نظام اقتصادی و اجتماعی یک سیستم زنده و پویاست و طرحهای انقلابی گسترده و ساختارشکن، فقط ساختارهای موجود را در مدت کوتاهی درهم میریزند، ولی توانایی ساختارسازی تازه در کوتاهمدت را ندارند و به همین علت وضع موجود را به آشوب و درهمریزی کارکردی گرفتار میکنند. مسکن مهر نمونهای از این تصمیمات خلقالساعه بزرگ و ساختارشکن بود که چنین کرذ .................
وزارت بهداشت همواره سازمانهای بیمهگر و وزارت تعاون را مورد انتقادهای تند قرار داده و آنان را مسئول بحرانهای مالی حوزه نظام بیمه سلامت دانسته و درعینحال در برابر انتقادات مربوط به کژکاریهای فنی و سازوکاری نظام بیمه سلامت، پاسخهای دقیقی که همراه با اعداد و ارقام باشد ارائه نداده است؛ اما درعوض برای حل بحرانهای خود درخواست کرده است که بیمهها در وزارت بهداشت ادغام شوند؛ امری که اگر رخ دهد، یک خطای بزرگ سیاستی تازه در مدیریت کلان کشور خواهد بود که ممکن است برای مدت کوتاهی بحران این حوزه را لاپوشانی کند یا به تعویق بیندازد، اما در میانمدت به بحرانی عظیمتر و پردامنه و مهارنشدني تبدیل خواهد شد ................
به نظر میرسد وزارت بهداشت فعلا میخواهد به هر صورتی كه شده، با این اقدام مشکل کسری منابع مالی طرح بیمه سلامت را از طريق ادغام بیمهها در خود حل کند، اما پرواضح است که حوزه بیمه هماکنون نیز چنان درگیر بحران است که این تغییر میتواند به یک درهمریزی در این حوزه بینجامد. آنچه مبهم و جای پرسش جدی دارد، این است که چرا در برابر انتقادهای وزارت بهداشت، مسئولان وزارت تعاون معمولا سکوت کردهانذ ..............
در موارد بسیاری، کارانه پزشکان حتی بسیار بالاتر از حقوقهای نجومی اخیر است. در واقع نزدیک به هزارمیلیارد تومان، میان کمتر از ١٠ هزار پزشک توزیع میشود (برخی اطلاعات میگوید میان پنجهزار، ولی من احتیاط کردم و گفتم در میان کمتر از ١٠ هزار پزشک). شفافسازی درباره دریافتی پزشکان میتواند موج اجتماعی تازهای این بار علیه وزارت بهداشت ایجاد کند ......................
بسیاری از منابع سازمان بیمه سلامت در اختیار وزارت بهداشت است. گفته میشود که منابع پزشک خانواده که بیش از دو هزار میلیارد تومان است، به وزارت بهداشت داده شده است؛ اما سازمانهای بیمهگر مجبور به پرداخت آن هستند. تقاضای القایی همواره در ایران وجود داشته است، اما در سالهای اخیر با دلايل روشن و عمدتا ناشی از سازوکار نامناسب طرح بیمه سلامت، افزایش یافته است. کنترلنکردن این تقاضای القایی یکی از علل بحران مالی سازمانهای بیمهگر است ......................
علاوه بر کارشناسان و خبرگان بخش بیمه سلامت کشور، اقتصاددانان، متخصصان علوم مدیریتی و جامعهشناسان نیز باید در این بحث مشارکت كنند. حوزه آب و حوزه سلامت دو حوزهای هستند که تداوم وضع موجود در آنها احتمالا به بحرانهای اجتماعی میانجامد. آب گرچه حوزه خطیری است که مهار بحران در آن بسیار دشوار است، اما حوزه بیمه و سلامت، حوزهای است که بیتدبیری در آن نقطه آغاز بحران را تسریع خواهد کرد؛ بنابراین همه بخشهای نظام سیاسی و جامعه، از مردمان عادی تا پزشکان و اندیشمندان و روشنفکران و نهادهای مدنی و سیاستمداران باید به تحولات این حوزه حساس باشند و درباره اصلاح این حوزه بیندیشند .................