تعالی مراقبتهای بالینی، در گرو چیست؟
حاکمیت بالینی، چارچوبی است که از طریق آن تشکیلات نظام سلامت، برای حصول اطمینان از رعایت بالاترین استانداردهای ارائه خدمات درمانی و حفظ کیفیت حرفهای در مراقبت از بیماران است که در محدوده آن سازمانهای ارائهدهنده خدمات، موظف به پاسخگویی مستمر با رعایت استانداردهای درمانی بوده که با به وجود آوردن محیطی که محور آن تعالی مراقبتهای بالینی است تقویت شود و به بهترین شکل خود برسد.
به بیانی سادهتر، انجام کار درست، به شیوه درست، در زمان درست، همراه با نتیجه درست و کمترین خطا و صرف حداقل منابع برای بیمار است. در این راستا بیمارستان شناخته شدهترین سازمان در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی است که نقش حیاتی در حفظ و بهبود سلامت مردم ایفا میکند چرا که عواقب و خسارات ناشی از مرگ یک انسان قابل مقایسه با ضرر و زیانهای ناشی از دستدادن یک سرمایه مادی نیست. لذا بهبود کیفیت خدمات درمانی و کاهش خطاهای پزشکی امری ضروری است که باید راهکارهای موجود برای رسیدن به این هدف استفاده شود.
افزایش میزان آگاهی اقشار جامعه نسبت به مسائل بهداشتی و درمانی و کیفیت مراقبتها از یکسو، فزونی مراکز ارائهدهنده خدمات بهداشتی درمانی از سوی دیگر و مطالبه خدمات کیفیتر، سازمانی را به موفقیت میرساند که تلاش بیشتری در جهت رضایت مشتریان خود داشته باشد که موفقیت در جلب رضایت مشتری منوط به دریافت خدمات درمانی باکیفیت مطلوب است.
اینکه آیا چند درصد از بیمارستانها اینگونه خدمات را ارائه میدهند، سوالی است که پاسخی نمیتوان برای آن یافت. اما صرفنظر از چالشهای موجود چون کمبود منابع و واقعی نبودن سرانه درمان که ترمزهای محکمی برای رسیدن به ارائه خدمات کیفی به حساب میآیند یادآوری چند نکته خالی از لطف نیست:
1- لازم است همه مسئولان نظام سلامت و سیاستگذاران به یک تعریف و نگاه مشترک در مقوله حاکمیت بالینی برسند تا بتوان آن را عملیاتی کرده و حاکمیت بالینی در بیمارستانها را نهادینه کرد.
2- در مسیر ارتقای سلامت، عملیات مقطعی جوابگو نیست و باید در مسیر بالابردن کیفیت به طور مستمر و دائمی گام برداشته شود. این در حالی است که متاسفانه مسئولان از طرحهایی استقبال میکنند که زودبازده باشد و در زمان تصدی آنها به نتایج قابل لمس برسد.
3- متولیان بهداشت کشور باید به این باور برسند که حاکمیت بالینی یک ابزار تنبیهی و بازرسی یا یک سیستم جادویی برای حل مشکلات حوزه بهداشت و درمان نیست بلکه یک فرهنگ است که مهمترین اهدافش قابل تصدیق بودن استانداردهای مراقبتی، مسئولیتپذیری و دستیابی به سلامت پایدار است که باید بسترهای لازم را برای تحقق این مهم فراهم کرد.
در همین راستا ٬ مطلبی را از قلم دكتر حميد رواقي ٬ مديركل دفتربيمارستانی وزارت بهداشت و درمان ٬ بشرح ذیل مطالعه بفرمایید:
حاكميت خدمات باليني راهي براي بهبود مستمر كيفيت خدمات و مراقبتهاي باليني
سلامت به عنوان يكي از مهمترين نيازها و اساسيترين حقوق مردم مطرح است. صحت و سلامتي از هر نعمت ديگر بهتر و ارزشمندتر است و بيترديد فراهم نمودن مراقبتهاي سلامت با كيفيت براي مردم يكي از مهمترين موضوع دغدغههاي بشر در طول تاريخ به شمار ميرفته است. مراقبتهاي سلامت زماني ميتواند نيازهاي مردم جوامع را به شيوهاي موثر برآورده كند كه خدمت به آنان به صورت استاندارد و با قالبي مناسب صورت پذيرد. بدين معنا كه خدمات ارائه شده به بيماران به صورت به موقع، با كيفيت مناسب، با حداقل هزينه، با دسترسي مطلوب و با حفظ محرمانگي و حقوق بيمار ارائه گردد و به بيماران به عنوان شركاي نظام سلامت نگاه شود به گونهاي كه آنان در تصميمات درماني مشاركت داده شوند و به نظرات و خواستههاي آنان توجه شود.
رسيدن به هر هدفي مستلزم طي مسيري است كه از طريق آن بتوان اهداف تعيين شده را محقق نمود. در عرصه خدمات سلامت نيز آنچه هدفي مهم و در خور توجه بشمار ميرود، فراهم نمودن مراقبتهاي سلامت براي بيماران با حداكثر كيفيت ميباشد. آنچه به منظور تحقق اين هدف بسيار موثر و ياري رسان است، طراحي مدلي است كه بتواند تحقق اين هدف را ممكن كند. حاكميت باليني برنامه و مدلي است براي تعالي و ارتقاي كيفيت كه مورد تاييد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ميباشد و تاكيد بر ارائه خدماتي در خور و شايسته براي مردم شريف ايران دارد.
قلب حاكميت باليني، پاسخگويي است
حاكميت باليني بر تهيه و تدوين استانداردهاي درماني، استقرار و ارئه خدمات مبتني بر اين استانداردها و نظارت و ارزيابي عملكرد مراكز براساس اين استانداردها تاكيد دارد.
اين برنامه بر ارتقاي ايمني بيمار و مديريت خطر، آموزش و ارتقاي دانش و مهارت كاركنان، آموزش بيماران، تصميمگيري باليني براساس شواهد علمي، تكريم بيمار، حفظ محرمانگي و رعايت حقوق بيمار تمركز ويژه دارد.
حاكميت باليني سعي بر اين دارد كه مراقبتهاي سلامت براساس بالاترين استانداردهاي مراقبتي ارائه شود و از بروز اشتباهات در مسير ارائه خدمات جلوگيري به عمل آيد. همچنين در قالب حاكميت باليني سعي بر آن است كه از منابع محدود استفاده بهينه به عمل آيد و اعتماد عمومي به خدمات بيمارستاني افزايش يابد.
در حاكميت باليني بر رضايت بيماران تاكيد ويژه ميشود و آنچه مورد توجه قرار ميگيرد آن است كه بيماران حق دارند كه با احترام و صداقت با آنان برخورد شود و هرجا كه امكان داشته باشد در فرايند درماني خويش مشاركت داده شوند. عاليترين هدف، سلامت و رضايت بيمار است و ارائه كنندگان خدمات ميبايست توجه كنند كه مشتري ارزشمندي چون بيمار وجود دارد كه نظريات او آينهاي شفاف و روشن است كه نقاط ضعف و قوت عملكردي را بازگو ميكند.
آموزش و اطلاعرساني به بيماران نيز از جمله مواردي است كه همواره مورد توجه اين برنامه قرار ميگيرد تا به واسطه آن هم از تالم و نگرانيهاي بيماران كاسته شود و هم با مشاركت فعالانه آنان در تصميمات باليني خود، از شكايات و نارضايتيهايي كه احتمالاً در مسير درمان اتفاق ميافتد، جلوگيري به عمل آيد.
برنامه حاكميت باليني حامي بيماران در نظام سلامت است
در راستاي جلب رضايت بيماران و خدمترساني به آنها با حداكثر كيفيت، برنامه حاكميت باليني تلاش ميكند تا به نظرات و شكايات بيماران توجه كند، مديريت خطاهاي پزشكي را اعمال نمايد و به ايمني بيمار به عنوان اصلي مهم توجه مبذول دارد. همچنين نظامي را استقرار ميدهد كه مشخص ميكند چند درصد از كارهاي انجام شده به نتيجه مطلوب دست يافتهاند تا با تعيين اين موضوع مسيري را مشخص كند كه براي بهبود مستمر كيفيت بتوان در آن گام برداشت.
حاكميت باليني ميكوشد برنامهاي را براي توسعه فردي هريك از كاركنان باليني تدوين كند كه به واسطه آن، اطمينان حاصل شود خدمات و مراقبتهاي با كيفيت مطلوب به بيماران عرضه ميشود. همچنين در قالب برنامه حاكميت باليني به دغدغه و مسائل كاركنان نظام سلامت كه از اركان نظام سلامت بشمار ميروند نيز توجه ميشود.
بيماران ميبايست اطمينان يابند كه ارائه مراقبتهاي سلامت به آنان مرز خاصي را شامل نميشود و خدمات با استانداردهاي يكسان و كيفيت بالا در تمامي مراكز ارائه ميگردد. همچنين به آنان اطمينان داده ميشود كه ارائه خدمات و مراقبتها به آنان نه تنها كيفيت باليني را لحاظ ميكند بلكه به انتظارات غيرپزشكي بيماران نيز به خوبي پاسخ داده ميشود.
به منظور پيادهسازي برنامه حاكميت باليني نياز به تغيير فرهنگي ميباشد به گونهاي كه مشاركت، تحقيقات، آموزش و يادگيري مستمر، يادگيري از شكستها، طبابت درست و استفاده از روشهاي جديد درماني مبتني بر شواهد علمي به روز تشويق شوند.
در نهايت راه انداختن نظام حاكميت باليني يعني اينكه ما محيطي را ايجاد كنيم كه در آن خدمات با حداكثر كيفيت ارائه شود و ارائه خدمات با كيفيت به شكل مستمر ادامه پيدا كند. اميد است با اجراي اصول حاكميت باليني بتوان گامهاي موثري براي افزايش رضايت بيماران و همچنين كاركنان برداشت.
منبع: همشهری آنلاین + و ب د ا