانین سختگیرانه برای مجوز ساختوساز و گرفتن پایانکار از سازمانهای مختلف باعث شده که مالکان به سراغ مهندسان و مشاوران ماهر بروند. حالا دیگر هر برجی که ساخته میشود، باید استانداردهای ایمنی را داشته باشد و در برابر زلزله ٨ریشتری مقاومت کند. قدیری دراینباره میگوید: «هرچند برجهایی که عمر مفیدشان تمام شده یا در زمانی ساخته شدهاند که قوانین رعایت ایمنی به شکل امروزی برایشان وجود نداشت، اما ٨٠درصد ساختمانهای تهران را ساختمانهای زیر ٦طبقه تشکیل میدهند. نگرانی ما نیز بیشتر از همین ساختمانهاست. همانگونه که اخبار روزانه نیز نشان میدهد بیشترین آتشسوزی و حوادث در ساختمانهای کمارتفاع رخ داده است. با این حال حادثهای کلی مانند زلزله میتواند از این حیث در برجها و خانههای اطراف آن خطرناک باشد که برخی از این ساختمانهای بلندمرتبه در خیابانها و کوچههای باریک و کمعرض ساختهشدهاند که در صورت وقوع زلزله و ریزش آوار مسیر دسترسی به ساختمانها بسته خواهد شد.»
با اینحال سایه برجهای استوار پایتخت وسعت خطرناک بودنشان را نشان میدهد، سایههایی که اگرچه هنوز همراه با ساختمانشان پابرجا هستند اما اگر یک روز همه محاسبات مقاومتشان در برابر حوادث طبیعی و غیرطبیعی برهم بریزد آنوقت کوچه و خانههای مجاور را نیز درگیر خواهند کرد. برجهای ساختهشده در خیابانها و کوچههای باریک که پروانه ساخت گرفتهاند، احداث شدهاند و در نهایت سایهشان بر شهر سنگینی میکند.
با همه این تفاسیر و نگاههای کارشناسی در بحث ایمنی و تخلیهاضطراری ساختمانهای بلندمرتبه اما، ما مردم فقط نگرانیم؛ فقط میترسیم از هزاران نظریه و پیشبینی که از حوادث بحرانی، در زمانی مبهم خبر میدهند. تلاش نمیکنیم؛ از خودمان شروع نمیکنیم؛ زمانی را برای یادگیری کاهش آسیب به خودمان صرف نمیکنیم؛ حتی سطح توقعمان را در انتخاب محل زندگی بالا نمیبریم؛ حق و حقوقشهروندیمان را نمیدانیم؛ ساکن هر ساختمانی میشویم و تنها برایمان این مهم است که سقفی بالای سرمان باشد، درحالیکه حادثه با ذات مترقبهبودنش هرآن و به هر شکلی محتمل است؛ هر لحظه دور، هر لحظه نزدیک
-------------------
پایان