سونوگرافی مثل اکو ، آنژیو ، TCD و EEG
رشته رادیولوژی نقش مرکزی در راهنمایی و نشان دادن راه درمان و رسیدن به تشخیص و پیگیری بعد از آن دارد. رادیولوژی یک رشته بصری است و از عینیت علمی برخوردار است و بدون رادیولوژی، پزشکی به سالهای بسیار دور طبابت بر میگردد که برای علائم و نشانهها و شکایات بیماران از روش استنتاج و تحلیل بالینی، ذهنی و تجربه استفاده میشد.
در این رابطه منیره محمدی نسل - رادیولوژیست در مطلب پیش رو آورده است: ورود تکنولوژی و به تبع آن رادیولوژی، پزشکی را از تحلیل و تصور و اقدامات کورکورانه به عینیت و واقعیت نزدیک کرده است.
کارکرد دوم رادیولوژی انسجام دادن به اقدامات پزشکی و تحت قواعد در آوردن اقدامات مربوطه است. به این معنی که دیگر زمان تصمیم گیری بدون سند و دلبخواهی سپری شده است. باید یادآور شد اگر در الگوریتمها و گایدلاینهای پزشکی رادیولوژی را حذف کنیم در واقع تمام ساختار، بی معنی و فرو ریخته میشود، چرا که رادیولوژی جزو ستونهای اصلی محسوب میشود.
حال با در نظر گرفتن فقط این دو مورد از چندین وظیفه و توانایی رادیولوژی به یک سوال اصلی میرسیم. چه کسی متولی و صاحب دانش و مسئول فعالیتهای مرتبط با رادیولوژی است؟ آیا هر کسی میتواند؟ آیا هر کس درخواست داد یا دلش خواست میتواند؟ قطعاً خیر. اولاً، در پزشکی نوین متخصص هر بخشی توانایی تمشیت امور تخصصی همان بخش را دارد. دوم کسی باید در رادیولوژی یا پاتالوژی نظر بدهد و کار انجام دهد که بیطرف در موضوعات مرتبط با بقیه مراحل درمان و مسلط به علم مورد نیاز باشد. گر قاضی و دادستان و پلیس همه در یک نفر باشد چه مشکلی پیش میآید؟
اگر پزشک معاینه کننده و درمان کننده و انجام دهنده سونوگرافی و اکوکاردیوگرافی و آزمایش و آسیب شناسی یک نفر باشد چه میشود؟ معلوم است مصادره به مطلوب میشود. اوضاع میشود همچون رشته کاردیولوژی و نورولوژی که پزشک بالینی خود آزمون تشخیصی را با دستگاه انجام میدهد و مشاهده میشود که بسیار موارد مصادره به مطلوب است، همان که به اصطلاح فنی میگویند خود ارجاعی.
آثار خود ارجاعی در دو رشته قلب و اعصاب به طور کامل نمایان است. همچون تجویزهای بیدلیل و متعدد اکو و آنژیو و TCD و EEG. خود ارجاعی در این دو رشته موجب تجویز انبوه داروها و اقدامات تشخیصی غیر لازم و به تبع آن هزینه سنگین و کمرشکن برای مردم و بیمهها شده است.
مردم را نباید تنها گذاشت
اینک در یک حرکت غیرعلمی اما پوشانده شده به لباس نیاز علمی روز و تسهیل امور بیماران و خدمت در مناطق محروم دست طمع از رشته زنان و زایمان و ارولوژی و طب اورژانس از آستین افرادی که سیری ناپذیرند به سمت سونوگرافی دراز شده است.
خدمت به مردم در مناطق محروم با تجهیز مطب زنان زایمان به دستگاه سونوگرافی عملی مادی گرایانه بیش نیست. انجام سونوگرافی توسط متخصص طب اورژانس در مراکز استانی و شهری بیشتر مانند پشتک وارو زدن برای از سر راه برداشتن رادیولوژیست بیطرف است.
زیرا کسی به رادیولوژیست نمیتواند القا و فشار بیاورد که بنویس جنین مرده است یا مایع آمنیون کم است یا بریچ است یا فولیکول دیده میشود.
کسی به رادیولوژیست نمیتواند القا کند و فشار بیاورد که بنویس سنگ کلیه دارد یا واریکوسل دارد. ما طبق تجربه کاری میدانیم بقیه رشتهها دنبال چه هستند. هیچ جراح عمومی به رادیولوژیست القاء تشخیص و گزارش نادرست نمیکند تجربه نگارنده چنین بوده است. اما متخصصین زنان و ارولوژی بیشترین میل به القا دارند به ویژه از وقتی انجام سزارین غیر علمی محدود شده است.
البته هنوز در بیمارستانهای خصوصی به وفور انجام میشود که آمارهای آنان مشخص است. چرا رادیولوژیست نمیتواند خلاف علم و قانون عمل کند؟ چون میداند امکان سنجش مجدد بیمار در مراکز دیگر وجود دارد و حداکثر سعی خود را میکند تا درست و علمی اقدام کند. راههای خلاف به روی رشته رادیولوژی به صورت سیستماتیک بسته است اما این موضوع بر روی رشتههای بالینی باز است.
حال اگر دستگاه سونوگرافی با اختیارات تشخیصی، در اختیار رشته بالینی همچون زنان و ارولوژیست یا ... قرار بگیرد چه میشود؟ اگر ارولوژیست مجاز به استفاده از دستگاه سونو شود قطعاً تعداد سنگهایی که در کلیه بیماران تشخیص خواهد داد بیشتر خواهد بود و همچنین تعداد سنگ شکنیها و یا به تعداد بیشتری ولی غیر واقعی واریکوسل و هرنی تشخیص داده خواهد شد. این همان ورطه هولناک خود ارجاعی است. اگر مهار نشود به سمت شرایط اسفناک رشته قلب و اعصاب پیش خواهد رفت.
البته رادیولوژیست با عزم راسخ هرگز قبول نخواهند کرد که با سلامت جامعه اینگونه برخورد شود و باید دانست که کار رادیولوژیست صرفاً دیدن مریض نیست بلکه دفاع از مردم و انجام درست فعالیتها را دنبال میکند.
نادرستی و ناراستی در بعضی بخشهای پزشکی همچون شیوع خلاف، هوای آلوده و جنس تقلبی که با القاء نادرست و شایعات جایگزین حقیقت شده و عادی جلوه میکند و هر چند برای یک ناظر بیرونی این شرایط و اوضاع بسار غریب و اسفناک و گریه آور باشد.
موضوع رشته زنان و زایمان و اختیارات داده شده موضوع بسیار خطیر و مهمی است و با جنین و مادران جامعه و سلامت آنان سر کار دارد. نباید اجازه داد همچون رشته قلب و نورولوژی وضعیت چنین خطرناکی به جامعه آسیب وارد کند و باید از مسؤلان و دست اندرکاران سؤال کرد آیا میدانند دستگاه سونوگرافی و اختیار انجام آن برای رشته زنان و پریناتولوژی چه اوضاعی را رقم خواهد زد؟
1 – انجام مکرر و انبوه و بیمورد سونوگرافی در هر بار ویزیت مادر باردار و تجمیل هزینههای سنگین و غیر ضرور که شواهد بسیار زیادی را برای آن میتوان برشمرد.
2 – انجام راحت، در خلوت و به دور از نظارت مراجع قانونی برای انجام سقط.
در واقع با داشتن دستگاه سونوگرافی و انجام سقط در خلوت بدون گذر از هفت خوان قانون چه آینده جبران ناپذیری را میتواند برای من سلامت جامعه را به دنبال داشته باشد.
کسب اختیار انجام سونو توسط پزشک زنان و زایمان و پریناتولوژی یعنی قتل نفس بیشتر در مطب و بیمارستان خصوصی به خاطر پول. کسب اختیار انجام سونوگرافی توسط متخصصین زنان یا هر کس غیر رادیولوژیست دیگر یعنی برهم زدن توازن جمعیتی که باید از طرف بازرسان و دست اندرکاران مورد توجه جدی قرار گیرد.
به اعتقاد و شناخت رادیولوژیستها این ترفندها و حقهها فقط و فقط برای انجام درمان و سقط غیر قانونی و غیر علمی و میان بر زدن دستگاههای نظارتی است. شاید آتش بیار معرکه شرکتهای وارد کننده تجهیزات سونوگرافی هم باشند که با ایجاد بازار شیطانی به سودهای غیر قانونی برسند.
دستگاه سونوگرافی در دستان پزشک غیر رادیولوژیست یعنی تسهیل امور غیرعلمی و غیر قانونی و حذف ضابطه و انصاف و انجام هر روزه و هر ساعته قتل نفس و دیگر اقدامات غیر ضروری که یکی از آثار شوم خود ارجاعی است.
بنابراین نهادهای نطارتی و مسؤلان وزارت بهداشت مییایست به وطایف قانونی و نظارتی خود به درستی عمل کنند و از بروز خسارات جبران ناپذیری که میتواند سلامت جامعه را تهدید کند جلوگیری کنند.
-------------------
پایان