بررسی نقش اعتباربخشی در روند بهبود کیفیت خدمات سلامت در ایران
امروزه سازمان هاي بهداشتی درمانی به دلیل مواجه با افزایش آگاهی و انتظارات مردم در خصوص کیفیت خدمات سلامت و ایجاد رقابت در ارايه خدمات، با فرصت ها و چالشهاي مهمي روبه رو هستند.
محيطي که در آن ارايه دهندگان مراقبت بهداشتی ناگزیز به کنترل هزينه و حفظ کيفيت هستند ، موجب مي شود که تنها راه رسيدن به موفقيت مطلوب، ارتقای کيفيت باشد. از این رو، اغلب مديران مراقبت بهداشتی درمانی و سياست گذاران عرصه سلامت، استانداردسازي و ارزيابي مراکز ارايه دهنده خدمات بهداشتي را امري اجتناب ناپذير در جهت بهبود کيفيت ميدانند. در این راستا، مدل های ارزیابی کیفیت متفاوتی وجود دارد که مراکز ارائه دهنده خدمات سلامت آنها را در جهت ارتقای کیفیت خدمات بکار می گیرند .
از بین این مدل های ارزیابی ، مدل اعتباربخشی به دلیل مختص بخش بهداشت و درمان بودن مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. کشورهای امریکا و کانادا در استفاده از این مدل پیشرو بودند و بعد از آن از سال 1990 به بعد مورد اقبال جهانی قرار گرفته و اکثر کشور های اروپایی نیز به این برنامه پیوسته اند.
اعتباربخشی طبق تعریف یک فرآیند ارزیابی بیرونی می باشد که طی سازمان متولی یک مرکز بهداشتی درمانی را در قبال استاندارد های ایمنی و کیفیت خدمات سلامت ارزیابی نموده و مشخص می کند که این مرکز تا چه حد الزامات و استاندارد های مذکور را رعایت کرده و وضعیت اعتباربخشی آن را تعیین و رسماً اعلام می نماید.
در ایران که عضو منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت(EMRO) می باشد، متولی انجام ارزشیابی بیمارستان ها ، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.این وزارتخانه در در جهت ارتقای کیفیت خدمات سلامتی بیمار محور در سازمانهای بهداشتی درمانی، گام های موثری را برداشته است.سابقه ارزشیابی از سال 1341 بر اساس چک لیست هایی در کشور وجود داشته است. از سال 1376 ضوابط و استانداردهای ارزشیابی بیمارستانی مبنای کار این وزراتخانه بوده و پس از آن اعتباربخشی در اسفند ماه سال 1389 ابلاغ گردید و جایگزین روش ارزشیابی قبلی گردید.
در اجرای این مدل مانند هر برنامه جدید همواره چالش ها و سختی هایی وجود دارد.سازمان جهانی بهداشت برخی از چالش های این برنامه اعتباربخشی در منطقه مدیتراته شرقی را مشکل در تفکیک پروانه/مجوز از اعتباربخشی، عدم هماهنگی و توافق نظر بین ارزیابان، کمبود منابع مالی و انسانی، ساختار سازمانی نامناسب، ارتباطات و فرهنگ سازمانی نامناسب معرفی کرده است.
علیرغم وجود این چالش ها، مزایای زیادی در استفاده درست از این برنامه وجود دارد. برخی از این مزایا شامل تأکید بر اثربخشی و کارایی، تأکید بر حقوق بیماران، نتایج قابل ارائه به عموم، تأکید بر ایمنی بیمار ، ارتقاء پیوستگی خدمات سلامت، بهبود ارتباطات، بهبود استفاده از اطلاعات و آمار بیمارستانی می باشد.
با توجه به مزایای ذکر شده، مسلم است ارزشیابی خود برنامه اعتباربخشی هم بسیار مهم می باشد. بررسی این موضوع که آیا هزینه و زمان صرف شده برای اجرای برنامه اعتباربخشی در رسیدن به اهداف موثر بوده است یا نه، مسئله بسیار مهمی می باشد.
دو رویکرد اصلی و کلی در ارزشیابی برنامه اعتباربخشی وجود دارد:
روش اول بررسی دیدگاه ذیفعان است که به افراد این امکان را میدهد که نظراتشان را در مورد ابعاد مختلف اعتباربخشی شامل استانداردها، روش و فرآیند ارزیابی ، تأثیر بر شاخص های پیامدی و تأثیر بر عملکرد را بیان کنند.این روش متداول ترین روش در ارزشیابی برنامه اعتباربخشی می باشد.
رویکرد دوم اندازه گیری شاخص ها می باشد.در این روش، شاخص ها بر اساس روش های آماری قبل و بعد از پیاده سازی اعتباربخشی سنجیده می شوند.اگر تمرکز برنامه اعتباربخشی و استاندارها بر روی درون دادها باشد، نتایج هم در شاخص ها درون دادی دیده می شود.
در مراحل بعدی تأثیر روی فرایندها و شاخص های پیامدی خواهد بود.شاخص های پیامدی نتیجه چگونگی مراقبت ارائه شده می باشند که شامل: میزان رضایت بیماران از خدمات بیمارستانی، نسبت تعداد موارد خطاهای پرستاری (دارویی، سقوط از تخت) به کل بیماران بستری، میزان عفونت بیمارستانی و ... می باشند.
این ارزشیابی ها که در ابعاد مختلف صورت می گیرد، میتواند به سیاست گذاران در ایجاد تغییرات محتوایی و اجرایی برنامه کمک زیادی کند. با تحلیل نظرات ذیفعان در رویکرد اول می توان تأثیر استفاده از برنامه را از دیدگاه آنها بررسی نموده و در ابعادی بکارگیری برنامه تأثیر کمتری در بهبود خدمات داشته است ، علت آن را شناسایی و مواردی که نیاز به اصلاح دارند را شناسایی و در ویرایش های بعدی برنامه اعمال نمود.
در ایران نیز این حرکت با استفاده از رویکرد اول آغاز شده است و اولین پیمایش ملی از مدیران کلیه بیمارستان های کشور در آبان ماه سال گذشته صورت گرفت.
نتایج حاصله از این پیمایش می تواند در بازنگری و ارتقای برنامه اعتباربخشی بسیار موثر باشد و مقدمه ای در حرکت به سوی رویکرد دوم ارزشیابی و بررسی تأثیر این برنامه بر شاخص های پیامدی باشند.
------------------------
ترانه یوسفی نژادی: دانشجوی دکتری تخصصی سیاست گذاری سلامت
دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، پژوهشگر در زمینه اعتباربخشی بیمارستانی
---------------------