چرا پرستاران بداخلاق و ناراضیاند؟
گفتگو با قائممقام نظامپرستاری درباره درآمد و جایگاه پرستاران
قائم مقام سازمان نظام پرستاری می گوید: وجود پرستار بیکار یک توهم است اصلا. اصلا پرستار بیکار نداریم. به هر حال پرستار از حق و حقوق قانونی خودش نباید محروم شود. صحبت ما این بود که با افزایش تعرفهها و اتفاقاتی که افتاده حداقل متوسط کارانه پرستاران ما باید سه برابر شود.
چندبار تاکنون در بیمارستانها گرفتار پرستارها شده اید؟ تجربه برخورد با پرستاران، یک تجربه عمدتا خاکستری است؛ پرستاران شلوغ، بی اعصاب، بداخلاق، مهربان، زبر و زرنگ و... همین یکی دو هفته پیش بود که خبر رسید به پرستار یک اورژانس در ساوه حمله کرده اند. این خبرها برای پرستاران کمی تکراری شده است و هفته ای یکی دوبار از درگیری همراهان بیماران با پرستاران منتشر می شود.
اما تاحالا پای حرفهای پرستاران نشسته اید؟ آنها هم روایتهای خاکستری از شغلشان دارند، سختی، فشار کار، توقع بیمار و همراه بیمار، نحوه مراودات با پزشکان و ... تصور کنید در کنکور، اگر دو تست را درست می زدند، شاید اکنون پزشک بودند و البته هیچ کس هم به آنها معترض نمی شد. حداقل این تصور برای دانشجویان پرستاری و پرستاران فارغ التحصیل شده از دانشگاه های خوب علوم پزشکی تا سالها وجود دارد.
به همه اینها اضافه کنید وقتی وارد کار می شوند و اختلافاتشان (در هر زمینهای) با پزشکان را میبینند، چه بلایی سر میزان رضایت شغلی و کیفیت کارشان میآید. هیچ کس هم تلاش نمی کند تصورات آنها را درست کند. علاوه بر اینکه برخی هم به جای بهبود اوضاع، نمک روی زخم پرستاران می ریزند و حرف از اختلاف درآمد ۱۵۰ برابری با پزشکان می زنند. موضوعی که البته وزارت بهداشت و برخی بزرگان صنف پرستاری، با آن مخالفند. ماجراهای طرح تحول سلامت هم که البته به جای خود، داستان های دیگری دارد.
برای بررسی وضعیت پرستاران و برخی از حواشی این صنف، از احمد نجاتیان، قائم مقام رئیس کل سازمان نظام پرستاری دعوت کردیم در کافه خبر به برخی سوالات دراین باره پاسخ دهد.
مشروح این گفتگو را بخوانید؛
تکلیف پرستاران در ماجرای طرح تحول سلامت چیست و پرستاران چرا ناراضی هستند؟ پرستاران میگویند همه کار را ما میکنیم، پزشک پولش را میبرد. از این شروع کنیم که اصلا پرستاران در طرح تحول سلامت چه میگویند و چرا اینقدر ناراضی هستند؟ به هر حال دستمزد آنها هم زیاد شده اما نارضایتی پرستاران بابت چست؟ چرا اینقدر پرستاران ناراضی هستند؟
در یکصد سالی که از عمر پرستاری میگذرد، همیشه کمبودهای زیادی در نظام سلامت بوده و بخشی از آن به پرستاری منتقل میشده است. رنج عمدهای که پرستاران همیشه میکشیدهاند کمبود پرستار بوده است.و این فشار در مواقعی زیادتر میشده مثل جنگ. اما پرستاران همیشه رعایت میکردند، با دولتها کنار میآمدند و قضایا را درک میکردند. در طرح تحول سلامت، دو سه نکته مهم وجود دارد که به نظرم باعث شده مقداری نارضایتی در پرستاران ایجاد شود. اولین و مهمترین از نگاه من بهعنوان نظام پرستاری این است که پرستاران در طرح تحول، بازی داده نشدند. حالا آن موقع معاونت نبود اما از مدیریت پرستاری و جامعه پرستاری هم نظرخواهی نشد. نظرات آنها خواسته نشد و عملا پرستاران مواجه شدند با برنامهای که نوشته شد و آنها هم باید اجرا میکردند. این اولین چیزی است که پرستاران بهعنوان کسانی که 70 درصد جمعیت نظام سلامت را تشکیل میدهند به آنها برخورد که به هر حال اگر قرار است تحولی در نظام سلامت شود باید پرستاری هم دیده شود و به آن نگاه شده باشد. از طرف دیگر بار سنگینی بود که تحول نظام سلامت به پرستاری وارد کرد. قبلا با کمبود پرستار مواجه بودیم اما بعد از طرح تحول شاهد مراجعه زیاد مردم به بیمارستانها بودیم. بار کاری پرستاران اضافه شد بدون اینکه پرستاری به سیستم اضافه شود. این خود به خود باعث میشود فشار کاری که به پرستاری میآید اضافه شود. اما شاید آن چیزی که خیلی برجسته شد بحث مرحله سوم طرح تحول بود که با واقعی سازی یا افزایش تعرفههای پزشکی مواجه شد. ما در 7-8 سال قبل بنا به دلایل بسیار متعددی که شاید بحث مالی برای پرستار و افزایش حقوق پرستار، یکی از 40 دلیل ما برای تعرفه گذاری خدمات پرستاری بود، قانونی را در مجلس تصویب کرده بودیم تحت عنوان تعرفه گذاری. دلیلش هم این بود که به حرفه هویت میداد. معتقد بودیم در دراز مدت میتواند کاهش هزینههای دولت و کیفیت خدمات پرستاری را افزایش دهد و به خدماتی که پرستاران انجام میدهند و الان در هیچ جا ثبت نمیشود، ارزش بدهد. در دولتهای مختلف، روسای جمهور، دستورات مختلفی دادند. وزرای مختاف قول اجرا دادند، اما هشت سالی اتفاقی نیافتاد. ما هم هر موقع مراجعه میکردیم دولت میگفت پول نداریم، ما هم شرایط را میدیدیم و درک میکردیم که واقعا پولی در کاسه بهداشت و درمان نیست برای اجرای این طرح که به هر حال هزینهبر است، در طرح مرحله سوم، دیدیم که مقداری پول در سیستم بهداشت آمد و صرف تعرفهها شد. جامعه پرستاری انتظار داشت که همزمان با این طرح مرحله سوم به تعرفه پرستاری هم نگاه شود. دیدیم که اوایل مقاومت میشد که اصلا تعرفه گذاری پرستاری را قبول نداریم. الان هم علی رغم اینکه این قانون مصوب مجلس است، شاید جزو قوانینی است که بالاترین رای مثبت را در مجلس داشته اما هنوز هم بعضی از کارشناسان در شورای عالی بیمه و وزارتخانه معتقد به تعرفه گذاری نیستند. ولی ما میگوییم وقتی چیزی قانون شد کسی نمیتواند ورای قانون، استدلال مخالفی بیاورد و مسولین اجرایی دولت باید اجرا کنند. شاید و حتما مهمترین علت نگرانی پرستاران، بیتوجهی مسولین به اجرای قانون تعرفه گذاری بود. البته ما بهعنوان نظام پرستاری خوشبختانه توانستیم با ارتباط خوبی که با وزیر گرفتیم قدمهایی را برداریم. اما شخص خود آقای دکتر هاشمی بعد از اینکه به این نتیجه رسیدند که باید قانون اجرا شود و میتواند کمک کند به نظام سلامت، وارد عمل شدند.
یعنی بیمهها با شما برای تعرفه گذاری مخالف هستند؟
کارشناسان بیمه و وزارت بهداشت مخصوصا در حوزه معاونت درمان مخالفت جدی دارند و بارها هم گفتهاند و اذعان میکنند. خود آقای دکتر هاشمی پای قضیه آمدند. ما به تفاهمی رسیدیم که بخشی از خدمات را که هوم کر است را اجرا کنیم اما بیمهها قبول میکنند. در بیمارستان هم با مکانیسمی که توافق کردیم قرار شد تعرفهها را اجرا کنیم. پیش شرط ما این بود که این تعرفه باید در کتاب ارزشهای نسبی بنشیند. آنجا جنبه قانونی پیدا میکند، جنبه الزام آور برای بیمهها پیدا میکند ولی اجرایش را گفتیم مرحلهای. ولی قرار شد که بصورت پایلوت و مرحلهای اجرا شود. ما به چنین توافقی رسیدیم ولی بعدها این وعدهها اجرایی نشد و پرستاران شاکی هستند از این قضیه.
یک نکته و اتفاقی که چند وقت پیش افتاده ماجرای پرداختها براساس عملکرد است. دکتر هاشمی گفتند که قصد داریم پرداخت براساس عملکرد را به اختیار خود بیمارستانها بگذاریم. شاید شما در جریان باشید.
البته قبلا اعلام کردند.
این پرداخت براساس عملکرد، چه آسیبها و چه منافعی برای پرستاران دارد؟
ما این طرح را بهعنوان مبتنی بر عملکرد اصلا نمیشناسیم. چون اصلا عملکرد در اینحا محاسبه نشده. فقط زمان حضور افراد محاسبه شده و تخصص و مدرک تحصیلیشان، یعنی اگر دو پرستار ساعت یکسانی را با مدرک تحصیلی یکسان بگذرانند عملا در دریافتی یکسان هستند. بنابراین اصولا اسمش مبتنی بر عملکرد نیست. مبتنی بر عملکرد معانی دیگری دارد.
مبتنی بر زمان است.
در حقیقت مبتنی بر زمان است ولی اسمش را گذاشتهاند مبتنی بر عملکرد. ما معتقد هستیم وقتی قانون تعرفه گذاری داریم دیگر روشی به اسم مبتنی بر عملکرد نباید اجرا شود. یعنی باید به سمت اجرای قانون برویم. منتها در زمانی که با دولت و وزارت بهداشت صحبت میکردیم دیدیم خواه ناخواه اجرای قانون طول میکشد. نظام پرستاری معتقد بود به هرحال وزارت بهداشت میخواهد سیستم پرداختش را عوض کند. گفتیم عیب ندارد. به چند شرط حاضر هستیم کمک کنیم تا این بهعنوان یک راه میانبر اتفاق افتد. تا زمانی که اجرا شود ممکن است یک سال طول بکشد، به هر حال پرستار از حق و حقوق قانونی خودش نباید محروم شود. صحبت ما این بود که با افزایش تعرفهها و اتفاقاتی که افتاده حداقل متوسط کارانه پرستاران ما باید سه برابر شود.
الان متوسطشان چقدر است؟
آن زمان خود وزارت بهداشت آماری که داد متوسط پرستاران در کشور 300 هزار تومان بود.
برای چند ماه؟
برای هر ماه سیصد هزار تومان. آماری که در کشور بود. البته خیلی بالا و پایین داشت. یعنی عدالت در خود پرستاران هم رعایت نمیشد. بیمارستانهایی مثل بیمارستان روانی عددهای 30-40 هزار تومان که اصلا قابل گفتن نبود، دریافت می کردند و بیمارستانهای چشم یک میلیون و یک میلیون و 500 بود. این تفاوت و بیعدالتی در خود پرستاران هم بود. حالا شاید یکی از نکات مثبت طرح مبتنی بر عملکرد همین است که به این قضیه توجه شده یعنی سعی کردند که میانهای را برای همه پرستاران تهیه کنند و پرداخت شود. البته از حق نگذریم همانطور که گفتم مبتنی بر عملکرد، نکات مثبتی هم دارد. به این معنی که در قبل، در سیستم توزیع کارانه، پرستاران هیچ نقشی نداشتند. در سیستم کارانه قبلی، پرداخت کارانه بدون نظر پرستار بود. یعنی در سیستم مدیریتی رئیس بیمارستان، رئیس حسابداری و رئیس امور مالی تعیین و توزیع میکردند. ولی در این مبتنی بر عملکرد، در سطح وزارت بهداشت، در سطح دانشگاه و در سطح بیمارستان، نماینده پرستاران حضور دارد. این یک قدم مثبت ست. بحث دوم این است که به هر حال ادعا میکنند دوستان که دو و نیم برابر کارانه پرستاران افزایش پیدا کرده که ما اطلاع نداریم این اتفاق افتاده یا نه.
یعنی پرداختها هنوز مشخص نیست؟
چون آزمایشی بوده. تا الان طرح مبتنی بر عملکرد بصورت آزمایشی اجرا میشده. همه جا آزمایش بوده، قرار است بعد از این بصورت طرح دائمی شود.
بعد از عید؟
طی آیین نامهای که آنها داشتند فکر کنم باید از اول تیر، دائم باشد ولی فکر میکنم هنوز بصورت آزمایشی هست. چون وزیر گفتند بصورت مختار، دوستان هر کدام میخواهند انتخاب کنند. فکر کنم هنوز جنبه آزمابشی دارد. ولی دیدگاه ما کلا این است که هدف نهایی باید اجرای تعرفههای پرستاری باشد و تا رسیدن به تعرفههای پرستاری، هر مکانیسیمی که میخواهند پرداخت کنند باید این حداقل 3 برابر تعرفه کارانه اتفاق افتد.
یعنی به هر حال این ماجرای مبتنی بر عملکرد هم موقت است.
از دیدگاه ما باید موقت باشد. یعنی ما هیچ طرحی را جای طرح تعرفه گذاری قبول نمیکنیم
فکر میکنید پرستاران چقدر استقبال کنند؟
من هیچ برداشتی ندارم چون به هر حال پرستاران ...
هیچ برآوردی نکردید؟
نظام پرستاری برآوردی نکرده ولی نمیتوانم بگویم چون ممکن است این دیدگاه را منتقل کنید، من برآوردی ندارم.
نکتهای که وجود دارد، پرستاران از فشار کار خیلی ناراضی هستند. بیشتر از اینکه از پول ناراضی باشند فکر میکنم از فشار کار ناراضی هستند. به هر حال پرستار هم نیست. اگر اشتباه نکنم 6-7 ماه پیش دانشگاه علوم پزشکی تهران فراخوان زده بود برای جذب پرستار، 800 یا هزار پرستار میخواست، 400 یا کمتر 350-60 نفر ثبت نام کرده بودند. عددش را احتمالا شما دقیقتر میدانید. این را چطور میشود جبران کرد؟ اینکه پرستار وجود ندارد، به پرستار نیاز هم داریم و از آن طرف پرستارهای ما به کشورهای خارج هم میروند و کار میکنند.
درست است، همانطور که به درستی هم گفتید، وجود پرستار بیکار یک توهم است اصلا. اصلا پرستار بیکار نداریم. ولی ممکن است پرستاری دوست دارد در فلان بخش بیمارستان فقط در شیفت صبح کار کند، درست است. ممکن است آن بخش و شیفتی که میخواهد برایش تامین نشود. ولی اگر پرستاری بخواهد کار کند قطعا وجود دارد. امروز هم یکی از نمایندگان کمیسیون بهداشت گفته هر پرستاری مراجعه کند کمتر از یک هفته برای او کار گیر میآورم. و واقعا این وجود دارد. بنابراین پرستاری که مایل به کار باشد و کار برای او وجود نداشته باشد نداریم. ولی کمبود پرستار برای این بوده که قبلا استاندارد ما متناسب با استانداردهای جهانی نبوده. ما الان متوسط یک پرستار به ازای هر تخت داریم. در جهان میگویند 1.5 و 2 و 3 و 4.
الان به ازای هر تخت یک پرستار داریم؟
بله. متوسط کشور، به ازای هر تخت یک پرستار داریم.در کل 24 ساعت. یعنی اگر بیمارستانی 1000 تختخواب دارد هزار پرستار دارد. اینها در طی شیفتها در بخشهای مختلف با نسبتهای مختلف توزیع میشوند. برای کمبود پرستار هم موضوع مربوط به کشور ما نیست
استاندارد جهانی گفتید 1.5 است؟
استاندارد جهانی نداریم. متفاوت است. در بعضی کشورهای پیشرفته تا 3.5 و 4 هم به ازای هر تحت هست. البته استانداردهای بعضی به ازای جمعیت است. ولی اگر بخواهیم به تخت که در کشور ما بیشتر به ازای تخت بیمارستان محاسبه میکنیم 3 نفر و 4 نفر هستند در کشورهای حاشیه خلیج، حدود 2 و 2.5 است. ما در کشورمان یک است. البته وزارت بهداشت نرم 1.8 را قبول کرده که باید به نرم 1.8 به ازای هر تخت برسد. مشکل کمبود پرستار فقط مربوط به کشور ما هم نیست. این یک معضل جهانی است در کل دنیا، پرستاری جزو مشاغلی است که با کمبود مواجه است. راهکارهایی هم دیدهاند. به هر حال هم باید کوتاه مدت ببینیم هم بلند مدت ببینیم. اعزا و مهاجرت پرستاران به خارج از کشور هم نسبت به جمعیت پرستاری کشور خیلی زیاد نیست.یعنی آماری که گرفتهایم در سال حدود 500 نفر است. ولی به هر حال این هم قابل توجه است. به دلیل اینکه این 500 نفر آدمهای با کیفیت ما هستند. افرادی هستند که تحصیلات خوب داشتند. نمرات خوب داشتند. به زبان خارجی وارد هستند و 5 سال 10 سال تجربه در کشور کسب کردند. اینها نیروهای خوب و آماده و با کیفیت ما هستند که به هر حال 500 نفرشان هم عددی است. ما برای کمبود در دنیا روشهایی دارند که در ایران هم انجام میشود. به هر حال از زمانی که معاونت پرستاری ایجاد شد توانست فعالیتهایی را انجام دهد. معاونت پرستاری توانست دانشجویان سال آخر را بکار گیرند. با حقوق و مزایای نسبتا خوب. این علی رغم اینکه ممکن است بگوییم ممکن است کیفیت خدمات را پایین آورد ولی دانشجو، نیروی پرانگیزه و مخصوصا دانشجویان سال آخر که تقریبا درسهاشان تمام شده و مستقل هم در بیمارستانها کار میکنند. این میتواند بخش کوچکی از این کمبود را جبران کند. کار دیگری که انجام شد بحث به کار گیری نیرو از طریق شرکت است. این دولت به هر حال دولتی است که منش دولت مغایر با استخدام و بزرگ شدن دولت است. همیشه هم اعلام کرده. دولت به سمت کوچک سازی میرود. و قطعا باید از شرکتهای خصوصی گرفت. شرکتهای خصوصی علی رغم همه معایبی که دارند امتیازی هم دارند که فرد میتواند بطور پاره وقت کار کند. یعنی پرستاری است که خانم یا آقایی است که نمیتواند تمام وقت بصورت پرستاری کار کند. او میتواند با این شرکتها قرارداد ببندد و بصورت پاره وقت بیاید. این میتواند بخشی از کمبودها را جبران کند. ولی ما باید معضل را بصورت ریشهای حل کنیم. افزایش پذیرش دانشجو و افزایش امکانات آموزشی ما، راه حل نهایی بهبود نسبت پرستار به تخت است. طبق تصمیماتی که وزارت بهداشت گرفته ظاهرا از امسال میخواهند دو برابر کنند. البته این هم خودش جای سوال دارد. به هر حال افزایش یکباره دو برابری یعنی در یک مقطع بخواهیم دو برابر کنیم قطعا باید امکانات آموزشی ما که الان هم کمبود داریم باید دوبرابر شود که فکر نمیکنم دولت این امکانات را ...
امسال یعنی بودجهشان را دو برابر میکنند؟ فکر نمیکنم!
اعلام کردند. چندین بار اعلام کردند که میخواهیم جذب دانشجو در مقطع کارشناسی دو برابر کنیم. این اتفاق میخواهد بیافتد. البته گفتم راهکارهایی که در دنیا دیدهاند این است که برخی رشتههای مرتبط علوم سلامت یا پرستاری هم آمدند رشتههایی مثل مامایی، اتاق عمل و رشتههایی مثل بهداشت را با دورههای خاصی تبدیل به پرستار کردند. این ایده خوبی است که در خیلی از کشورهای دنیا اتفاق میفتد.
ولی ماماها قبول نکردند.
خب، در ایران قبول نکردند. در خیلی از جاهای مختلف قبول کردند. البته در ایران هم این نظر جامعه مامایی نیست. البته چون بحث چالشی بود دیگر وارد این قضیه نشدیم. چون به هر حال در کشور، بیکاری ماماها یک واقعیت است. نمیتوانیم فرار کنیم. خیلی از ماماهای ما الان درخواست میکنند بهعنوان پرستار کار کنند. خیلیها به دلیل کمبود پرستار مجبور شدند در بخشهایی که پرستاری هست کار کنند. علی رغم اینکه شرح وظایفشان آن نیست و آموزش آن را ندیدند و اینها خدای نکرده در صورتی که مشکلی ایجاد شود برای آنها مشکل قانون اتفاق میافتد. میگویند شما ماما هستی چرا در امر پرستاری دخالت کردید؟ در دنیا اینها انجام شده و موفقیت آمیز بوده. بطور مثال اگر کسی رشته بهداشت خوانده میتواند با چند واحد و تطبیق چند واحد ادامه دهد، با یک دوره 6-7 ماه 1 ساله تبدیل به یک پرستار شود. این هم کمک میکند به رفع بیکاری در اقشار دیگر و هم به افزایش پرستار.
همین بحث دوره یک ساله را معاونت آموزشی مطرح کرده بود که بحث این شد که قرار است با دوره یک ساله که میگذارند پرستار را آموزش دهند و مشکل بیکاری و کمبود پرستار، معضل کمبود پرستار برطرف شود. که مخالفت زیادی هم با آنها شد. اینکه اختلال در امر پرستاری میشود. پرستاری را چیز میکند. این مخالفت پرستاران و شما با این موضوع بخاطر چیست؟
دیدگاه سازمان نظام پرستاری این است که سیستم پرستاری ما باید براساس لیسانس باشد. یعنی مردم ما حق این را دارند و پیشرفت نظام سلامت و بیماریها این را ایجاب میکند که کسی که مراقبت از یک بیمار را برعهده میگیرد حداقل باید مدرک لیسانس و کارشناسی داشته باشد. این دیدگاه اصولی نظام پرستاری است. ولی ما در ردههای پایینتر از پرستاری مشکل داشتیم. به هر حال خیلی از خدمات هست، خدمات تخصصی پرستاری نیست. خیلی خدمات اولیه هست که اینها در سالیان گذشته مغفول مانده بود. بطور سنتی، گروهی از همکاران ما بودند که بعنوان کمک بهیار که اینها دوره 3-4 ماهه میدیدند. مدرک تحصیلی آنها مشخص نبود چه بود، بهعنوان کمک بهیار کار میکردند. براساس بررسی که در دنیا انجام شد وزارت بهداشت این طرح را داد که یک گروه جایگزین این گروه شوند و یک رده پایینتر از پرستاری ایجاد شود. یک رده غیر تخصصی پرستاری. دوره یک ساله نامش را گذاشتند. به دلیل اینکه ما در بیمارستانها جایگاه سازمانی بهیاری داشتیم و کمک پرستار اصلا شناخته شده نبود در سیستم اداری، عنوان بهیاری یک ساله برای این دوره انتخاب شد که آن دوره خود سازمان نظام پرستاری هم مخالفت کرد با این قضیه که این عنوان متناسب نیست. چون بهیاری به هر حال کسی است که میتواند جایگزین پرستار کار کند. الان در بیمارستانهای ما فرق بین بهیار و پرستار از نظر شرح وظایف خیلی زیاد نیست و این نگرانی وجود داشت که این گروه با تحصیلات یک ساله جای پرستاری کار کنند. البته این را هم بگویم که همین الان بهیاری در کشور آموزش داده میشود. این نیست که بهیاری تعطیل شده. بیمارستانهای نظامی، بیمارستانهای نیروی انتظامی بهیار تربیت میکنند. نظام پرستاری دیدگاهش این بود که این گروه باید عنوانش از بهیاری عوض شود. این بود که ما پیشنهاد عنوان کمک پرستاری را گذاشتیم. یعنی فردی که یکسال آموزش میبیند و بهعنوان کمک پرستار، این فرد هیچ اختیار خاصی برای اقدام مستقل ندارد. هر کاری میکند باید به پرستار گزارش دهد. در پرونده بیمار هیچ چیزی را ثبت نخواهد کرد. این را دیدگاه ما این است که بهعنوان کمک پرستار است. در دنیا هم وجود دارد و چنین گروهی وجود دارد. البته الان بحثی که پیش آمده، الان شرح وظایف اینها مقداری وارد حیطه پرستاری شده. مثل کنترل علائم حیاتی. نگرانیهایی در پرستاری بهوجود آمده که البته بخشی از آن طبیعی است. به هر حال پرستاران برای حق مردم حساس هستند که کسی که بالای سر مریض میرود بهعنوان نیروی پرستاری باید تخصصی باشد. ولی بهعنوان نظام پرستاری اینها فقط بهعنوان کمک پرستار هستند. نمیتوانند عضو سازمان نظام پرستاری شوند. بهعنوان مستقل نمیتوانند کار کنند و خدماتشان باید زیر نظر پرستاران باشد.
اضافه شدن اینها به بیمارستانها چه کیفیت خدمات را بالا میبرد؟
قطعا اینطور است
کمبود پرستاران اینطور جبران میشود؟
یک سری از خدمات غیر تخصصی است. بخشی از فعالیتهای پرستاری الان صرف مثلا کنترل علائم حیاتی میشود. این را میتوانیم فردی را بیاوریم و یک سال آموزش دهیم و کنترل علائم حیاتی که الان به بیمارانمان هم آموزش میدهیم. الان به بیمار آموزش میدهیم خودش بتواند فشار خونش را بگیرد. آن موقع فردی به پرستار کمک میکند در این زمینه و علاوه بر آن خدمات اولیه بیمار را هم انجام میدهد. خدماتی مثل نظافت و کارهای سرپایی بیمار. در برخی از خدمات غیرتخصصی پرستاری هم کمکش میکند. اما به هیچ عنوان هویت مستقلی ندارد.نکتهای که در کمبود پرستار وجود دارد مخصوصا در بیمارستانهای دولتی، بلبشوی خاصی در بیمارستانها هست. همین بیمارستان امام خمینی که بروید نزدیک ماست، اوضاع خیلی به هم ریخته است. اضافه شدن کمک پرستار یا افزایش بهیاران میتواند اوضاع را بهتر کند که پرستاران کار بهتری کنند.
بلبشو را نمیفهمم یعنی چه؟
یعنی یک پرستار و 7-8 تخت. رسیدگی به بیماران درست انجام نمیشود.قطعا به آن پرستار کمک میکند. یعنی آن پرستار برای 8 تخت بوده، الان یک پرستار و یک کمک پرستار برای همان 8 تخت است. این بار کاری را کم میکند و مراقبت از پرستار و بیماران...
فکر نمیکنید این دورهای که گذاشته، جایگاه پرستاران را ارتقا میدهد، این دوره یک ساله که بالاخره پرستاران کارهای خدماتی که قبلا انجام میدادند ...
ما اعتقادمان...، اعتقاد وزارت بهداشت این است. وزارت بهداشت و ما هم اگر عنوان کمک پرستار باشد معتقدیم این کمک میکند به پرستاری. قبلا پرستاری رده بندی داشت. ولی الان رده بندی ندارد. ما معتقد هستیم اگر با این دیگاه به کمک پرستاری نگاه شود که کمک پرستار جایگزین پرستار نمیشود، کمک پرستار بطور مستقیم نمیتواند خدمات تخصصی پرستاری را ارجاع دهد، قطعا وجود یک دستیار برای یک پرستار کمک به ارتقای جایگاه پرستاری است.
الان متوسط حقوق پرستاران چقدر است؟ در بیمارستانهای دولتی.
متوسط، عددی نداریم ولی کف آن را میتوانیم در بیمارستانهای دولتی بگوییم. الان وزارت بهداشت شرکتی ایجاد کرده برای گرفتن پرستار از طریق شرکت. موسسهای است متعلق به وزارت بهداشت، کارآفرینان آوا سلامت. که او پایه حقوق برای یک پرستار را یک میلیون و 750 هزار تومان مشخص کرده، به اضافه تمام مزایایی که به تمام پرستاران رسمی تعلق میگیرد. یعنی کارانه 500 هزار تومان، 600 هزار تومانی که پرستار میگیرد، به این یک میلیون و 750 اضافه میشود.
پرداختی بدی نیست.
خوب است، ما معتقدیم نسبت به نرم جامعه خوب است. یعنی نسبت به بقیه گروههای همسطح...
شما نسبت به معلمان نگاه کنید خیلی خوب است.
نسبت به خبرنگاران، نسبت به معلمان نسبت به همه...، چیزی که پرستاری را رنج میدهد و مقداری تحریک کرده و نگران، تفاوتی است که داخل بیمارستانهاست. ولی اگر پرستاری را مقایسه با گروههای همسطح کنیم شاید یکی از بهترین رشتههاست. چون بیکاری نداریم، حقوقش از متوسط بالاتر است. حالا علمش هم هست. ولی آن چیزی که پرستاران مقایسه میکنند خودشان را، با پزشکان مقایسه میکنند. و این ناعدالتی هم حق است. به هر حال در تمام دنیا این بیعدالتی یک نرم و رنجی دارد و در ایران بیشتر است.
الان به نظر شما این بی عدالتی چقدر است؟
من معتقدم 15 تا 20 برابر است، متوسط در کشور 15 تا 20 برابر است. چندین بار هم این را اعلام کردم. برخی دوستان ما این عددها را خیلی بزرگش میکنند میگویند هزار برابر و صد برابر. که ما معتقدیم متوسط صد برابر نیست. چرا؟ اختلاف صد برابری در بعضی مواقع وجود دارد ولی بطور نورم، میگویم 15 تا 20 برابر است. وزارتخانه میگوید 3 تا 4 برابر است. که آن هم به نظرم خیلی عدد درستی نیست. به هر حال ما میبینیم در جامعه اتفاقات را رصد میکنیم.
فکر میکنید دلیل اینکه کادر درمانی یک دست نداریم بخاطر همین ناعدالتی است؟ یا اینکه یک سری تحرکات دیگری باعث این میشود؟ کل جامعه ما اعتقاد دارد پزشکان پول پارو میکنند. و همین تسری پیدا میکند به پرستاران و آن کیفیت خدمات درمانی که باید وجود داشته باشد نمیبینیم. مثلا تفاوت یک بیمارستان در دبی با یک بیمارستان در تهران سر خدمات پس از عمل است دیگر. خو دتان میدانید، مراقبتهای پس از عمل است. ما مراقبت پس از عمل نداریم. حتی در بهترین بیمارستانهامان درست است که اتفاقات خوبی در آن میافتد ولی باز هم نداریم. این یکدستی بخاطر همین ناعدالتی مالی است یا اینکه اتفاقات دیگری در آن میافتد؟
چند عامل دست به دست هم داده. به هر حال من معتقد هستم مهمترین چیزش عدم توجه سیاستگذاران به کیفیت خدمات پرستاری است. ما بهعنوان نظام پرستاری خیلی نتوانستیم برای کیفیت خدمات پرستاری برنامه ریزی کنیم. در تمام دنیا کیفیت جزو اولویتهای اولشان شده. کمبود تعداد پرستار، خودش تاثیرگذار است. به هر حال وقتی یک پرستار میخواهد از 5 بیمار مراقبت کند تا یک پرستار از 15 بیمار مراقبت کند این کیفیت خدمات قطعا متفاوت خواهد شد. انگیزه کاری هم خیلی مهم است. در تمام دنیا پرستاری جزو مشاغلی است که بالاترین جایگاه اجتماعی را دارد. در آمریکا حدود 10 سال پیاپی بررسی کردند، پرستاری اولین اعتماد جامعه امریکا را کسب کرده بود. این خودش هویت میدهد به حرفه، انگیزه میدهد و کمک میکند خدماتشان را افزایش دهند. این بیعدالتیها مقداری انگیزه را کم میکنند. ولی به نظر من اینها بهانه است. به هر حال پرستار با هر شرایطی قبول کرده که پرستار باشد. من اگر قبول ندارم و دنبال منافع هستم باید شغل دیگری انتخاب کنم. وقتی کسوت پرستاری را قبول کردی باید قبول کنی آمدی خدمت کنی. ما بهعنوان سیاست گذاران باید این فرصت را مهیا کنیم. الان شاید مهمترین دلیلی که نداریم، بحث صلاحیت حرفهای در پرستاری است. شما یک پرستار به محض اینکه فارغ التحصیل میشود مادامی که زنده است میتواند شغل پرستاری کند. هیچ کس هم نمیتواند به او بگوید مدرکت باطل است. ولی در تمام دنیا این زمانی دارد. باید علمش را تجدید کند. این میشود صلاحیت حرفهی که در دنیا هم هست. صلاحیت حرفهای در حقیقت قصد اصلی آن دفاع از مردم است. یعنی اگر پرستاری خدماتی بدون کیفیت داد این سازمان و نهاد حق دارد به نمایندگی از مردم علیه پرستار شکایت کند، صلاحیت او را بررسی کند. در کشور ما به این سمت میرویم. الان به این نتیجه رسیدند که صلاحیت حرفهای پرستاران باید صادر شود. دستورالعمل آن در سازمان نوشته شده و شورای عالی ما تصویب کرده. به وزارت بهداشت دادیم. چون صلاحیت حرفهای از اختیارات حاکمیتی است و در صلاحیت و از وظایف وزارت بهداشت است، این را وزیر باید تفویض کند به سازمان نظام پرستاری که به نمایندگی از نظام پرستاری از وزارت بهداشت این کار را انجام دهد. ما این درخواست را دادیم. امیدواریم در دوره جدید، این اتفاق افتد و بحث صلاحیتهای حرفهای که قطعا روی کیفیت خدمات پرستاری موثر است
اختلافی که وجود دارد بین دریافتی پرستاران در بیمارستانهای خصوصی و بیمارستانهای دولتی است. الان وضعیت چطور است؟ بیمارستانهای خصوصی بهتر به پرستاران میرسند؟
در جاهای مختلف کشور متفاوت است. در تهران بیمارستانهای خصوصی، مزایاشان بهتر از بخش دولتی است ولی در تهران قوانینی مثل قانون ساعت کار رعایت نمیشود در پرستاری. ما قانونی داریم تحت عنوان قانون ارتقای بهره وری که ساعت کار پرستاری را مشخص کرده
چقدر باید باشد؟
بسته به سابقه کار و بخشی که کار میکند و شیفتی که کار میکند از 44 ساعت کم میشود. یعنی مبنای کار پرستار همان 44 ساعتی که در هفته در قانون کار است، ولی هیچ پرستاری نداریم که 44 ساعت کار کند. پرستاران از 42 ساعت ساعت کارشان شروع میشود تا 36 ساعت. ما پرستاری که باسابقه باشد و امتیاز کامل بیاورد حدود 36 ساعت در هفته کار میکند. علاوه بر آن شیفتهای شبش هم 1.5 برابر محاسبه میشود. علاوه بر آن روزهای تعطیل 1.5 برابر محاسبه میشود. این قانون در بخش دولتی اجرا شده. در بخش خصوصی متاسفانه در تهران اجرا نشده. خیلی بیمارستانهای بخش خصوصی زیر بار انجام این قانون نرفتند چرا که باید پرستار استخدام کنند. وقتی ساعت کامل کم شود باید پرستار استخدام کنند. در شهرستانها در خیلی از بیمارستانهای خصوصی، حقوق و مزایای پرستاران از بخشهای دولتی کمتر است. چون اینجا قانون عرضه و تقاضاست. درآمد بیمارستان بیشتر است، مجبور است مقداری بیشتر پرداخت کند. ولی در شهرستان خیلی این فضا نیست.
پرستاران در کشورهای دیگر چقدر درآمد دارند؟ متوسط
متوسطی ندارد. بسته به درآمد سرانه آنجاست.
نسبت به خود متوسط درآمدی که مثلا در انگلیس هست.
جزو درآمدهای خوب هستند. جزو گروههایی هستند که بالاترین درآمدها را دارند. یک سری مشاغل مثل مهندسین انفورماتیک یا گروههای خاص نرم افزار، آنها حقوقهای خیلی خوبی میگیرند ولی نسبت به نورم کارمندان دولت جزو حقوقهای خوب طبقه بندی میشوند.
با همین 4 سال آموزش؟
بله آنها هم 4 سال آموزش میبینند و مثل ما صلاحیت حرفهای دارند.
نکته دیگر، در 8 سال دولت آقای احمدی نژاد، پولدارترین حالت دولت بود. پرستاران چرا آن موقع اعتراض نکردند؟
ما البته بهعنوان نظام پرستاری با همه دولتها کار کردیم. شروع فعالیت ما با دولت آقای خاتمی بود. زمانی که قانون تصویب شد. ساختمانی که الان در نظام پرستاری در آن کار میکند هدیه آقای خاتمی بود در آخرین روزهایی که خدمت ایشان رسیدیم. فعالتیت دوره اول ما با دولت آقای خاتمی خیلی طول نکشید. چون دولت عوض شد. ولی با دولت آقای احمدی نژاد همکاری داشتیم. همینطور که با دولت آقای روحانی کار میکنیم. اصولا دیدگاه نظام پرستاری دیدگاه بیطرفانه و غیرسیاسی و حرفهای است نسبت به دولتها. شاید بیشترین طول دوره فعالیت نظام پرستاری در این 12 سال با دولت آقای احمدی نژاد بوده. ما در دولت آقای احمدی نژاد هم دستاوردهایی داشتیم. ما قانون ساعت کار در آن دوره تصویب شد. خود قانون تعرفه گذاری در آن دولت تصویب شد. استخدام 23 هزار پرستار که گام بسیار بزرگی بود، واقعا یکی از اقدماتی که الان البته بهعنوان نقطه ضعف آن دولت شاید محاسبه میکنند ولی از دیدگاه ما قدم بسیار مهمی بود که برداشته شد. هم پرستاری در بیمارستانها اضافه شد، نسبت پرستاری اضافه شد. بیکاری پرستاری در آن مقطع به صفر رسید و ارزش و اهمیت پرستاری مقداری افزایش پیدا کرد. این دستاوردها را داشتیم ولی خود رئیس دولت هم در دولت نهم و دهم چندین بار دستور اجرای قانون را دادند و وزرا هم قول دادند ولی به نظرم همان مقاومتی که در بدنه کارشناسی وزارت بهداشت و شورای عالی بیمه باعث شد که این اجرا نشود. وگرنه خود شخص رئیس جمهور، بالغ بر بیست دستور برای اجرای قانون تعرفه گذاری داریم
پرستاران ولی هیچ وقت تحصن نکردند. هیچ وقت اعتصاب نکردند
آن موقع شاید ارتباطمان با شخص رئیس جمهور بهتر بود. ما الان در این دولت نظام پرستاری در این دولت که دو سال و نیم هنوز میگذرد. هنوز هیچ دیداری با رئیس جمهور نداشتیم. این انتظار جامعه پرستاری بوده که به هر حال در این دو سه ساله آقای روحانی با همه اقشار دیدار داشتند. به هر حال با پرستاران انتظارمان این بود که داشته باشند. البته خود شخص آقای دکتر هاشمی کمک کردند و نگه داشتن معاونت پرستاری که مصوبه دولت قبل است در این دولت نشان داد که شخص آقای هاشمی وزیر بهداشت، اعتقادی به جایگاهی پرستاری دارند. تجمعات هم در دولتهای قبل بوده ولی امسال مقداری بیشتر شده. این نیاز به جامعه شناسی دارد. به هر حال بخشی از آن میتواند به نزدیک شده به ایام انتخابات نظام پرستاری ربط دهیم. به هر حال ما هر 4 سال به نسبت نزدیک شدن به انتخابات نظام پرستاری ک سری تحرکاتی در جامعه پرستاری ایجاد میشود. بخش عمده آن هم گفتم طرح تحول نظام سلامت بود که انتظار پاسخ ندادهای در پرستاری ایجاد کرد و آنها را مقداری برانگیخته کرد. نقش گروهها هم در این مشخص است.
انتخابات چه زمانی برگزار میشود؟
انتخابات هیات مدیرهها که برگزار شد، در 29 خرداد و ان شاا... شورای عالی هم در 28 مهرماه.
آقای میرزابیگی از یک معترض در دولت قبل تبدیل شدند به یک محافظه کار. چرا این اتفاق افتاد. به شخص کاری ندارم اصلا. قبلا خیلی ها اینجوری بوده اند. فکر میکنید پرستاران آن همیتی که باید داشته باشند ندارند که این اتفاق برای آنها میافتد که یک نفر از خودشان که معاون وزیر میشود خواسته هایشان را پیگیری نمیکند؟
ایجاد معاونت پرستاری یک خواسته دیرینه پرستاران در کشور بوده. شاید در 30-40 سال گذشته در هر مجمعی که مینشستیم پرستاران انتظار داشتند معاونتی تحت عنوان معاونت پرستاری داشته باشیم و ایجاد معاونت پرستاری هم بدون شک حاصل پیگیریهای نظام پرستاری بود که در این 10-12 ساله انجام داد. در دولت قبل تصویب شد و این دولت آن را ابقا کرد و نگه داشت. در مقطعی دیدیم جایگاه معاونت پرستاری در وزارت بهداشت مقداری جایگاه سفت و حکمی نیست. خیلی از معاونین وزیر در اول تشکیل دولت یا حتی سازمان مدیریت و بنامه ریزی مخالف ایجاد معاونت پرستاری بودند و ما نگران بودیم که این دستاورد از دست برود. جامعه پرستاری در یک نگاه کلی و نمایندگان آنها در شورای عالی نظام پرستاری به این نتیجه رسیدند که باید شخص را بفرستیم در این چایگاه، یک نفر هم بهعنوان معاون در آن مقطع منصوب بود که ایشان جزو فرهیختگان جامعه پرستاری بود. یک انسان بسیار شاخص، علمی و خوب و از هر لحاظ مورد تایید جامعه پرستاری. ولی دیدیم این جایگاه به فرد اجرایی قوی و دارای ارتباط سیاسی...
اول خانم دکتر اسکویی بود
نه ایشان معاون نبودند. قائم مقام بودند. آقای دکتر فلاحی، معاون شدند. اولین معاون پرستاری آقای دکتر فلاحی بودند. دیدیم یک فردی باید این جایگاه را ببیند که بتواند در سطح دولت و مجلس و در سطح وزارتخانه این جایگاه را حفظ کند. خود جامعه پرستاری از آقای میرزابیگی خواستند آنجا برود. ما در شورای عالی نظام پرستاری مصوب کردیم که آقای میرزابیگی خواستیم و ایشان هم خیلی مایل به این قضیه نبود که این پست را بگیرند که شاید بتوانیم این پست را در مراحل اولیه محکم نگه داریم. شاید از دیدگاه عمومی مردم به ما هم این انتقاد را میکنند که از زمانی که آقای میرزابیگی رفته دیگر آن میرزابیگی به قول شما جسور و معترض تبدیل شده به آقای میرزابیگی معاون. این حقیقتی است و باید این اتفاق افتد. به هر حال وقتی کسی در کسوت معاونت رفت روش پیگیری او باید عوض شود. نحوه گفتمانش عوض شود. ولی اصولش عوض نشده. یعنی به نظر من اگر بخواهیم خیلی عادلانه قضاوت کنیم، دستاوردهایی که ما در زمان معاونت پرستاری داشتیم دستاوردهای کمی در این دو سال نیست. ما توانستیم با حضور در شورای معاونین یعنی نماینده پرستاران در تمام جلسات سیاست گذاری وزارت بهداشت حضور داشته. در طرح تحول هم به تدریج جایگاه معاونت پرستاری الان تقویت شده. نظراتش را داده. در طرح مبتنی بر عملکرد همینطور. و جایگاه را باید تقویت کنیم. یعنی وظیفه پرستاری کشور است که خارج از سلایق و دیدگاههایی که در داخل پرستاری هست باید وحدت داشته باشیم حول معاونت. به هر حال جریاناتی متاسفانه ایجاد شد مخصوصا در یک سال آخر که خیلی ایجاد تفرقه کرد در پرستاری. ما اصلا مایل نبودیم این فضا حاکم شود و به هر حال این جایگاه و اهمیتی که این معاونت دارد به راحتی به دست نیاوردیم که امروز بخواهیم با دودستگی و اختلاف جایگاه بزرگان پرستاری خودمان را مخدوش کنیم. من با دوستانی که مینشینم، چند روز در یکی از سازمانهای پزشکی بودیم. دوستان به قدری دیدگاه خوبی نسبت به فعالیتهای نظام پرستاری دارند که خودمان چنین تفسیری را در داخل خودمان متاسفانه نداریم. به نظر من فعالیتهای نظام پرستاری در این 10-12 ساله به هیچ عنوان قابل انکار نیست و ما قطعا نسبت به 10-12 سال پیش که سازمان تشکیل شده قدمهای محکمی را برداشتیم و پایههای محکمی را بنا کردیم. ان شاا... دوستان در دورههای بعد این را تقویت کنند.
سوالی که یادم رفت بپرسم در مورد اخلاق پرستاری است. میگویند اخلاق پزشکی و اخلاق پرستاری. ما کامنتهای زیادی داریم که تایید هم نمیکنیم البته، ولی مردم ناراضی هستند، خیلی از آنها را که تندی کرده اند،منتشر نمیکنیم.
البته خیلی خوب است. من دیدم.
خیلیها را منتشر نمیکنیم. به هرحال مردم از پرستاران ناراضی هستند. پرستاران جواب سربالا میدهند، پرستاران بدخلقی میکنند. پرستاران درست توضیح نمیدهند. پرستاران از پزشکان اخلاق بدتری دارند. نمیتوانید هم بگویید یک نفر دو نفر هستند. حتی بیمارستانهای خصوصی، فرقی نمیکند. این اخلاق پرستاران چرا خوب نیست؟ نمیگویم اخلاق ندارند. میگویم چرا خوب نیست؟
به هر حال پرستار هم بخشی از این جامعه است. پرستار هم بهعنوان یک شهروند بخشی از این جامعه است. بخضی از این نارضایتی که ما داریم یا عدم رعایت اخلاق، در کل جامعه ما هست. البته نمیخواهم توجیه کنم. به هر حال سوار تاکسی هم میشوید همین قضیه است. در بانک هم که میروید همین اتفاق میافتد. هر بخشی که ارتباط دارید بخشی از جامعه ما اخلاق را بهعنوان اولویت در نظر نگرفتند. ولی در پرستاری خیلی پررنگ است و ما اصلا نمیخواهیم این را توجیه کنیم. ما قبول داریم که به هر حال نارضایتی از رفتار پرستاران وجود دارد. اینکه چقدر است احتیاج به تحقیق دارد. بصورت میدانی باید تحقیق کنند. ما هم در برخوردهامان دیدیم مردم ناراضی هستند. این نارضایتی به نظر من دو سه عامل دارد. یکی اینکه بعضی وقتها شرح وظایف پرستار را نمیدانیم. من بازدید میروم، همراه از من نارضایتی از شغل و کار پرستار میکند. میگویم چرا؟ میگوید اتاق عمل، مریض مرا نبرده. در صورتی که عمل و نوبت عمل اصلا برعهده پرستار نیست. یا کیفیت غذای بیمارستان یا وضعیت تهویه بیمارستان وظیفه پرستار نیست. چون پرستار 24 ساعت با بیمار ارتباط دارد خیلی از اینها را مردم از چشم پرستار میبینند. یک بخشش هست. یک بخش، شلوغی بخشهاست و یک بخش هم که به هر حال من قبول دارم روی بحث اخلاق که شاید بیس و پایه پرستاری ما اخلاق و ارتباط با بیمار است خیلی توجه نکردیم. نه در آموزش و نه در رتبه بندیها و نه در امتیاز بندیهامان. به هر حال پرستاری از قدیم الایام کسی بوده که بهترین ارتباط را داشته. شاید به نظر من اگر از من بپرسند بین اخلاق و دانش تخصصی کدام برای یک پرستار مهمتر است بگویم اخلاق. اگر یک پرستاری بااخلاق نبود، با بهترین تکنولوژی روز دنیا در پزشکی هم آشنا باشد نمیتواند خدمات دهد. چون بیمار در آن لحظات درد و در آن لحظاتی که با تنها با پرستار است ارتباط میخواهد، همدلی و همدردی میخواهد. این را باید در آموزشهامان ببینیم. در رتبه بندیهامان تاثیر بگذاریم و قطعا صلاحیت حرفهای یک بخش مهمش رسیدگی به اخلاق پرستاری است.
این بخاطر شلوغی بیمارستانها نیست؟
بخشی از آن همین است.
پس برای چه از اول بیاعصاب هستند؟ پرستار شیفت را هم که تحویل می گیرد، بیاعصاب است.
راست میگویید. این دیگر قابل دفاع نیست. خودم هم دیدم. به نظرم باید روی آموزش و مدل سازی بگوییم. ما در پرستاری نیامدیم مدل اخلاقی معرفی کنیم. گفتیم پرستار نمونه کسی است که مثلا دوره تخصصی فلان را دیده. ولی باید مدلهای اخلاق پرستاری که کم هم نیستند در این کشور. در همین چند روز اخباری آمد که یک پرستار برای همدردی با بیمارش موهایش را تراشید. یا پرستاری که برای نجات بیمار در شمال کشور رفت خودش را به آتش زد و رفت درون آتش و بچهها را نجات داد. اینها نمونههای اخلاق هستند. یا موارد بسیار زیادی که شاید شمرده و دیده نمیشود. نمونههای بسیار زیادی هست. این را باید برجسته کنیم. به پرستاران آموزش دهیم و چنانچه سیستمی بگذاریم که اگر نارضایتی وجود داشت سیستمی به آن پاسخگو باشد. الان اگر شما از پزشکی یا پرستاری بخاطر اخلاق ناراضی باشید عملا جایی از شما نمیپرسند. ولی اگر مکانیسمی باشد که اینها ثبت و ضبط شود و تذکر داده شود بهتر است.
------------------------
پایان