50 مطلب آخر
دنیا و درمان : خصوصی سازی در مراکز درمانی آمریکا

 همانطوریکه وعدهء داده بودیم  ٬  قصد داریم دایره المعارفی مرجع گونه  در مورد  نظام درمانی و وضعیت بیمارستانهای سایر کشور های دنیا را به مرور  در اختیار علاقمندان ، دانشجویان رشته های مختلف  ، پژوهشگران و همچنین مدیران مراکز بیمارستانی قرار دهیم . این موارد از منابع مختلف نظیر کتابها ٬ روزنامه ها ٬ مجلات ٬ سایت های اینترنتی ٬ و . . . جمع آوری و با ویرایش و بروز رسانی ، انشاءا . . . در این سایت و برای اولین بار ٬  به صورت یکجا و در یک مجموعهء تخصصی ٬  ارائه خواهد شد .

لازم به ذکر است ،  این مباحث با تشریح وضعیت درمانی و بیمارستانی هر کشور  ، در قالب یک مقاله مستقل ٬ در هر نوبت بر روی سایت گذاشته خواهد شد . مجموعهء این مقالات به ترتیب تاریخ ارائه در سایت ، و با کلیک کردن بر روی کلمهء   دنیا و درمان  در بالای سرتیتر این کادر  (گوشهء بالا - سمت راست ) و یا درانتهای این کادر ( گوشهء پائین - سمت چپ ) به صورت یکجا نیز قابل دسترسی خواهد بود  .

 چهارمین سری از این مجموعه ٬و پس از  آشنایی با نظام درمانی کشور آمریکا  ٬ تحت عنوان  خصوصی سازی در مراکز درمانی آمریکا  تقدیم میگردد .

  بحث خصوصی سازی مراکز درمانی در کشور ما  ٬   با برداشت هایی از نظام درمانی چند کشور  ٬ به ویژه نظام درمانی کشور المان ٬ مطرح و متاسفانه بدلیل مشگل همیشگی مدیریت های کلان کشور ما ٬ یعنی همان شتابزدگی ٬ فرصت مناسب و اجازهء اجرای درست و پختهء این راهکار ها حاصل نگردید و امروزه براحتی میتوان ادعا نمود که در ظرف کمتر از  ۵  سال  اثار شکست  ان دیگر قابل پاک کردن از چهرهء رنجور نظام درمانی کشور ما  نیست  . گرچه اعتقاد ما بر صحیح بودن این نوع نگرش و تفکر  بعنوان راه حل مشگل درمان در جغرافیای فرهنگی  و اقتصادی و اجتماعی و تاریخی و ... کشور ما ایران   نبوده و نیست  ٬ لیکن علت  این شکست را هم  ٬ غیر از مسایل مذکور دانسته و اعتقاد داریم  حتی خصوصی سازی را هم درست نفهمیدیم که درست اجراء کرده باشیم ٬  که بعد هم درست منتج به کنار گذاشتن ان شده باشد .؟

در این مقال قصد داریم برای اشنایی شما عزیزان ٬  واقعیاتی را از نظام درمانی کشور امریکا ٬ مطرح کنیم  ٬ تا ضمن مقایسهء ان با تفکرات خصوصی سازی مبحث درمان در ایران ٬  خودتان ٬ نکات اندک و انگشت شمار مثبت و  اموزشی موجود در خصوصی سازی نظام درمانی امریکا را در مقابل سیل  تخلفات و نابسامانی های موجود در سیستم درمانی کشور مذکور ( به اذعان خود ایشان ) ٬ سنجیده و قضاوت نمایید :  با چنین  عوارضی از بحث خصوصی سازی درمان در کشوری به هر حال قانونمدار تر از کشور ما ٬ آیا ایندهء این تفکر در کشور ما میتواند مثبت و قابل کنترل  بوده باشد  ؟ 

 لطفآ جهت روءیت مقاله بر روی کلمهء   ادامهء متن  در ذیل این کادر کلیک فرمایید :


تحلیل ما

متن کامل

با گسترش ایده خصوصی­سازی ، در چند دهه اخیر ٬ اکثر مراکز بهداشتی و درمانی و مراقبت­های پزشکی ایالات متحده به بخش خصوصی واگذار شده است . اما هم­اینک بسیاری از متخصصان و کارشناسان ، با انتقاد از وضعیت کنونی این مراکز که تلاش خود را بیش از هر چیز بر کسب سود بیشتر و بیشتر متمرکز نموده­اند ، معتقدند که علاوه بر وجود تخلفات گسترده در این مراکز نظیر پرداخت پورسانت ، ارائه درمان­های غیرضروری ، کاهش کیفیت خدمات و سواستفاده از اعتماد بیماران  ، ....... نرخ مرگ و میر در این مراکز بیشتر از سایر مراکز درمانی نظیر مراکز درمانی متعلق به بنگاه­های خیریه و سازمان­های غیرانتفاعی می­باشد .

 در سال­های اخیر ، افراد کارآفرین و دوستانشان در دولت آمریکا ، بسیاری از خدمات عمومی را که در گذشته از سوی دولت و یا مؤسسات غیردولتی ارائه می­گردید ، خصوصی­سازی نموده­اند . این خدمات حتی فعالیت­هایی نظر بازجویی از اسیران عراقی را نیز در بر می­گیرد . حتی در دانشگاه لیبرال «  کمبریج  »  نیز تعدادی از رشته­های تحصیلی به صورت رشته­های « سود­آور » معرفی می­گردند  . امروزه  ، مراقبت­های بهداشتی به عنوان مظهر این اقدامات خصوصی­سازی شده شناخته می­گردد . دلارهای حاصل از مالیات  ، 60% هزینه­های بخش سلامت آمریکا را تأمین می­نماید و اینک ، شرکت­های خصوصی در زمینه اقدامات بهداشتی و درمانی نظیر دیالیز کلیه  ، پرستاری در خانه  ، مدیریت بیمارستان­های بیماران روانی و مرکز بازپروری   ، فعالیت می­کنند. آنها همچنین هدایت مراکزی نظیر بخش­های جراحی   ، سازمان­های مراقبت­های درمانی بیماران در خانه   (حتی مراکز نگهداری از بیماران لاعلاج )   را هم برعهده گرفته­اند  .

 نظریه­پردازان بخش بازار معتقدند که تلاش در جهت به­دست آوردن سود بیشتر  ، باعث بهبود مراقبت­های بهداشتی و کاهش هزینه­های مربوطه می­گردد  ، اما مجموعه زیادی از دلایل نشان می­دهد که این ادعا صحیح نیست  . در مطالعات اخیر پزشکی که در نشریه­های «  انجمن درمانی کانادا  »  و  «  انجمن پزشکی آمریکا  »   انتشار یافته و هر دو نشریه توسط گروهی از پزشکان پژوهشگر اداره می­شود  ، نتایج جالبی به دست آمده است  . در یکی از این پژوهش­های منتشر شده  ، هزینه­ها و نتایج درمانی بیمارستان­های انتفاعی   ، بیمارستان­های غیرانتفاعی و کلینیک­های دیالیز   ، مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت اجتناب از انحراف در انتخاب موارد مورد مطالعه  ، نیز پیش­بینی  ­های لازم اتخاذ گردید و پژوهشگران از روش­های آماری جهت ترکیب داده­های به دست آمده از مراکز مختلف بهداشتی و درمانی  ، بهره بردند  . تحلیل­های موشکافانه و دقیق یک مطالعه نشان داد که به گونه­ای قابل توجه  ، بیمارستان­های انتفاعی آمريكا   ، هزينه‌هاي بيشتر و نرخ مرگ و مير افزونتري در مقايسه با بيمارستان غيرانتفاعي داشته و علاوه بر این  ، کلینیک­های خصوصی دیالیز کلیه نیز   ٬  نتایج ضعیف­تری دارا بوده­اند  . هزینه­های افزونتر مراکز انتفاعی بخش درمان   19% بیش از مراکز غیرانتفاعی می­باشد و این نسبت   ، حاکی از 5963 میلیون دلار هزینه اضافی و تلف شده این مراکز در سال  2001میلادی است  . تفاوت­های آمار مرگ و میر نیز بسیار تعجب­آور است    ، به طوری که در بیمارستان­های انتفاعی   ، سالانه  2047     مورد مرگ غیرقابل قبول اتفاق می­افتد. همچنین در مراکز دیالیز کلیه انتفاعی نیز همه ساله  2500  نفر جان می­سپارند  . البته به آسانی می­توان دریافت که چرا کسب بیشتر « سود  » می­تواند به انجام مراقبت­های بهداشتی صرفه­  جویانه­تر و کیفیت پایین­تر خدمات درمانی منجر گردد  ؛  و اصولاً چرا این مراکز باید بر هزینه­های خود بیافزایند  ؟   بیمارستان­های انتفاعی حداکثر تلاش خود را برای سودآوری بیشتر و بیشتر مصروف می­دارند ولی کاهش هزینه­ها در دستور کار آنها قرار ندارد  .

استراتژی­هایی که معمولاً به سودآوری بیشتر منجر می­گردند   ، اغلب بهره­وری را بدتر نموده و به افزایش هزینه­ها منجر می­گردد  . تا چندی پیش   ، مجموعه بزرگ بیمارستانی   HCA  کلمبیا  ، از چند ترفند جهت افزایش صورت حساب­های پزشکی خود بهره می­برد که شامل      اغراق در شدت بیماری تشخیص داده شده   ، تحریف در دفاتر هزینه حسابداری که مبنای پرداخت­های پزشکی را تشکیل می­دهد   و    جابه­جایی و انتقال بیماران از بیمارستان­های مناسب به بیمارستان­های ویژه دوره نقاهت    و   یا مراکز مراقبت از بیماران در خانه بوده است     این اقدامات به آنها اجازه می­داد تا صورت حساب­هایی چندین برابر یک بیماری ساده  ،   صادر نمایند  . پس از جریمه نقدی این بیمارستان به مبلغ   ۷/1 میلیارد دلار  ، این مرکز دوباره به فعالیت­های خود همراه با کسب سود ادامه دادند  . همچنین گروه بیمارستانی   Tenet (تنت) که دومین گروه بزرگ بیمارستانی به شمار می­رود   ،   قریب به 700 میلون دلار جهت پرداخت هزینه­های پورسانت معرفی بیماران روانی به مراکز این گروه  ،   جهت پرکردن تخت­های بیمارستان­های خود در دهه80 میلادی هزینه نموده بود   . البته Tenet یک بار دیگر نیز به دلیل دور دیگری از جرائم غیرقانونی نظیر انجام صدها عمل غیرضروری اما لوکس بیماران قلبی  ،   نام خود را در صدر اخبار قرار داده بود   .

 مدیران مراکز درمانی انتفاعی   ، با دریافت جوایز مجلل و باشکوه در حوزه فعالیت خود به سود بیشتری نیر دست می­یابند   . همچنین بخش عمده­ای از درآمد بالای این مدیران از طریق مراکز درمانی خصوصی مرتبط به دست می­آید   . از سوی دیگر  ، این بیمارستان­های انتفاعی  ،   هزینه کمتری به نسبت بیمارستان­های غیرانتفاعی در بخش پرستاری از بیماران هزینه می­کنند  ؛    اما در مقایسه با همین مراکز   ، دستمزد مدیرانشان   6% بیشتر است که نشانگر توجه دقیق آنان به بخش­های مالی فعالیت­های خود است  . البته این حقیقت   (حقوق بالای مدیران و کیفیت پایین خدمات)  در میان مراکز خصوصی بیمه­ای نیز وجود دارد. به عنوان مثال  ، هم اینک بیمه­های خصوصی و انتفاعی ،   19% جهت هزینه­های سربار دریافت می­کنند که این رقم در مراکز غیرانتفاعی   13%   و در سازمان­های دولتی تنها  ۱ % است. لذا بدون تردید ، انعقاد قراردادهای بیمه و درمان با این مراکز  ، به افزایش هزینه­های درمانی می­انجامد  . اما اینک این سؤال مطرح می­شود که مراکز انتفاعی درمان که خدماتی نازل­تر   را با بهایی بیشتر ارائه می­نمایند،   چگونه در بازار می­مانند  ؟

البته به نظر می­رسد   ، در اینجا چند پیش­نیاز لازم جهت بقا در بازارهای آزاد رقابتی که در کتب درسی دانشگاه­ها مطرح می­شوند  ،   نادیده گرفته شده است  . اولین نکته این که  ،   باید در نظر گرفت که استفاده­کنندگان آسیب­پذیر و ناگزیر خدمات عمومی بیمه­های درمانی نظیر افراد مسن و بیماران دارای بیماري‌­های طولانی مدت  ، در اکثر موارد  ، مصرف­کنندگان مطلعی نیستند . بدین­ترتیب  ، آنها قادر به مقایسه دقیق شرایط   ، کاهش تقاضا در صورت افزایش قیمت­ها   و   سنجش دقیق کیفیت خدمات ارائه شده به خود نیستند   . حتی ممکن است بیماران تحصیل­کرده نیز در درک این امر که آیا یک بیمارستان لوکس   ، خدمات درمانی خوبی نیز ارائه می­کند   ، سردرگم گردند   . دوم این که   ،   محصولات خدماتی پیچیده­ای نظیر مراقبت­های بهداشتی و درمانی  ، ارزیابی مشکلی- حتی از سوی خریداران آموزش دیده این مفاهیم-   در پیش رو نخواهد داشت  . امروزه یک مرکز درمانی می­تواند به راحتی با تغییر نام یک بیماری  ، دریافت­های بیمه­ای خود را از بیمه­گر افزایش دهد و سطح درآمدهای خود را زیاد نماید  . بدین ترتیب و با استفاده از این روش­ها  ، به جای بهبود بهره­وری و سطح کفیت خدمات  ، مراکز درمانی می­توانند از این طریق درآمدهای خود را افزایش دهند. همچنین در سال­های اخیر  ، بسیاری از مراکز انتفاعی درمانی، با سرباز زدن از پذیرش خدمات شرکت­های بیمه­ای  ، بیماران لاعلاجی نظیر بیماران بخش­های قلبی و یا ارتوپدی را در قبال دریافت پول درمان می­کنند و بیمار باید برای دریافت هزینه­های خود  ، شخصاً به بیمه­گر خود مراجعه کند  . در این شرایط  ، کفیت خدمات اورژانسی به مریض  ، اهمیت چندانی ندارد.

 در مجموع   ، خصوصی­سازی در شبکه­ای گسترده از بخش­های کشور  ، به افزایش هزینه­ها و کاهش سطح کیفی خدمات انجامیده است  . در این شرایط اقتصادی ، بنگاه­های قدرتمند و صاحب­نفوذ و سرمایه­گذاران آنها  ، سودهای کلانی را به جیب می­زنند ، هر چند این سودآوری ، به بهای ایجاد هزینه­های سنگین برای جامعه به دست آید  . ازسوی دیگر ، در شرایطی که نسبت حقوق دریافتی کارمندان مراکز درمانی غیرانتفاعی و دولتی به مدیران این مراکز یک به بیست است  ، این نسبت در شرکت­های خصوصی دارای بیمارستان و مراکز انتفاعی به یک به صد و هشتاد می­رسد  . لذا این مراکز به گسترش نابرابری اجتماعی و فقیرتر شدن کارمندان این مراکز به  ­ویژه زنان و اقلیت­های شاغل در آنها منجر شده و در عین حال  ، موجب ثروتمند شدن بیش از پیش مدیران خود می­گردند . حتی چندی پیش  ، سیزده هزار پزشک آمریکایی در پیشنهادی خواستار تعطیل شدن بیمارستان­ها و مراکز انتفاعی بیمه این کشور شدند. نظرسنجی­های انجام شده نیز از حمایت 62% مردم آمریکا از «  شرکت ملی بیمه  » این کشور خبر می­دهد  .

با توجه به همه این اتفاقات ، چالشی اساسی را در بخش بهداشت و درمان ایالات متحده به وجود آورده است . مدافعان اقتصاد بازار وعده می­دهند که شرکت­های خصوصی قدرتمند و بزرگ ، مشکلات بخش درمان را برطرف می­کنند ، همان­طور که شرکت خصوصی خدمات آموزشی  «  ادیسون  »  مشکلات مدارس ملی ما و شرکت  «  انرون  »   نرخ خدمات برق ایالت کالیفرنیا را بهبود بخشیده و شرکت­های « هالیبرتون »  و « بلک واتر »  ما را از عراق نجات خواهند داد !؟!؟!

منبع: WWW.monthlyereview.org نویسندگان: 1-David U.Himmelstein و Steffie Woolfhandler: نویسندگان این مقاله اساتید رشته پزشکی در دانشگاه کمبریج ایالت ماساچوست هستند که تاکنون در طرح­ها و برنامه­های پزشکی و درمانی آمریکا مطالعات مختلفی داشته­اند. به نقل از ماهنامه سیاحت غرب ٬ شمارهء ۳۳ 

منبع : تاریخ : ۱۳۸۶/۵/۳ تعداد بازدیدکنندگان : 13833

مطالب مرتبط

برچسب ها

ارسال نظر

عنوان
متن
 
آمار بازدیدها

بازدید امروز : 1551
بازدید دیروز : 8754
بازدید این ماه : 43367
بازدید امسال : 731701
بازدید کل : 37098774

نظرسنجی

سوالی برای نظر سنجی وجود ندارد
نظرات سایرین  |  آرشیو نظرسنجی

کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه مهندس اردلانی می باشد.
طراحی سایت و بهینه سازی سایت هخامنش