بيمارستانهاي خصوصي آمريکا 10 برابر تعرفه بيمهها، دريافت ميکنند
صنعت خدمات درماني آمريکا، از آن دسته کسبوکارهايي است که مشتريان آن، حق انتخاب زيادي در خدماتي که دريافت ميکنند، ندارند. مسلم است بيماري که روي تخت بيمارستان دراز کشيده است، قدرت انتخاب ناچيزي در برگزيدن روشهاي درمان خود و پرداخت هزينههاي آن دارد. با اينوجود يک بررسي جديد نشان ميدهند، 50 بيمارستان در آمريکا تعرفههاي خود را بهشدت بالابرده و به بيش از 10 برابر تعرفههاي بيمه مديکر (Medicare) افزايش دادهاند.
اين تحقيق که بهوسيله پروفسور جرارد اف. اندرسون از دانشکده پزشکي دانشگاه بلومبرگ جان هاپکينز و جي باي از دانشگاه واشينگتن و لي انجامشده، در شماره ژوئن ژورنال Health affairs به چاپ رسيده است.
پژوهشگران اين تحقيق ميگويند مطالعات آنها نشان ميدهد که چگونه نبود نظام تعرفه خدمات بيمارستاني و رقابت در بازار سبب افزايش قيمتها ميشود و تقريباً بر همه مشتريان اين بازار؛ چه بيمه باشند و چه نباشند، تأثير ميگذارد.
درمجموع، اين گروه در تحقيقات خود اضافه بهاي بيش از 1000 درصدي را براي همان خدمات پزشکي که با بيمه مديکر پوشش داده ميشوند، کشف کرده است. پروفسور اندرسون دراينباره ميگويد: «هيچ توجيهي براي اين نرخهاي سرسامآور وجود ندارد، ولي هيچکس نيست که به بيمارستان بگويد آنها نبايد اين پولها را از بيماران بگيرند. در اغلب موارد، نه مقرراتي براي نرخهاي بيمارستاني وجود دارد و نه نيروي بازار که بيمارستانها را مجبور کند که نرخهايشان را پايين بياورند.»
او ادامه ميدهد: «بيمارستانها نرخهايشان را افزايش ميدهند، فقط به اين دليل که توانايي انجام اين کار را دارند.»
بيمارستانهاي انتفاعي
اين گروه براي انجام تحقيقشان گزارشهاي هزينههاي مديکر در سال 2012 را از مراکز خدمات مديکر و مديکيد را بررسي کردند و نسبت تعرفه به هزينه را محاسبه کردند که نشان ميدهد، بيمارستانها چقدر تعرفههاي خود را بيش از آنچه مديکر پوشش ميدهد، افزايش دادهاند. اين محققان دريافتند که نهتنها 50 بيمارستان سرآمد موردبررسي آنان بهطور متوسط 10 برابر هزينه مجاز مديکر از بيماران پول دريافت کردهاند، بلکه حتي يک بيمارستان دولتي نيز در آمريکا در سال 2012 حدود 3/4 برابر هزينههاي پوشش دادهشده بهوسيله مديکر از بيماران پول گرفته است. براي مثال، اگر بيمارستاني 100 دلار هزينه پوشش دادهشده بهوسيله مديکر براي عملي داشته باشد، از بيمار 340 دلار مطالبه ميکند و حتي يکي از اين 50 بيمارستان سرآمدي که روي آنها تحقيق انجامشده است، از بيمار بابت همين کار 1000 دلار پول ميخواهد. اين محققان ميگويند، از اين 50 بيمارستان که بالاترين ردههاي کيفي را دارند، 49 بيمارستان انتفاعي هستند و 46 بيمارستان در مالکيت نظامهاي بهداشتي انتفاعي هستند.
نکته جالبتوجه آن است که جامعه پزشکي آمريکا که يک نظام انتفاعي است، 25 بيمارستان از اين 50 بيمارستان را مديريت ميکند. در ضمن تعاوني بيمارستانهاي آمريکا، بيش از 25 درصد از آنها را اداره ميکند و 20 تا از اين 50 بيمارستان در ايالت فلوريدا قرارگرفتهاند.
به نظر ميآيد بيمارستانهايي که انتفاعي هستند در بازي افزايش نرخ نقش مهمتري ايفا ميکنند. آنها تنها 30 درصد از بيمارستانهاي آمريکا را شامل ميشوند، اما 98 درصد از بيمارستانهايي که بيشترين افزايش نرخ را داشتهاند، در گروه آنها قرار ميگيرند.
اگر بيمه روي سر بيماران سايه نيندازد
محققان ميگويند، 30 ميليون بيمار در آمريکا وجود دارند که از بيمه بهرهمند نيستند و هزينههايشان را تمام و کمال ميپردازند. بهعلاوه، هزينههاي خارج از پوشش بيمه هم به اين ميزان اضافه ميشود. اين به آن معنا است که آسيبپذيرترين جامعه بيماران، يعني کساني که بيمه نيستند، با بيشترين نرخهاي درماني مواجه هستند که باعث ورشکستگي يا فرار کردنشان از درمان ميشود. بهاستثناي بيماراني که بيمه دولتي دارند، تعداد قليلي از تبعات منفي هزينههاي درماني مصون ميمانند، به گفته اين گروه تحقيقاتي، دولت هزينههاي درماني را براي بيمارستانهاي مريلند ويرجينيا مشخص کرده است، ولي آييننامه دولتي يکسان براي همه آمريکاييها وجود ندارد. پروفسور اندرسون اضافه ميکند: «کدام تجارتي را ميتوانيد تصور کنيد که قيمتهايش را 1000 درصد افزايش بدهد و بتواند به کارش ادامه بدهد؟» او در ادامه ميگويد: «ازآنجاکه دولت اجازه بيشترين افزايش قيمت را به بيمارستانها داده است، بعيد است آنها نرخهاي خود را بهاندازه سقف بيمه مديکر پايين بياورند. مسلم است که شفافيت قيمتها ميتوانند به بهبود اين وضعيت کمک کند، بهخصوص زماني که بيماران نميتوانند خدمات خود را انتخاب کنند.» بهطورقطع، بيمارستانها الزامي براي ارائه ليست هزينههايي که دريافت ميکنند، ندارند و اين سبب افزايش هزينه دريافتي از بيماران آسيبپذير و افرادي ميشود که قدرت، خريد بالايي ندارند. به گفته پروفسور اندرسون نتيجه نهايي اين بازي، ورشکست شدن بازار خدمات درماني است
------------------
پایان